نقاش ستاد تبلیغات جنگ

از قصه‌ی ما
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۱ توسط سبزوار2 (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «بندانگشتی|مجتبی مومن '''«ستاد تبلیغات جنگ»''' عمدتاً وظیفه تبل...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
مجتبی مومن

«ستاد تبلیغات جنگ» عمدتاً وظیفه تبلیغات برای اعزام رزمنده‌ها، اعزام مبلغ، نمایش فیلم، طراحی تراکت و پارچه‌نویسی‌های جنگ را بر عهده داشت. در این ستاد هنرمندان مختلفی حضور داشتند که معمولاً خطاط و نقاش بودند. «مجتبی مؤمن» نقاش ستاد تبلیغات جنگ سبزوار بود.

شاگرد ماستیانی

مجتبی مومن که علاقه وافری به طراحی و نقاشی داشت، سال های 62 و 63 کارش شده بود رفتن به مغازه استاد حسین ماستیانی و نگاه کردن به آثار او. این مشق های نظری کار خودش را کرد و مومن شاگرد استاد پیکرتراش شد. عدد سال به 1364 که رسید، مجتبی دست به قلم‌مو شد. سال های جنگ بود و او شب ها در سکوت خانه مادربزرگ در تاریکی و زیر نور چراغ گردسوز نقاشی می کشید.

در خدمت سپاه و ستاد تبلیغات

سال 1365 دیگر مغازه تابلو سازی داشت و کارهای تبلییغات و انتشارات سپاه را انجام می داد. تابلو‌های زیادی در تبلیغات انتشارات سپاه در همان سال‌ها کار شد و آن ها را به روستاهای مختلف می‌بردند تا مردم بدانند اعزام در چه تاریخی است و کِی باید در پادگان سبزوار حاضر باشند. خطاطان زیادی در مجموعه تبلیغات و انتشارات سپاه یا ستاد تبلیغات جنگ سبزوار حضور داشتند. نقاش فقط یک نفر بود که بعد از رفتن او به دانشگاه مجتبی مومن به عنوان طراح استخدام سپاه شد.

در یک روز پانزده تابلو از چهره امام را می‌کشید. پانزده عدد چشم و ابرو می‌گذاشت، پانزده زمینه می‌کشید. بیلبورد چهارراه بیهق متعلق به سپاه سبزوار بود. باید آن را طراحی و نقاشی می‌کرد. ایام ولادت یا شهادت یا مناسبت‌هایی مثل دهه فجر، متناسب موضوع باید طرح می‌زد و زیر نقاشی هم متنی می‌نوشت. بیشترین حجم کارش سی‌و‌یک شهریور بود. طراحی نقاشی اکثراً روی برزنت بود چون ماندگاری بیشتری داشت. تصاویر رزمنده‌ها را در فضای جبهه و جنگ می‌کشید.

نقاشی تصاویر شهدا

در زمینۀ نقاشی، سوژه‌ها مختلف بود. حرفه‌ای وارد کار شده بود و تعداد نقاشی‌هایش خیلی زیاد. هفته‌ای یک کار بزرگ داشت. تابلویی که شهید فرومندی نگاهش را به آسمان دوخته و آسمان در افق نگاهش هست از کارهای مطرح اوست. در پس‌زمینه و جلو تابلو محرابی بود که تعداد کاشی‌هایش با تعداد روزهای حضور شهید فرومندی در جبهه برابر بود.

برای تصاویر شهدا بیشتر با دستگاه اوپک کار می‌کرد. چون زمان کم بود. بیشتر هم با حالت سیاه ‌و سفید کار می‌شد شبیه به کار کنته. تعداد تصاویر زیاد بود و مجبور بود رنگ‌روغن را برای امثال شهید شجیعی و شهید فرومندی و بیشتر برای سردارها استفاده کند. تصاویر را می‌برد بنیاد شهید و گاهی اداره ارشاد. چهره شهید فرومندی را در زیرزمین اداره ارشاد، در شب تشییع ‌جنازه‌اش کشید. روزی که قرار بود چهل‌و‌چهار شهید در سبزوار تشییع شود، مرحوم ارشک نمی‌رسید که تصاویر همه شهدا را نقاشی کند. شب تشییع‌ جنازه، استاد ماستیانی، او و دوستان دیگرش آمدند و تا صبح تصاویر شهدا را نقاشی کردند. باید تصاویر همه شهدا نقاشی می‌شد چون جنازه هر شهید را به سمت روستا و زادگاهش می‌بردند و هر خانواده‌ای تابلوی شهیدش را جلوی ماشین نصب می‌کرد. با شهید محمدیانی بچه‌ محل بود. در ‌شب تشییع ‌جنازه‌اش سه تابلو از او کشید. از جمله کارهای شاخص او در سال های اخیر کشیدن تصویر شهیدان قاسم سلیمانی و محسن حججی با اثر انگشت، تصویر شهید مهدی موحدنیا با گلبرگ و تصویر ترامپ بر زمین با کف پوتین است.

منبع

کتاب ایام سبزوار