ناشناس

تفاوت میان نسخه‌های «خاطره ی پای مجروح با هفت اسیر( از زبان شهید چیت سازیان)»

از قصه‌ی ما
صفحه‌ای تازه حاوی «دیگر رمقی برایمان نمانده بود. این خدا بود که ما را می آورد. باقی ماندة گروهان من تیر خورده بودند و علیل. خودم هم ترکش خورده بودم از پا. تازه باید با این وضعیت یک خط از دشمن را می شکافتیم تا به عقب برسیم. '''لنگ لنگان و آهسته آمدیم بالا. رسیدیم به یک ر...» ایجاد کرد
(صفحه‌ای تازه حاوی «دیگر رمقی برایمان نمانده بود. این خدا بود که ما را می آورد. باقی ماندة گروهان من تیر خورده بودند و علیل. خودم هم ترکش خورده بودم از پا. تازه باید با این وضعیت یک خط از دشمن را می شکافتیم تا به عقب برسیم. '''لنگ لنگان و آهسته آمدیم بالا. رسیدیم به یک ر...» ایجاد کرد)
 
(بدون تفاوت)