۳٬۲۲۹
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «<big>شهید مداف حرم فاطمیون-شهید سجادی حوادث و سیر زندگی و وقایع حضور خانواده در...» ایجاد کرد) |
|||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایششده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۲: | سطر ۲: | ||
حوادث و سیر زندگی و وقایع حضور خانواده در جنگ افغانستان با شوروی | حوادث و سیر زندگی و وقایع حضور خانواده در جنگ افغانستان با شوروی | ||
</big> | </big> | ||
[[پرونده:شهید مدافع حرم.jpg|100*60px|قاب|چپ|شهید سجادی-فاطمیون]] | |||
== شهید سید جواد سجادی == | == شهید سید جواد سجادی == | ||
سطر ۸: | سطر ۹: | ||
سید حسین بعد از توقف چند ماهه در مشهد به اصفهان میآیند با آموزشهای نهضت سوادآموزی و در آنجا ازدواج میکنند. سال 1371 سید سجاد متولد میشوند و دو بار از مرگ حتمی نجات میابند. سید حسین برای کار به قزوین میروند و در اثر اتفاقی ناخواسته و که گویا اشتباهات پزشکی هم نقش دارد، ایشان زندانی میشوند. خانم ایشان با قالیبافی و خود ایشان با کار در زندان به مدت 4 سال مخارج خانواده را تامین میکنند. در این مدت سید سجاد و سید محمد در غیاب پدر مادر با شیطنتهای خود مادر را کلافه میکنند که به گفته مادر گاهی از شدت عصبانیت گریه میکردم. | سید حسین بعد از توقف چند ماهه در مشهد به اصفهان میآیند با آموزشهای نهضت سوادآموزی و در آنجا ازدواج میکنند. سال 1371 سید سجاد متولد میشوند و دو بار از مرگ حتمی نجات میابند. سید حسین برای کار به قزوین میروند و در اثر اتفاقی ناخواسته و که گویا اشتباهات پزشکی هم نقش دارد، ایشان زندانی میشوند. خانم ایشان با قالیبافی و خود ایشان با کار در زندان به مدت 4 سال مخارج خانواده را تامین میکنند. در این مدت سید سجاد و سید محمد در غیاب پدر مادر با شیطنتهای خود مادر را کلافه میکنند که به گفته مادر گاهی از شدت عصبانیت گریه میکردم. | ||
سید حسین به واسطه رفتار خوبی که در زندان دارد و طرحی که به کمک خیران برای آزادی زندانیان غیر عمد شروع میشود اولین زندانی هستند که با این طرح آزاد میشوند. | سید حسین به واسطه رفتار خوبی که در زندان دارد و طرحی که به کمک خیران برای آزادی زندانیان غیر عمد شروع میشود اولین زندانی هستند که با این طرح آزاد میشوند. | ||
[[پرونده:شهید سجادی.jpg|50*50px|قاب|چپ|مدافعین حرم]] | |||
بعد از آن به شیراز آمده و در روستاهای اطراف شیراز به کار در زمینهای کشاورزی مشغول میشوند. سید جواد و سید محمد نیز تا کلاس پنجم درس میخوانند و بعد از ان با کار کردن به پدر کمک میکنند. اتفاقات و حوادثی در این مدت برای سید جواد و خانواده رخ میدهد که در نوع خود کمیاب است مانند کمکهای سید جواد به اهالی روستایی که در آن ساکن بوده¬اند و یا تهیه دارو برای پدر و درگیری با چند خلاف کار و ضرب و شتم سید جواد و چاقو خردن سید جواد یا سفر مخفیانه(بدون اطلاع خانواده) به افغانستان و دستگیری ایشان به جرم اینکه ایرانی است و برای جاسوسی به افغانستان رفته است. | بعد از آن به شیراز آمده و در روستاهای اطراف شیراز به کار در زمینهای کشاورزی مشغول میشوند. سید جواد و سید محمد نیز تا کلاس پنجم درس میخوانند و بعد از ان با کار کردن به پدر کمک میکنند. اتفاقات و حوادثی در این مدت برای سید جواد و خانواده رخ میدهد که در نوع خود کمیاب است مانند کمکهای سید جواد به اهالی روستایی که در آن ساکن بوده¬اند و یا تهیه دارو برای پدر و درگیری با چند خلاف کار و ضرب و شتم سید جواد و چاقو خردن سید جواد یا سفر مخفیانه(بدون اطلاع خانواده) به افغانستان و دستگیری ایشان به جرم اینکه ایرانی است و برای جاسوسی به افغانستان رفته است. | ||
با شروع اعزام رزمنده¬های افغانستانی به سوریه پدر سید جواد از طریق آشنایان متوجه این موضوع میشوند و داوطلب اعزام می¬شوند، سید جواد مانع پدر شده و خودشان به سوریه میروند. حدودا یک ماه در سوریه هستند که به شهادت میرسند. | با شروع اعزام رزمنده¬های افغانستانی به سوریه پدر سید جواد از طریق آشنایان متوجه این موضوع میشوند و داوطلب اعزام می¬شوند، سید جواد مانع پدر شده و خودشان به سوریه میروند. حدودا یک ماه در سوریه هستند که به شهادت میرسند. | ||
سطر ۱۹: | سطر ۲۱: | ||
[[رده: اهالی شیراز]] | [[رده: اهالی شیراز]] | ||
[[رده: افغانستان]] | [[رده: افغانستان]] | ||
[[رده: عناصر]] | |||
[[رده: مراکز]] | |||
[[رده: وقایع]] |