پپرهیز از شهرت

از قصه‌ی ما

مرحوم آقا از همان زمان که به ایران آمدند، به‌هیچ‌وجه دوست نداشتند به‌عنوان شاگرد آیت‌الله قاضی شناخته شوند. می‌فرمودند: «نمی‌دانم چه کسی سبب شد به این نام مشهور شوم.»


از همان اوایل سکونت در قم، هر روز به زیارت حضرت معصومه می‌رفتند. برای رفتن به زیارت، راه‌های پنهان و خلوت را انتخاب می‌کردند. فقط در اوقاتی که مغازه‌ها تعطیل و خیابان خلوت بود، از پیاده‌رو حرکت می‌کردند. از اینکه صاحبان مغازه‌ها سلام و احترام کنند هم اجتناب می‌کردند؛ حتی برای پرهیز از روبه‌روشدن با کسبه و عابران، اگر مغازه‌ها باز و در خیابان‌ها رفت‌وآمد بود، راه را دورتر می‌کردند. از کوچه‌پس‌کوچه‌هایی که الآن داخل شبستان حرم قرار گرفته است، می‌گذشتند و از دری که در کوچۀ ۶ متری (خیابان موزه) قرار داشت و خیلی پرت و خلوت بود وارد حرم می‌شدند. از همان راه هم برمی‌گشتند. وقتی برای شرکت در مجلس ترحیم همسایه‌ها و آشنایان می‌رفتند، پایین مجلس می‌نشستند. هیچ‌وقت به جایگاه ویژه‌ای که برای علما آماده کرده بودند، نمی‌رفتند.