مومنی که شیاطین تسلیم او می‌شوند

از قصه‌ی ما

معرفی

سال 1292 ه.ق حاج محمدباقر بافقی صاحب فرزندی شد که نام او را محمدتقی گذاشت.

محمدتقی بافقی

محمدتقی علوم دینی را خدمت میرزای قمی و میرزا سیدعلی مدرس‌یزدی فرا گرفت و در سال 1320 برای ادامه تحصیل راهی عتبات ‌شد. در آن‌جا نیز در محضر اساتیدی چون سیدمحمدکاظم طباطبایی‌یزدی و ملاحسین‌قلی همدانی زانوی تلمذ زد. شیخ محمدتقی بافقی پس از 17 سال به ایران بازگشت و با هدف تأسیس حوزه‌ی علمیه‌ی قم، شیخ عبدالکریم حائری‌یزدی را در قم ماندگار و ایشان را برای راه‌اندازی و پذیرش مسئولیت حوزه قانع کرد. از نخستین اقدامات سیاسی بافقی، می‌توان از سخنرانی او در اعتراض به اعلامیه‌ی ممنوعیت امر به معروف و نهی از منکر منتشر شده توسط حکومت رضاخان نام برد. اقدام جدی دیگر او اعتراض به حضور بدون حجاب همسر شاه در حرم حضرت معصومه بود که بعدها منجر به ضرب و شتم، دستگیری و تبعیدش شد. از جمله اقدامات شیخ بافقی در زمینه‌ی امر به معروف و نهی از منکر هم یکی جلوگیری از گشوده شدن مشروب فروشی‌ها در قم و دیگری متعهد ساختن سلمانی‌های قم به نتراشیدن ریش مشتریانشان بود. شیخ محمدتقی بافقی، سرانجام در سال 1365 قمری، برابر با 1321 شمسی، در 72 سالگی در شهر ری به رحمت ایزدی پیوست و در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه(س)، در مقبره‌ی مرحوم آیت‌اللّه حائری‌یزدی دفن شد. امام خمینی در مورد روحیات مبارزه‌طلبانه‌ی شیخ محمدتقی بافقی می‌گوید: «هر کس بخواهد در این عصر، مؤمنی را زیارت و دیدار کند که شیاطین تسلیم او می‌شوند و به دست او ایمان می‌آورند، مجاهد بافقی را ببیند.»

منبع

آرشیو دفتر تاریخ شفاهی یزد