۳٬۲۲۹
ویرایش
سطر ۱۷: | سطر ۱۷: | ||
مردم همدان به مطب محکمه می گفتند در محکمه ها اینگونه بیمار را معاینه می کردند؛ به محض وارد شدن بیمار به درون اتاق، او را پیش حکیم که روی زمین نشسته بود و در زیرش تشک ترمه و پشتش چند عدد متکا و گاهی پشتی بود، می بردند و در مقابل او روی فرش می نشاندند. | مردم همدان به مطب محکمه می گفتند در محکمه ها اینگونه بیمار را معاینه می کردند؛ به محض وارد شدن بیمار به درون اتاق، او را پیش حکیم که روی زمین نشسته بود و در زیرش تشک ترمه و پشتش چند عدد متکا و گاهی پشتی بود، می بردند و در مقابل او روی فرش می نشاندند. | ||
== هوالشافی == | |||
حکیم اول نبض بیمار را گرفته و زبانش را می دید و بعد دستی به چشم های بیمار و شکمش می کشید و بعد جویای حالش می شد؛ سپس یک تکه کاغذ از لوله دان می برید و بالای آن می نوشت " هوالشافی" بعد شروع به نوشتن می کرد. | حکیم اول نبض بیمار را گرفته و زبانش را می دید و بعد دستی به چشم های بیمار و شکمش می کشید و بعد جویای حالش می شد؛ سپس یک تکه کاغذ از لوله دان می برید و بالای آن می نوشت " هوالشافی" بعد شروع به نوشتن می کرد. |