ناشناس

تفاوت میان نسخه‌های «بچه‌ها به من می‌گفتند: تو غلامرضا را خیلی دوست داری»

از قصه‌ی ما
سطر ۹: سطر ۹:
== مادر شهید کشتکار ==
== مادر شهید کشتکار ==
[[فاطمه فانوسی]]، مادر شهید هنرمند «غلامرضا کشتکار» می‌گوید: پسرم در زمان جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران به جبهه ‎رفت و سخت‌ترین کارها را در جبهه بر عهده می‎گرفت؛ اگر از او می‎پرسیدم در جبهه چه می‌کنی؟ می‎گفت که «من راننده هستم و به رزمنده‎ها سر می‎زنم» در صورتی که در یکی از سخت ترین واحد‎های ‎تخصصی جبهه؛ یعنی در واحد تخریب فعالیت می‌کرد. البته او رانندگی هم می‎کرد حتّی با ماشین، مهّمات جابه‎جا می‎کرد و در هنگام شهادتش در ماشین‌شان مهّمات بود که مورد هدف بالگرد رژیم بعثی عراق قرار گرفت که خود و سه نفر از همرزمانش به شهادت رسیدند.
[[فاطمه فانوسی]]، مادر شهید هنرمند «غلامرضا کشتکار» می‌گوید: پسرم در زمان جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران به جبهه ‎رفت و سخت‌ترین کارها را در جبهه بر عهده می‎گرفت؛ اگر از او می‎پرسیدم در جبهه چه می‌کنی؟ می‎گفت که «من راننده هستم و به رزمنده‎ها سر می‎زنم» در صورتی که در یکی از سخت ترین واحد‎های ‎تخصصی جبهه؛ یعنی در واحد تخریب فعالیت می‌کرد. البته او رانندگی هم می‎کرد حتّی با ماشین، مهّمات جابه‎جا می‎کرد و در هنگام شهادتش در ماشین‌شان مهّمات بود که مورد هدف بالگرد رژیم بعثی عراق قرار گرفت که خود و سه نفر از همرزمانش به شهادت رسیدند.
'''مادر شهید کشتکار''' ادامه می‌دهد: علاقه زیادی به غلامرضا داشتم؛ بچّه‎ها به من می‎گفتند «تو غلامرضا را خیلی دوست داری». من هم می‎گفتم «او بیشتر اوقات در جبهه است، من خیلی نگرانش هستم که نکند در جبهه برای او اتّفاقی بیفتد».
'''مادر شهید کشتکار''' ادامه می‌دهد: علاقه زیادی به غلامرضا داشتم؛ بچه‌ها به من می‎گفتند «تو غلامرضا را خیلی دوست داری». من هم می‎گفتم «او بیشتر اوقات در جبهه است، من خیلی نگرانش هستم که نکند در جبهه برای او اتّفاقی بیفتد».


با این حرفم از خدا می‎ترسیدم و پیش خود می‎گفتم «اگر در راه خدا کشته شود شهید است ولی اگر مانعش شوم، ممکن است در پشت جبهه اتّفاقی برایش بیفتد، چگونه پاسخگوی پروردگار باشم؟» بر این عقیده بود که آدم یک روز متولّد می‎شود و یک روزی می‌میرد، پس بهتر است که در راه خدا به شهادت برسد.
با این حرفم از خدا می‎ترسیدم و پیش خود می‎گفتم «اگر در راه خدا کشته شود شهید است ولی اگر مانعش شوم، ممکن است در پشت جبهه اتّفاقی برایش بیفتد، چگونه پاسخگوی پروردگار باشم؟» بر این عقیده بود که آدم یک روز متولّد می‎شود و یک روزی می‌میرد، پس بهتر است که در راه خدا به شهادت برسد.