تفاوت میان نسخه‌های «کنسول انگلیسی»

از قصه‌ی ما
(صفحه‌ای تازه حاوی «کنسول انگلیس پیش میرزا آمده بود. از هر دری حرف می‌زد. بعد هم شروع کرد فتوحات انگلیسی‌ها را در بین‌النهرین با آب و تاب بیان‌کردن. می‌خواست میرزا را بترساند. میرزا هم کم نیاورد و گفت: «ما به‌تازگی محموله بزرگی از سلاح را که هدیه فرماندهی ارتش ع...» ایجاد کرد)
 
(بدون تفاوت)

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۱۳

کنسول انگلیس پیش میرزا آمده بود. از هر دری حرف می‌زد. بعد هم شروع کرد فتوحات انگلیسی‌ها را در بین‌النهرین با آب و تاب بیان‌کردن. می‌خواست میرزا را بترساند. میرزا هم کم نیاورد و گفت: «ما به‌تازگی محموله بزرگی از سلاح را که هدیه فرماندهی ارتش عثمانی بوده دریافت کرده‌ایم و آماده مقابله با هر دشمن خارجی هستیم.» کنسول انگلیس دیگر حرفی برای گفتن نداشت.