شهید فتحی الشقاقی

از قصه‌ی ما
شهید فتحی شقاقی

شهید فتحی الشقاقی در سال 1951 میلادی در خانواده ای مسلمان و متدین در نوار غزه در فلسطین اشغالی به دنیا آمد. در دوره ای زیست که سرزمینش از طرف صهیونیستها غصب و بیش از نیمی از ملتش آواره شده و خانواده وی نیز یکی از آوارگانی است که به اردوگاه رفح در غزه پناه آورده بود. او در دبیرستان بود که ارتشهای عربی جنگ 1967 را شکست سختی را متحمل شدند و نوار غزه به اشغال رژیم صهیونیستی درآمد و این سئوال ذهنش را مشغول کرد که چرا اعراب شکست خوردند. شقاقی ابتدا به کرانه باختری رفت و دردانشگاه بیرزیت رشته ریاضیات را برگزید. ولی در دانشگاه بیرزیت سیرآب نشد. او شیفته جمال عبد الناصر رهبر مصر و ناسیونالیزم عربی شد و تصمیم گرفت به این کشور سفر کند و در انجا از نزدیک با جریان ناسیونالیستی آشنا و نیز تحصیل کند. در دانشگاه زقازیق واقع درشمال قاهره رشته پزشکی را انتخاب و مشغول به تحصیل شد و در آنجا یک تشکل دانشجویی طرفدار ناصر نیز ایجاد کرد. در اینجا بود که او به خواندن کتابهای «سید قطب» روی آورد و به شدت شیفته کتاب «معالم فی الطریق» سید قطب شد. شقاقی از طریق کتب سید قطب به تفکر اخوان المسلمین نزدیک شد ولی به علت نگاه دعوتی این گروه و نادیده گرفتن مساله جهاد نسبت به ظلم و اشغالگران از این جریان دلسرد شد. با مرگ ناصر در سال 1970 و روی کار آمدن انور سادات به قدرت و رفتار سادات در سازش با رژیم صهیونیستی، شقاقی به شدت دل آزرده شد و بار دیگر در پی مکتب جدیدی بود.

اثر انقلاب ایران و امام خمینی بر ایشان

درچنین شرایطی یک اتفاق عظیمی در خاورمیانه رخ داد که انتخابهای فتحی شقاقی را تحت تاثیر قرار داد وسرنوشت او را دگرگون ساخت. پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی رحمت الله علیه در ایران او را وادار کرد تا بیشتر در باره امام خمینی و انقلاب اسلامی مطالعه کند و دیری نپایید که ایشان مقاله ای تحت عنوان «الامام الخمینی الحل الاسلامی البدیل» یعنی امام خمینی راه حل اسلامی جایگزین را به رشته تحریر در آورد. دولت مصر فورا فتحی الشقاقی را بازداشت کرد و به تصور مهار کردنش او را بازداشت و تحت شکنجه قرار داد ولی در نهایت او را پس چند ماه بازداشت آزاد کرد. اما شقاقی نه تنها از رویکرد اعتقادی جدید خود روی گردان نشد که مقاله را با همان عنوان تبدیل به کتاب مفصلی کرد و در باره این مساله نظریه پردازی کرد. این مساله سازمان امنیت مصر را به شدت عصبانی کرد و منجر به بازداشت مجدد شقاقی گردید. دولت مصر پس از چند ماه بازداشت، شقاقی را به غزه تبعید و ممنوع الورود به مصر کرد. او تصمیم گرفت بر اساس فهمش از انقلاب اسلامی و تفکر امام خمینی سازمان جهاد اسلامی را در سال 1984 تاسیس کند و مبارزه را از غزه شروع کند. این سازمان در چند سال بعد به علت باورهای جهاد و شهادت تبدیل به مهمترین سازمان مبارز در داخل فلسطین شد. در سال 1987 نیروهای مبارز این گروه برای شکستن هیبت اشغالگران به زندان صهیونیستها در شجاعیه در شرق غزه حمله کردند که یک تحول بزرگ شمرده می شود و یک باور جدیدی در جامعه فلسطینی به وجود آورد که می توان دشمن را در هر نقطه ای مورد حمله قرار داد حتی اگر در قلعه زندان شجاعیه هم باشد. این حرکت جسورانه سرآغاز مبارزه فراگیر مردمی شد که بعدا با نام انتفاضه اول از آن یاد می شود. اگر امروز در فلسطین اشغالی مقاومت اسلامی وجود دارد قطعا نتیجه فرهنگی است که فتحی الشقاقی پایه گذار آن بود. و اگر امروز مقاومت در غزه ارتش صهیونیستی را شکست می دهد و مانع اشغال مجدد غزه می شود این توان ایمانی است که فتحی الشقاقی در دل مردم فلسطین افشاند و اکنون بارور شده است. و اگر امروز مقاومت در غزه بخشی از معادله محور مقاومت در برابر دشمن صهیونیستی است این برآیند کار بزرگی است که شقاقی با به میدان آوردن همه اسلامگرایان رقم زد و این باقیات الصالحات را بر جای گذاشت.