دو برادر
از قصهی ما
سیما دختری که اوایل انقلاب زندگی می کند و برادر بزرگش عضو کمیته است، متوجه میشود برادر کوچک اش در بمب گذاری های شهر دست دارد ولی از ترس کشته شدن برادر سکوت میکند تا فرصت فرار برای او تامین کند. اما برادرش و گروه تروریستی ان ها از فرصت برای حمله به پاسگاه شهر استفاده میکنند و نهایتا سیما هر دو برادر خود را در ان درگیری از دست میدهد. [۱]
- ↑ شیدا نظری