گیر افتادن مکانیک مسیحی درون بوم جرثقیل

از قصه‌ی ما

گیر کردن مکانیک مسیحی درون بوم جرثقیل محسن لاله پرور مي گويد : آقاى مانوكيان يک مكانيك ارمنى بود. كارهاى عجيب غريبى انجام مى‏داد. يك دفعه بچه‏ ها رفته بودند با يك جرثقيل كار كنند احتياط نكرده بودند جكهاى بغلش را نزده بودند روى زمين جرثقيل از روى زمين بلند شده بود خورده بود زمين. بومش كج شده بود . آقاى مانوكيان براى باز كردن لوله ‏ها و شلنگ هاى داخل بوم به راحتى رفته بود داخل بوم جرثقيل . ما خودمان آنجا بوديم . ديديم به راحتى رفت داخل ولى بيرون نمى‏آمد چون اينقدر گريس آن داخل بود كه اصطحكاك نداشت كه خودش را بکشد بیرون. ما با يك جگر خونى او را كشيديم بيرون.