۱۸۳
ویرایش
سمانه عابدی (بحث | مشارکتها) |
سمانه عابدی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
خانه نسبتا شیک و بزرگی بود، با فرش و پردههای ست شده به رنگ سبز که خیلی هم بروز نبودند. هفت هشت تا عکس شهید روی شومینه، اولین چیزی بود که توجهم را جلب کرد. دقت که کردم همه جای خانه، عکسی از شهدا پیدا میشد. با پرسوجو متوجه شدم اکثر خانمها همسر یا خواهر شهیدند، یا هر دو. ولی افراد دیگر هم بودند که هر کدام برای حضورشان انگیزهای داشتند. مسئول پایگاه خودش را سیده نرجس دشتی معرفی کرد. | |||
[[پرونده:Yazd345.png|بندانگشتی|چپ]] | [[پرونده:Yazd345.png|بندانگشتی|چپ]] | ||
== فراخوان کار جهادی در فضای مجازی == | == فراخوان کار جهادی در فضای مجازی == | ||
بیبی نرجس؛ خواهر شهید سیدحسن دشتی، وقتی در فضای مجازی درخواست نیاز به خیاط برای دوخت ماسک را دیده بود، اعلام آمادگی کرده بود. اما حالا یک خیاطخانه را اداره میکرد. | |||
بیبی نرجس؛ خواهر شهید سیدحسن دشتی، وقتی در فضای مجازی درخواست نیاز به خیاط برای دوخت ماسک را دیده بود، اعلام آمادگی کرده بود. اما حالا یک خیاطخانه را اداره میکرد. | |||
== پای کار از دوران دفاع مقدس == | == پای کار از دوران دفاع مقدس == | ||
لابهلای صحبتهایش، فهمیدم خاطرات روزهایی که زیر نظر جهاد به خانواده رزمندهها کمک میکردند، برایش زنده شده است. کارهایی خاص مثل انارچینی و درو کردن گندم. الان هم با یاد آن روزها پای کار آمده بود. | لابهلای صحبتهایش، فهمیدم خاطرات روزهایی که زیر نظر جهاد به خانواده رزمندهها کمک میکردند، برایش زنده شده است. کارهایی خاص مثل انارچینی و درو کردن گندم. الان هم با یاد آن روزها پای کار آمده بود. |
ویرایش