۳۰۶
ویرایش
سطر ۷: | سطر ۷: | ||
یازدهم محرم سال ۱۳۵۷ خبری گوش به گوش میچرخید. رژیم برای اینکه نشان دهد هنوز در بین مردم طرفدار و در نتیجه مشروعیت دارد، قصد داشت عدهای را از روستاها و حاشیۀ شهر به خیابانها کشانده و یک راهپیمایی در حمایت از شاه و سلطنت به راه بیاندازد. به مأموران شهربانی نیز برای دفاع از آنها حق تیراندازی داده شده بود. | یازدهم محرم سال ۱۳۵۷ خبری گوش به گوش میچرخید. رژیم برای اینکه نشان دهد هنوز در بین مردم طرفدار و در نتیجه مشروعیت دارد، قصد داشت عدهای را از روستاها و حاشیۀ شهر به خیابانها کشانده و یک راهپیمایی در حمایت از شاه و سلطنت به راه بیاندازد. به مأموران شهربانی نیز برای دفاع از آنها حق تیراندازی داده شده بود. | ||
== '''مردم آماده تقابل''' == | == '''مردم آماده تقابل''' == | ||
با رسیدن این خبر به گوش انقلابیان، آن را با علمای شهر (آیتالله علوی و آیتالله افقهی) در میان گذاشتند و تصمیم گرفتند که فردا صبح زود جلوی مسجد جامع تجمع کنند تا چماقداران شاه نتوانند وارد خیابان بیهق شوند. این موضوع از طریق بیت | با رسیدن این خبر به گوش انقلابیان، آن را با علمای شهر ([[مثل پدر برای مردم شهر|آیتالله علوی]] و [[فخرِ سبزوار|آیتالله افقهی]]) در میان گذاشتند و تصمیم گرفتند که فردا صبح زود جلوی مسجد جامع تجمع کنند تا چماقداران شاه نتوانند وارد خیابان بیهق شوند. این موضوع از طریق بیت آیتالله علوی به مردم اطلاع داده شد. به روستاهای اطراف از جمله افچنگ هم نامه فرستادند و آنها را باخبر کردند که فردا به شهر بیایند. مردم که هنوز خونشان از کشتار شب تاسوعا به جوش بود، صبح روز دوازدهم محرم همگی جلوی مسجد جامع تجمع کردند. طبق گزارش ساواک، تعدادی از مردم اسفراین هم برای این تجمع به سبزوار آمدند. انقلابیان تعدادی اسلحۀ سرد و چوب نیز از روستاها به شهر آورده و در مسجد جامع گذاشته بودند تا در صورت لزوم، مردم بتوانند در برابر حملۀ مأموران از خودشان دفاع کنند. برخی از جوانان هم، کوکتل مولوتف و بمبهای دستی ساختند و در پشت بام مسجد جامع سنگر گرفتند. | ||
== '''سد مردم در مقابل شاهی ها''' == | == '''سد مردم در مقابل شاهی ها''' == |
ویرایش