خداحافظی با گریهی بچهها
نهضت سوادآموزی به عنوان یکی از بخشهای فعال از اوایل انقلاب دارای تجربیات و خاطرات فراوانی است. یکی از خاطرات آن داستان یک معلم است که در روستا مشغول به تدریس بوده است که دربارهی آن دوران میگوید: از مدرسه بگویم که درست لبه ی دره با دو کلاس که یکی تو نشست کامل و دیگری نیمه نشست بود.رفت و برگشتمان با خدا بود همه اش تو این فکر بودیم که خدای ناکرده اگر خدای ناکرده روزی این مدرسه نشست کند چه خواهد شد-باران که می بارید به کلاس نیمه نشست انتقال می یافتیم تا کمی در امان باشیم .ولی باز ناامید نبودیم.با تمام این حرفها تنها چیزی که ما را انجا ماندگار کرده بودعشق و علاقه ی بچه ها که با تمام اشتیاقشان صبح تا شب تو قالی بافتن بودند و بلافاصله از انجا به مدرسه میآمدند. برای خواندن ادامهی این مطلب به لینک [[۱]] مراجه فرمایید.
جستارهای وابسته
منابع
دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی