کتابشناسی قیام گوهرشاد
کتابشناسی قیام گوهرشاد
قیام مردمی در مسجد گوهرشاد که با سرکوب مسلحّانه رضاخان پاسخ داده شد، یکی از تلخ ترین و حساسترین وقایع تاریخی کشورمان است و ضرورت دارد به کتابشناسی آن با هدف تکیه بر مستندات محکم برای روایت «حماسهی مردمی دفاع از هویت» پرداخت.
به گزارش «ایام»، جنایت خونین حمله نظامیان به تجمع مردم مشهد در مسجد گوهرشاد که به دستور رضاخان انجام شد، یکی از نقاط فراموش شده تاریخ قرن اخیر کشور ماست. واکنش مردم به اصلاحات فرهنگی رضاخان در مشهد، تحصن در مجاورت مضجع امام هشتم بود که با دستور دیکتاتورمآبانه پهلوی اول، سرکوب شد. قیام مسجد گوهرشاد یکی از تلخ ترین و حساس ترین وقایع تاریخی کشورمان است و ضرورت دارد به کتابشناسی آن با هدف تکیه بر مستندات محکم برای روایت این قیام پرداخته شود. در آن زمان، حکومت پهلوی برای پاک کردن این جنایت از اذهان عمومی، اختناق و سانسور شدیدی اعمال کرد. به طوری که هیچ روزنامه و انتشاراتی، حق چاپ مطلبی مرتبط با واقعه گوهرشاد را نداشت. آنچه که امروز از این واقعه باقی مانده، خرده روایتهایی است که شاهدان عینی ماجرا نقل کردهاند.
در آستانه هشتادوپنجمین سالگرد جنایت خونین مسجد گوهرشاد به دستور رضاخان، در این گزارش برای یاداوری این قسمت از تاریخ کشورمان، معرفی چند کتاب برای آشنایی با حادثه خونین گوهرشاد در ادامه آمده است:
پاریس، پاریس!
پاریس پاریس، اثر سعید تشکری است که بر اساس مستندات تاریخی و با روایتی جذاب و خواندنی نوشته شده است. نویسنده در این کتاب، بر اساس مستندات زنده و از نظر دورمانده، وجوهی از تاریخ معاصر ایران و موقعیت و دیدگاه برخی روشنفکران دوران پهلوی در باب واقعه گوهرشاد را در قالب رمان به تصویر میکشد. این کتاب، از زبان راوی سوم شخص بیان میشود. همچنین گفتگوها و سخنان شخصیتها همراه با گویشهایی که با دقت سعید تشکری انتخاب شدهاند، توانسته تاثیر به سزایی در القای فضای داستانی بگذارد. پاریس پاریس، سودای تبدیل شدن شهری چون مشهد به شهری چون پاریس است. سودایی که پایانش به دالانی هزارتو و بی فرجام میماند.این کتاب را انتشارات «نیستان» در ۳۵۲ صفحه منتشر کرده است.
سعید تشکری دربارهی نگارش این کتاب میگوید: نخستین تحصیلکردگان فرنگ که به ایران بازگشتند، دچار چالشی عظیم شدند. روشنفکران ما در این دوران نیز از این ماجرا مبرا نبودند. در روند این تحقیقات، به خوبی پیداست که تاریخ ما سرشار از ناگفتههایی است که واقعاً ارزش افشا شدن و واقعبینی را دارند. مثلا وقتی از واقعه کشف حجاب حرف میزنیم، واقعا نمیدانیم که قهرمان اصلی آن کیست. در روند نوشتن این کار، از روزنامههایی متعدد که در آن روزگار منتشر میشد، مانند «نوبهار»، «بهار» و «شرق آفتاب» بهره گرفتم. ضمن آنکه در این حوزه، جغرافیا و آدمهایی که از کنار این ماجراها میگذشتند، بسیار قیمتیترند.
قیام فیروزهای
کتاب قیام فیروزهای؛ نوشته جواد نوائیان رودسری، به بازخوانی چرایی و چگونگی قیام مردم در مسجد گوهرشاد پرداخته است. نوائیان، بررسی عوامل شکل گیری این قیام را از مقدمات کشف حجاب شروع می کند و در ادامه با واکاوی دقیق ریشههای شکلگیری قیام، به روز واقعه میرسد. ویژگی دیگر این کتاب، پرداختن به شخصیتهای اصلی این حادثه و نسبت آنها با ابعاد فرهنگی و اجتماعی این واقعه است. این کتاب را انتشارات بوی شهر بهشت به زیور چاپ آراسته است.
این اثر، در چهار فصل و دو پیوست تهیه و تنظیم شده است. از جمله موضوعات مطروحه در کتاب، «آن قیام ماندگار»، «ریشهها در پی عوامل وقوع قیام فیروزهای»، « روایتی از یک توطئه» و «فرهنگ دینی مسلخ» هستند. مقدمات کشف حجاب، مقدمات کلاه پهلوی به کلاه شاپو، نخستین شهدای قیام، رضاخان سردار سپه می شود، عزاداری ممنوع میشود، آغاز هجمه اصلی، مقاومتهایی که به نتیجه نرسید، برباد رفتن آرمانهای مشروطیت، مقدمات قتل عام و… برخی از موضوعاتی است که در فصلهای این کتاب به آن پرداخته شده است. آیت الله سید حسین قمی، شیخ بهلول گنابادی، محمد ولی اسدی، فتح الله پاکروان، محمود جم، ایرج مطبوعی و حبیب الله قادری از شخصیتهایی هستند که در واقعه گوهر شاد تاثیر گذار بودند و در این اثر معرفی شدهاند.
مجموعه مقالات همایش ملی قیام گوهرشاد
کتاب قیام گوهرشاد، به همت انتشارات بوی شهر بهشت منتشر شده که شامل مجموعه مقالات همایش ملی گوهرشاد است. بیش از ۳۰ مقاله برگزیده جشنواره ملی گوهرشاد که در این اثر گردآوری شده، با رویکردی علمی و پژوهشی، به بازخوانی و تحلیل ابعاد و جوانب گوناگون این حرکت مهم دینی و ملی پرداختهاند. این کتاب از آن جهت مورد توجه است که به گفته «پیتر آوری» در کتاب “سلسله پهلوی و نیروهای مذهبی به روایت تاریخ ایران” (نشر کمبریج)، با وجود اینکه قیام گوهرشاد «جدیترین حادثه حکومت رضاشاه» است، ولی تاکنون هیچگونه حرکت علمی و پژوهشی تاریخی متناسب با آن صورت نگرفته است.
دکتر هادی وکیلی؛ دانشیار گروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد و دبیر علمی اولین همایش ملی قیام گوهرشاد، این کتاب را در دو مجلد گردآوری کرده است. از جمله مقالاتی که در این مجموعه منتشر شده، شامل موضوعاتی چون «واکنش مطبوعات دینی به مسئله کشف حجاب زنان در عصر پهلوی اول»، «جریان روشنفکری و کشف حجاب رضاشاه»، «تاریخ شفاهی کشف حجاب در منطقه پیربکران»، «آسیبشناسی اشتغال گسترده زنان و ارتباط آن با بیحجابی و انحرافات اجتماعی» و «واکنش زنان منطقه خواف به فرمان کشف حجاب» است.
در پیشگفتار کتاب آمده است: رضاشاه آگاهانه و به نیابت از بیگانه، جنگ با فرهنگ ایرانی-اسلامی و عمل به دکترین «فرنگی شدن از فرق سر تا ناخن پا» را در دستور کار قرار داده بود. شگفت آنکه غربگرایی او نه معطوف به فهم و دریافت مبانی بنیادین رشد و پیشرفت آن تمدن، بلکه متکی به درکی سطحی و سادهانگارانه از تمدن غرب و علل توسعه آن بود. به گفته مهدی قلی خان مخبرالسلطنه که شش سال نخستوزیر دربار رضاشاه بوده، او در پی «تمدن بولواری» غرب بوده، نه «تمدن لابراتواری» آن.
شخصیتشناسی قیام گوهرشاد
یکی دیگر از آثار مهم برای آشنایی با حماسه مردمی گوهرشاد، کتابی با عنوان «شخصیتشناسی قیام گوهرشاد» است. این کتاب را ایوب خرسندی نوشته و انتشارات بوی بهشت در ۱۲۸ صفحه چاپ کرده است.
این اثر، به معرفی و بررسی شخصیتهای اصلی این واقعه پرداخته است. در این کتاب، زندگی مختصر همه افرادی که در این قیام نقشآفرینی کردهاند، زندانی و تبعید شدهاند و یا به شهادت رسیدهاند، با تکیه بر مستندات موجود ذکر شده است. همچنین کارنامه آنهایی که به نوعی قیام را سرکوب کردهاند و نوکری برای حکومت پهلوی را اثبات کردهاند، در بخش دوم کتاب بررسی شده است.
مَردُمان قصّه کُنند!
«خاموشی و سکوت» “صدای سرکردگان کشتار در حرم پیچید: -دوباره چند روز حرم را قرق میکنیم. -غائله این فتنه باید کنده شود. -فردا این خرابیها تعمیر شود. -جنازهها را به باغ خونی منتقل کنید. قزاقها آنجا منتظرند. خبر بده گوشی دستشان باشد که گاری جنازهها امروز میرسد. فرمانده عملیات با دوربین مسجد و حرم را میپایید. مردگانی که بیجان و باجان، روی زمین کشیده میشدند. کفن و دمپایی و عصا… کیف و پول و طلا… سر و دست و پا… نعشها را میکشاندند و خون از جنازهها روی زمین کشیده میشد. خون را با آب میتوان شست. ننگ را با چه؟”
آنچه خواندید، قصه هفتاد و یکم کتاب از «مردمان قصه کنند!» است که انتشارات بهنشر آن را در ۱۳۷ صفحه منتشر کرده است. سعید تشکری در این کتاب، هشتادویک قصّه از قیام مسجد گوهرشاد را گردآوری کرده است. ویژگی این کتاب را میتوان بهرهگیری خوب از واژگان برای ترسیم دقیق صحنههای هر قصّه دانست. تشکری در این کتاب، چهرههای مختلفی مثل حاج مولا؛ پیرترین خادم معمارخانه حرم،احمد بهار که مطبعهچی یا روزنامهنگار شهیر آن روزگار بود، عمادالکتّاب خراسانی، فتحالله پاکروان و همسر فرانسویاش؛ امینه و زنی به نام بهار که مهندسی از فرنگبرگشته است را با جذابیت خاصی معرفی کرده است.
ضربه دوازدهم
کتاب ضربه دوازدهم، مروری بر شرایط روزگار اصلاحات رضاخانی است که زمینهساز تحصّن مردم علیه سیاستهای پهلوی اول میشود. محمدجواد میری؛ نویسنده کتاب در چهل روایت، قیام مردم مشهد که متاثر از سیاستهای ضدحجاب رضاخان بوده را ترسیم کرده است.
نکته قابل توجه نثر این کتاب، بررسی تصویری است که حکومت پهلوی از این فاجعه در آن زمان به افکار عمومی ارائه کرد. حکومت رضاخانی، نائبالتولیه وقت آستان قدس رضوی را به عنوان عامل این جنایت به مردم معرفی کرد تا لکه ننگ آن را از دامان خود پاک کند.
“قیام گوهرشاد” به روایت مرکز اسناد
اولین چاپ از کتاب «قیام گوهرشاد»؛ تالیف سینا واحد، زمستان ۱۳۹۳ از سوی انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی در ۳۲۸ صفحه منتشر شده است. بخش اول این کتاب، شرحی تحلیلی وقایعی است که منجر به دستنشاندگی رضاخان میرپنج از سوی انگلیسیها در ایران میشود. چرا که نگارنده معتقد است انگلیس برای سیطره بر ایران، در برابر روحانیت مسئول ضعف داشته است. به همین دلیل از رضاشاه یک قهرمان ساخته و نوع خاصی از تغییر حکومت را برای گذار از دوره افول قاجار به جامعه مدرن پهلوی، رقم زده است. در بخش دوم، مؤلف با چهرههایی که نامشان با روزهای حماسه گوهرشاد گره خورده، گفتوگو داشته است. از جمله اشخاصی چون آیتالله حسن شیرازی که روزگاری امام جمعه مشهد مقدس بودند، آیتاللهالعظمی سیدعبدالله شیرازی، آیتالله مروارید، شیخ عباسعلی محقق واعظ خراسانی، حسین آستانهپرست، سیدعلیمحمد دخانچی، حسینعلی ذوالفقاری و تعداد دیگری از بزرگان و راویان این حادثه.
در بخشی از گفتوگوی مهدی عبدخدایی، در صفحه ۲۴۶ کتاب آمده است: در مشهد دو توپبندی معروف بود. یکی آنکه روسها حرم مطهر را بعد از جنگ بینالملل اول به توپ بستند. دومین توپبندی، ماجرای مسجد گوهرشاد بود. سالهای حدود ۱۳۲۲ و ۱۳۲۳ به یاد دارم که منبریها با همین لغت توپبندی مسجد گوهرشاد به دست رضاشاه، واقعه را در ذهن مردم زنده نگه میداشتند… متاسفانه از سال ۳۳ به بعد، اختناق به میان مردم آمد و این مسئله را از مغزها بیرون برد. از طرفی نسل جدید پا به عرصه گذاشت که از این وقایع بیاطلاع بود.
چادری که جا نماند
بیش از ۱۰۰ خاطره از مقاومت زنان و مردان ایرانی در دوران کشف حجاب رضاخانی در اثری با نام «چادری که جا نماند» به همت مصطفی فاروئی فیروزی گردآوری شده است. این کتاب را انتشارات بوی شهر بهشت در ۱۱۲ صفحه به زیور طبع آراسته است. این کتاب با تکیه بر ظرفیتهای مردمی، صدها خاطره از آن دوره را ضبط کرده است تا با رصد محتوایی، حرفهای نگفته و سندهای رونشده از روزگار رضاخانی و اصلاحات فرهنگی او را به نسلهای جدید معرفی کنند. نویسنده اعتقاد دارد این کتاب میتواند الگویی باشد برای شکلگیری جریان تاریخنگاری درباره مقاومت فرهنگی مردم ایران در دوره رضاخان.
در ادامه خاطره «غیرت عشایر» از محمدرضا مولاییراد، اهل مسجدسلیمان را میخوانیم: عموزادهام در زمان رضاخان نظامی بود. میگفت ما باید مقابل عشایر میایستادیم. آنها خیلی غیرتی بودند و با ما مقابله میکردند. موظف بودیم تکههای سوخته لباسها و روپوشهای زنان را برای مافوقمان ببریم. مقاومت عشایر آنقدر بود که مجبور بودیم تکه پارچه و تکه لباس گیر بیاوریم و بسوزانیم تا چیزی برای مافوقمان ببریم که بازخواست نشویم.
“حماسه گوهرشاد” در آیین نظم
اشعار برگزیده اولین همایش ملی قیام مسجد گوهرشاد به انتخاب دکتر علیرضا قزوه، در این کتاب گردآوری شده است. نشر موسسه فرهنگی شاعران پارسی زبان این مجلد را در ۱۹۶ صفحه چاپ کرده است. اشعار چهرههایی چون مرتضی امیری اسفندقه، قاسم بای، سعید ایراننژاد، سعید بیابانکی، قاسم رفیعا، زهرا سپهکار، مصطفی محدثی خراسانی، معصومه مرادی، محمدحسین ملکیان و جمع زیادی از شاعران در دو قالب شعر و نوسروده در این کتاب آمده است. همچنین شعری منتسب به شیخ بهلول گنابادی پیرامون واقعه خونین گوهرشاد، در ابتدای این کتاب آمده است.
اثری از امیرحسین سلیمانی پیرامون حماسه خونین گوهرشاد در کتاب چاپ شده که در ادامه آن را مرور میکنیم: تحت فرمان تجدد طرح دیگر میکشند لاله را از ابتدا خونین و پرپر میکشند نسل آن نامردهای ماجرای کوچهاند باز جرئت کردهاند و چادر از سر میکشند کشتی ایمان و غیرت در تلاطم میرود مردم از طوفان نمیترسند، لنگر میکشند پای غیرت که وسط باشد میان شیعیان مرد و زن فرقی ندارد، چون به حیدر میکشند سر به داران خراسانی هنوز آمادهاند شربت سرخی تعارف میشود، سرمیکشند روضهی مکشوف دارد این که معماران شهر در کنار صحن «گوهرشاد»، “کوثر” میکشند
اوسنهی گوهرشاد
رمانک فانتزی «اوسنهی گوهرشاد» به قلم سعید تشکری به همت انتشارات بهنشر در ۱۹۲ صفحه منتشر شده است. اوسنهی گوهرشاد در نخستین دوره جایزه ادبی «شهید سیدعلی اندرزگو» با محوریت مبارزه ادبی با تحریف تاریخ معاصر و همچنین بیان حقایق و روشنگری درباره رژیم پهلوی، در بخش داستان بلند و رمان بزرگسال، به مقام نخست دست یافته است.
بخش ۳۹ این کتاب را مرور میکنیم: گوهرشاد بانو توی صحن خودش و بقیهی صحنها چرخید. چقدر جنازه، چقدر خون، چقدر زخمی. گوهرشاد نشست و دست کشید بر کاشیهای صحن گوهرشاد و ایوانهای اطراف. خون نشسته بود بر دیوارها، خون بیگناهانی که اگر هم شسته شود، تا ابد جای آن پاک نخواهد شد. پریزاد پشت سر گوهرشاد راه میرفت و مویه میکرد و بر سر و صورتش میکوبید. آهسته و بیصدا. خواستند دست به کار شوند و زخمیها رو مداوا کنن، اما همونطور که گفتم بعضی چیزا اونقدر حرمت داره که نباید تغییرش داد. من جمله این حادثه از تاریخ رو و من از ایشون خواستم با توجه به حال و روز معصومه که قرار بود دو سه شب قبل مراسم عقدش توی حرم باشه و این اتفاقات افتاد سری بزنیم و حالش رو بپرسیم. در ضمن با عرض تاسف باید بگم آقا صادق هم تو این ماجرا تیر خورد. درست زمانی که داشت برای محافظت از همون در که یه عده رهاش کردند و رفتند مقابل سربازها میایستاد، از پشت حمله کردند و ایشون با همهی تواناییها در کشتی و قدرت بدنی، بعد از کلی درگیری و دفاع، به ضرب گلوله روی زمین افتاد. باید این خبر رو هم برای میرزا محمود و طاهره خانوم و عروس تازهش؛ معصومه ببریم. بالاخره هم ایشون هم آقا صادق، قهرمان همین داستانن. بانو گوهرشاد هم قبول کردن. پس بهاتفاق، بفرمایید بریم منزل میرزا محمود…
تحقیق و تدوین: حسین دارابی