همزیستی با کمونیست
از قصهی ما
ما از جالبترين آنها قضيه همزيستي با كمونيستها بود، يكي از كساني كه خيلي محكم در مقابل اين كمونيستها ايستاد، شهيد لاجوردي بود. در آن زمان ما هفت نفر در يك بند قرار داشتيم كه همگي از طرفداران امام بوديم و حاضر نبوديم كه با چپي ها بصورت مشترك زندگي كنيم و بعد از اين يك اتاق كوچكي بود كه ما هفت نفر را به آنجا فرستادند.
شهيد لاجوردي به ما گفت: بايد به نحوي عمل نماييم كه اينها كوچكترين نقطه ضعفي از ما نگيرند. مثلاً اگر آنها ورزش ميكنند ما بيشتر از آنها ورزش كنيم، لذا وقتي كمونيستها صبح در حياط ميدويدند ما يك دايره ميشديم و بر خلاف آنها ميدويديم. [[رده:عناصر]هپ]