۳٬۲۲۹
ویرایش
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
== عباس افچنگی == | == عباس افچنگی == | ||
'''عباس افچنگی از معلمان نهضت تعریف | '''عباس افچنگی از معلمان نهضت تعریف میکند: ''' | ||
سال 63 سربازیام تمام شد و به سبزوار آمدم. بلافاصله با اعلام گزینش نهضت سوادآموزی، من هم ثبتنام کردم. بعد از طی مراحل گزینش به عنوان آموزشیار نهضت انتخاب شدم. کار در نهضت خیلی متفاوت با کار در آموزشوپرورش بود. کار آموزشوپرورش یک کار مشخصشده است و معلم صبح میداند که باید به کدام مدرسه و کدام کلاس برود ولی در نهضت اینطور نیست. آموزشیار باید خودش سوادآموز را شناسایی کند و با خواهش و تمنّا او را به سر کلاس بکشد. با ترفندهای مختلف او را چهار ماه سر کلاس نگه دارد تا به مرحلۀ امتحان برسد. ولی بااینحال، کار خوبی بود چون فرمان امام بود. در آن زمان انسان خیلی به مادیات فکر نمیکرد. یک دورۀ دوماهه را در نیشابور گذراندم و مهرماه همان سال به عنوان آموزشیار در روستای قرهقلی که در 10-15 کیلومتری سبزوار است مشغول به کار شدم. در دوران آموزشیاری، من و همسرم با دو خانم آموزشیا دیگر در روستای قرهقلی بودیم. آنجا حمام بهداشتی نداشت و فقط یک حمام خزینهای ترسناک در روستا بود. معمولاً در کلاسهای نهضت اذیت و آزار زیاد بود، بهخصوص کلاس خانمها. کلاسها شب برگزار میشد و جوانهای روستا اذیت میکردند و مزاحم خانمها میشدند. یک قسمت از وقتمان را باید برای نگهبانی از کلاسهای آن ها میگذراندیم. | سال 63 سربازیام تمام شد و به سبزوار آمدم. بلافاصله با اعلام گزینش نهضت سوادآموزی، من هم ثبتنام کردم. بعد از طی مراحل گزینش به عنوان آموزشیار نهضت انتخاب شدم. کار در نهضت خیلی متفاوت با کار در آموزشوپرورش بود. کار آموزشوپرورش یک کار مشخصشده است و معلم صبح میداند که باید به کدام مدرسه و کدام کلاس برود ولی در نهضت اینطور نیست. آموزشیار باید خودش سوادآموز را شناسایی کند و با خواهش و تمنّا او را به سر کلاس بکشد. با ترفندهای مختلف او را چهار ماه سر کلاس نگه دارد تا به مرحلۀ امتحان برسد. ولی بااینحال، کار خوبی بود چون فرمان امام بود. در آن زمان انسان خیلی به مادیات فکر نمیکرد. یک دورۀ دوماهه را در نیشابور گذراندم و مهرماه همان سال به عنوان آموزشیار در روستای قرهقلی که در 10-15 کیلومتری سبزوار است مشغول به کار شدم. در دوران آموزشیاری، من و همسرم با دو خانم آموزشیا دیگر در روستای قرهقلی بودیم. آنجا حمام بهداشتی نداشت و فقط یک حمام خزینهای ترسناک در روستا بود. معمولاً در کلاسهای نهضت اذیت و آزار زیاد بود، بهخصوص کلاس خانمها. کلاسها شب برگزار میشد و جوانهای روستا اذیت میکردند و مزاحم خانمها میشدند. یک قسمت از وقتمان را باید برای نگهبانی از کلاسهای آن ها میگذراندیم. | ||
سطر ۲۱: | سطر ۲۱: | ||
[[رده: نهضت سواد آموزی در روستاها]] | [[رده: نهضت سواد آموزی در روستاها]] | ||
[[رده: معلمان دهه60]] | [[رده: معلمان دهه60]] | ||
[[رده:عناصر]] | |||
[[رده:مراکز]] |