۳٬۲۲۹
ویرایش
سطر ۹: | سطر ۹: | ||
سید حسین بعد از توقف چند ماهه در مشهد به اصفهان میآیند با آموزشهای نهضت سوادآموزی و در آنجا ازدواج میکنند. سال 1371 سید سجاد متولد میشوند و دو بار از مرگ حتمی نجات میابند. سید حسین برای کار به قزوین میروند و در اثر اتفاقی ناخواسته و که گویا اشتباهات پزشکی هم نقش دارد، ایشان زندانی میشوند. خانم ایشان با قالیبافی و خود ایشان با کار در زندان به مدت 4 سال مخارج خانواده را تامین میکنند. در این مدت سید سجاد و سید محمد در غیاب پدر مادر با شیطنتهای خود مادر را کلافه میکنند که به گفته مادر گاهی از شدت عصبانیت گریه میکردم. | سید حسین بعد از توقف چند ماهه در مشهد به اصفهان میآیند با آموزشهای نهضت سوادآموزی و در آنجا ازدواج میکنند. سال 1371 سید سجاد متولد میشوند و دو بار از مرگ حتمی نجات میابند. سید حسین برای کار به قزوین میروند و در اثر اتفاقی ناخواسته و که گویا اشتباهات پزشکی هم نقش دارد، ایشان زندانی میشوند. خانم ایشان با قالیبافی و خود ایشان با کار در زندان به مدت 4 سال مخارج خانواده را تامین میکنند. در این مدت سید سجاد و سید محمد در غیاب پدر مادر با شیطنتهای خود مادر را کلافه میکنند که به گفته مادر گاهی از شدت عصبانیت گریه میکردم. | ||
سید حسین به واسطه رفتار خوبی که در زندان دارد و طرحی که به کمک خیران برای آزادی زندانیان غیر عمد شروع میشود اولین زندانی هستند که با این طرح آزاد میشوند. | سید حسین به واسطه رفتار خوبی که در زندان دارد و طرحی که به کمک خیران برای آزادی زندانیان غیر عمد شروع میشود اولین زندانی هستند که با این طرح آزاد میشوند. | ||
[[پرونده:شهید سجادی.jpg|50*50px|قاب|چپ|مدافعین حرم]] | |||
بعد از آن به شیراز آمده و در روستاهای اطراف شیراز به کار در زمینهای کشاورزی مشغول میشوند. سید جواد و سید محمد نیز تا کلاس پنجم درس میخوانند و بعد از ان با کار کردن به پدر کمک میکنند. اتفاقات و حوادثی در این مدت برای سید جواد و خانواده رخ میدهد که در نوع خود کمیاب است مانند کمکهای سید جواد به اهالی روستایی که در آن ساکن بوده¬اند و یا تهیه دارو برای پدر و درگیری با چند خلاف کار و ضرب و شتم سید جواد و چاقو خردن سید جواد یا سفر مخفیانه(بدون اطلاع خانواده) به افغانستان و دستگیری ایشان به جرم اینکه ایرانی است و برای جاسوسی به افغانستان رفته است. | بعد از آن به شیراز آمده و در روستاهای اطراف شیراز به کار در زمینهای کشاورزی مشغول میشوند. سید جواد و سید محمد نیز تا کلاس پنجم درس میخوانند و بعد از ان با کار کردن به پدر کمک میکنند. اتفاقات و حوادثی در این مدت برای سید جواد و خانواده رخ میدهد که در نوع خود کمیاب است مانند کمکهای سید جواد به اهالی روستایی که در آن ساکن بوده¬اند و یا تهیه دارو برای پدر و درگیری با چند خلاف کار و ضرب و شتم سید جواد و چاقو خردن سید جواد یا سفر مخفیانه(بدون اطلاع خانواده) به افغانستان و دستگیری ایشان به جرم اینکه ایرانی است و برای جاسوسی به افغانستان رفته است. | ||
با شروع اعزام رزمنده¬های افغانستانی به سوریه پدر سید جواد از طریق آشنایان متوجه این موضوع میشوند و داوطلب اعزام می¬شوند، سید جواد مانع پدر شده و خودشان به سوریه میروند. حدودا یک ماه در سوریه هستند که به شهادت میرسند. | با شروع اعزام رزمنده¬های افغانستانی به سوریه پدر سید جواد از طریق آشنایان متوجه این موضوع میشوند و داوطلب اعزام می¬شوند، سید جواد مانع پدر شده و خودشان به سوریه میروند. حدودا یک ماه در سوریه هستند که به شهادت میرسند. | ||
سطر ۱۴: | سطر ۱۵: | ||
آقای سجادی سال بعد از 40 سال متوجه میشوند که یک برادر ناتنیشان در سوریه به شهادت رسیده¬اند. بعد از شهادت برادر ایشان مادر را از افغانستان به قم میآورند و ایشان بعد از 40 سال مادر خود را میبینند. برادران دیگر آقای سجادی جزو رزمندگان فاطمیون هستند و در سوریه میباشند. | آقای سجادی سال بعد از 40 سال متوجه میشوند که یک برادر ناتنیشان در سوریه به شهادت رسیده¬اند. بعد از شهادت برادر ایشان مادر را از افغانستان به قم میآورند و ایشان بعد از 40 سال مادر خود را میبینند. برادران دیگر آقای سجادی جزو رزمندگان فاطمیون هستند و در سوریه میباشند. | ||
''' | ''' | ||
[[رده: فاطمیون]] | [[رده: فاطمیون]] | ||
[[رده: مدافعین حرم]] | [[رده: مدافعین حرم]] |