۳۸
ویرایش
سطر ۳: | سطر ۳: | ||
== مرا ببوس == | == مرا ببوس == | ||
امینآزاد در بخشی از خاطرات خودش اینطور میگوید: «در جمع ما شخصی به نام «کاظم نظافتدوست» حضور داشت که ملودیکا را خیلیخوب مینواخت. من با او خیلی دوستشده بودم. «کاظم» شبها با ملودیکا آهنگِ ترانههایی را مینواخت که ما آنها را سیاسی میدانستیم؛ مثل ترانۀ «زندانیِ» «داریوش اِقبالی». ازجمله ترانههایی که ما آن را بسیار سیاسی میدانستیم، ترانۀ «من را ببوس» اثر | امینآزاد در بخشی از خاطرات خودش اینطور میگوید: «در جمع ما شخصی به نام «کاظم نظافتدوست» حضور داشت که ملودیکا را خیلیخوب مینواخت. من با او خیلی دوستشده بودم. «کاظم» شبها با ملودیکا آهنگِ ترانههایی را مینواخت که ما آنها را سیاسی میدانستیم؛ مثل ترانۀ «زندانیِ» «داریوش اِقبالی». ازجمله ترانههایی که ما آن را بسیار سیاسی میدانستیم، ترانۀ «من را ببوس» اثر «گلنراقی» بود. آنزمان بین مردم اینطور پیچیده بود که این ترانه دربارۀ یک افسری است که نیروهای رژیم میخواستند او را صبح زود اعدام کنند. این افسر فقط یک دختربچه داشته است. او این شعرها را با خون خودش بر روی دیوارهای زندان خطاب به دخترش نوشته است. البته شاید این ماجرا، اصلِ داستان نباشد ولی در بین ما اینگونه مشهور بود. گاهیوقتها با آقای «نظافتدوست» از «چهارراه امیریه» رد میشدیم که در نبش آن همیشه یک نابینا مینشست و ویولون مینواخت. یک قِران به او میدادیم و میگفتیم آهنگ «من را ببوس» را بزن. او هم خیلیخوب مینواخت. ما با این آهنگ احساس انقلابیبودن میکردیم و به نوعی خودمان را ضد رژیم میدانستیم!» | ||
[[رده: جعفر امینآزاد]] | [[رده: جعفر امینآزاد]] | ||
[[رده: مرا ببوس]] | [[رده: مرا ببوس]] |
ویرایش