تفاوت میان نسخه‌های «بارکشی که مسجد ساخت»

از قصه‌ی ما
(صفحه‌ای تازه حاوی «در سال 1340 شمسی پیرمردی ساده و باایمان به نام حسن رضایی، معروف به خالو که در با...» ایجاد کرد)
 
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۴: سطر ۴:


خالو در امامزاده سلطان صالح(ع) روستای کاغذی، نزدیک شهر ابوزیدآباد دفن است و اصالتاً هم اهل همانجاست.
خالو در امامزاده سلطان صالح(ع) روستای کاغذی، نزدیک شهر ابوزیدآباد دفن است و اصالتاً هم اهل همانجاست.
 
[[رده: اصفهان]]
[[رده: کاشان]]
[[رده: اهالی کاشان]]
[[رده: مسجد خالو]]
[[رده: مسجد خالو]]
[[رده: حاج محمدآقا رسولزاده]]
[[رده: حاج محمدآقا رسولزاده]]
[[رده: مسجد]]
[[رده:عناصر]]
[[رده:مراکز]]
[[رده:آثار]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۴۸

در سال 1340 شمسی پیرمردی ساده و باایمان به نام حسن رضایی، معروف به خالو که در بازار کاشان بارکش بوده است زمینی را با درآمد کارگریش خریداری کرده و وقف مسجد می‌کند. یک روز خالو به اتفاق حاج محمدآقا رسولزاده از انقلابیون و بازاریان کاشان به بازار تهران می‌روند تا برای ساخت مسجد کمک مالی بگیرند و پول قابل توجهی جمع‌آوری می‌شود و این مسجد بنا می‌شود.

بعد از ساخت مسجد و نامگذاری به نام مسجد آیت‌الله یثربی، به درخواست خود مرحوم آیت‌الله یثربی دوباره نام مسجد را برگردانده و به نام مسجد خالو نامگذاری می‌کنند.

خالو در امامزاده سلطان صالح(ع) روستای کاغذی، نزدیک شهر ابوزیدآباد دفن است و اصالتاً هم اهل همانجاست.