سیدالشهدای کرمانشاه

از قصه‌ی ما
شهید سید محمد سعید جعفری

پیش درآمد

سید محمد سعید جعفری کرمانشاهی اولین فعالیت انقلابی اش را در سن نوجوانی در سال 1342 با توزیع اعلامیه های حضرت امام شروع میکند. طلبگی را شروع میکند. تقریبا از اوایل دهه 50 فعالیت های گسترده ی انقلابی خود را شروع میکند و با علمای کرمانشاه که بسیاری در تفرقه بودند ارتباط وسیع میگیرد. محوریت اصلی راهپیمایی های انقلاب در کرمانشاه و تجمعات و... را به عهده دارد و برای امضا گرفتن اعلامیه ها به تمام علما مراجعه میکند و با روش های مختلف از آنان امضا میگیرد. پیش از انقلاب پاسداران انقلاب اسلامی را تشکیل میدهد. در تاسیس کمیته انقلاب اسلامی کرمانشاه نقش کلیدی و احتمالا اصلی را دارد. اولین فرمانده سپاه کرمانشاه میشود. تنها کمتر از یک ماه پس از انقلاب با دیدی که به مسائل غرب کشور دارد و نفوذی که سالهای غرب در میان انقلابیون غرب کشور و از جمله سنندج دارد و متوجه قدرت گرفتن ضد انقلاب و دموکرات و .. میشود و میبیند که ضد انقلاب پادگان سنندج را محاصره کرده است با اعزام نیروهایی که خود بسیاری از آنان را جذب فعالیت های انقلاب نموده است پادگان را از خطر سقوط نجات میدهد . پادگانی که اگر سقوط میکرد خطر تجزیه کردستان در همان اول انقلاب بسیار محتمل بود. و ایران را درگیر جنگی طولانی با ضد انقلاب منطقه کردستان مینمود.

البته شهید جعفری در همان اوایل انقلاب که تحرکات دموکرات و ... را میبیند با گزارشات خود به حضرت امام ره ایشان را در جریان کار میگذارد. شهید جعفری که برای اموراتی به دیدار منتظری، قائم مقام رهبری میرود و مهدی هاشمی را میبیند و میشناسد، از سقوط منتظری در همان اول انقلاب به یارانش خبر میدهد و میگوید اینها بلایی بر سر منتظری می آورند که عبرت تاریخ خواهد شد! دفتر تاریخ شفاهی کرمانشاه

زندگی

سید محمد سعید جعفری کرمانشاهی در روز 18 بهمن ۱۳۳۱ در قصرشيرين و درايام تصدی پدرش بر گمرک خسروی به دنيا آمد. سلسله ايشان از سادات قديمی و اصیل کرمانشاه بود و با چهل واسطه به امام حسن ابن علی ابن ابيطالب (ع) می پيوست.

سعید در سن 7-8 سالگی به همراه خانواده ساکن کرمانشاه شد و تحصیلاتش را در همانجا شروع کرد و همزمان با دروس دبستان، حفظ و قرائت قرآن کريم و آموزش احکام شرعی را از ايام دبستان نزد مربی قرآن مرحوم ميرزا علی اصغر بهمانی آغاز نمود، تا بدانجا که در همان سنین اندکش 2-3 بار ختم قرآن نمود و حتی بعضی اوقات مخاطبانش را با قرآن جواب می داد.

سخنران 12 ساله!

هوشمندی سعيد از ايام کودکی منجر به اشتغال همزمان او در دروس کلاسيک تا اخذ ديپلم رياضی و پذيرش دوره کارشناسی و آموزش های دينی و مذهبی گرديد تا بدانجا که از ۱۶ سالگی رسماً در مساجد و جلسات دينی به سخنرانی می پردازد._هرچند اولین سخنرانی ایشان در سن 12 سالگی و در روز ولادت امام علی(ع) بر روی منبر مسجد آیت الله بروجردی با موضوع شرح یکی از خطبه های نهج البلاغه بوده است. از نوجوانی آموزش دروس حوزوی را در نزد روحانيت کرمانشاه آغاز می نمايد و از محضر اساتيدی چون شهيد محراب آيت الله عطاء الله اشرفی و شهيد آيت الله بهاءالدين کنگاوری(محمدی عراقی) و آيت الله مجتبی حاج آخوند و نيز آخوند ملاعلی معصومی همدانی(استاد عرفان شهید جعفری که ایشان برای استفاده از درس این عالم ربانی به همدان رفت و آمد می کردند.) و استاد علی حجتی کرمانی(از علمای تبعیدی به کرمانشاه) تا آغاز دروس خارج استفاده علمی می نمايد.

ایمان و توکل بر خدا، پشتکار، استعداد، نفوذ کلام و اطمینان به نفس او از ایشان شخصيتی اثرگذار بر مردم می سازد. سعيد خوش سيما و خوش سيرت است. لبخندش قفل دلها را می گشايد و در متن مردم نفوذ فوق العاده می يابد. حتی در ميان اهل سنت و نيز اهل حق(طایفه ای که در بیان شأنیت حضرت امام علی(ع) دچار غلو شده اند) هم صاحب وجاهت است. همزمان او به مبارزه و مناظره با مروجين مکاتب انحرافی، میسيونرهای مسيحی و مبلغان بهايی و گروه وحدت نوين جهانی که رهبری آن در کرمانشاه مستقر بود می پردازد.

نخستین فعالیت سیاسی

شايد نخستين فعاليت سياسی او به پخش اعلاميه های امام در خرداد ۴۲ و زمـان کودکی بـرمی گردد.

آشنایی با شهید صیاد شیرازی

شهيــد سپهبدعلی صياد شيرازی در سال۱۳۵۰در جریان دعوت شهید جعفری(اعلی الله مقامه)از نیروهای مذهبی برای مبارزه با رژیم طاغوتی با ايشان آشنا می گردند و اين آشنايی را نقطه عطفی در تغيير مسير زندگی خويش دانسته می گويد: «آشنايی من با سعيد آغاز آشنايی من با مربيان دينی بود؛ سعید برای من همچون پلی بود به جهان معرفت و معنويت.»

این سید الهی و شهید والامقام بسیار شجاع و نترس بود به گونه ای که شهيد صياد(اعلی الله مقامه) از موضع علنی ايشان در مخالفت با رژيم از همان زمان(در زمانی که هنوز مبارزات انقلابی اوج نگرفته بود و موضع گیری ها علیه شاه به آن صورت علنی نشده بود) اظهار تعجب می نمايد.

سعيد جعفری با شجاعت تمام در زمان اوج قدرت رژیم پهلوی و در هنگام جشن های 2500 ساله، همه جا در سخنرانی های خود از مبارزه و قيام سخن می گويد فلذا از سال ۱۳۵۲ مورد گزارش هفتگی ساواک قرار می گيرد (اسناد ساواک). از سال ۱۳۵۳ فعاليت های خود را به منطقه غرب گسترش می دهد و سخنرانی های متعدد در استانهای ايلام، کردستان، همدان و تهران برگزار می نمايد.

ازدواج

سید سعید در سال 53 با همسری مؤمنه، فداکار و وفادار ازدواج می نمايد و در سال ۵۴ صاحب فرزند می گردد و نام آن را صالح می نهد که به حمد الله ایشان از رهروان صدیق پدر بوده و امروز از اساتید متعهد و متخصص کشور می باشد.

از فعاليت های سياسی و فرهنگی تا تشکیل شورای یاوری تهیدستان

فعاليت های سياسی و فرهنگی و جلسات سخنرانی ایشان در مساجد و دانشگاه های کشور و در جلسات آموزشی خصوصی شهيد منجر به تربيت شاگردان فراوانی می گردد که تا پايان عمر به شهيد دلبستگی مي یابند.

ایشان در سال 56 با همکاری علمای ذی نفوذ، بازاریان و ثروتمندان خیّر کرمانشاه مجموعه ای را برای کمک رسانی به فقرا و مستمندان راه اندازی می نمایند که بعدها آن را «شورای یاوری تهیدستان» میخوانند.

ارتباط با روحانیت

ارتباط وسیع ایشان با روحانیت و نقش محوری او به عنوان حلقه رابط میان علمای منطقه منجر به تشکیل جامعه روحانیت کرمانشاه در سال ۵۶و جامعه روحانیت غرب کشور و نیز مجمع روحانیون تبعیدی در سال ۵۷می گردد. صدور دهها اعلامیه ضد رژیم با پیگیری ایشان و همکاری بسیار فعال علمایی چون آیت الله جلیلی، آیت الله نجومی، حجت الاسلام علی کرمانی و ... صورت می پذیرد و در همین مسیر شهید عزیز شبکه وسیعی را در غرب کشور به منظور تهیه، آماده و انتشار اعلامیه های ضد شاه با نظارت و همراهی آیت ا... سید مرتضی نجومی مهیا نموده با اوج گیری خیزش ملت نقش اساسی در سازماندهی مراسم و تظاهرات و جلوگیری از انحراف حرکت و شعارها در منطقه ایفا می نمایند.

تشکیل گروه های هفتگانه نظامی

شهید جعفری در سال ۱۳۵۶ فاز نظامی فعالیت های خویش را آغاز نموده ۷ گروه مخفی برای فعالیت های تهاجمی و آموزش استفاده از تسلیحات نظامی تشکیل می دهد. شبکه ۷ گانه تحت امر ایشان نیز اکثر مراکز فساد و مشروب فروشی ها را در منطقه به تعطیلی می کشاند و رشد انقلاب در منطقه غرب سیری شگرف می یابد. از این زمان استاد شهید تحت تعقیب ساواک قرار می گیرد. در جریان فتنه سالار جاف و تعرض چماقداران او به مردم که با سکوت و حمایت ضمنی شهربانی در شهرهای مختلف غرب کشور توأم است شهید جعفری به تدارک تحصن بزرگی از علما و بزرگان منطقه در کرمانشاه می پردازد که در این زمان دستگیر و زندانی اما تحصن با موفقیت برگزار و بعد از سه روز تحصن با برآورده شدن خواسته های متحصنین پایان می گردد.

تشکیل کمیته و اولین سپاه پاسداران

در زندان پیشنهاد بورس تحصیلی خارج از کشور را نمی پذیرد و به جهت فعالیت مذهبی در دوران زندان تحت شکنجه قرار گرفته دست به اعتصاب غذا می زند. اما با آزادی زندانیان سیاسی استاد شهید نیز بعد از یک ماه و اندی آزاد می گردند. به محض آزادی با متشکل کردن شاگردان و جوانان متدین و متعهد شهر کمیته حفاظت شهری کرمانشاه را در اول آذر ماه ۵۷ راه اندازی نموده شهر رابه ۱۴ منطقه حفاظتی تقسیم و برای هر بک از گروه ها یک مسئول می گمارد و مقر و پایگاه هر یک از حوزه های استحفاظی را مسجد آن منطقه قرار میدهد و پایگاه مرکزی کمیته ها نیز تحت نظر آیت الله جلیلی در مسجد آیت الله بروجردی مستقر می شود. رادیو مسکو سقوط انتظامی کرمانشاه و تشکیل نخستین کمیته حفاظت شهری به وسیله جوانان شهر را گزارش می کند. به جهت عدم امکان آموزش مسلحانه و استفاده آشکار سلاح در ساعات حکومت نظامی، شهید جعفری پایگاه مخفی ای را در نیمه دوم آذر ماه در ارتفاعات برفگیر «خورین» حد فاصل کرمانشاه-کامیاران راه اندازی نموده نخستین آموزش متمرکز نظامی نیروهای انقلاب و هسته اولیه مجموعه ای که بعدها آن را سپاه پاسداران نامیده اند تحت آموزش های سرگرد علیداد همتی به عنوان مسئول آموزش نیروها -که در این امر نقش بسیار ارزنده ای داشتند- شکل می گیرد. در دی ماه نیز پایگاه دیگری را در چغانرگس حد فاصل کرمانشاه و ماهیدشت ایجاد و گروه دیگری در آن مشغول آموزش می گردند. تعدادی از نیروهای آموزش دیده این دو مجموعه در نیمه دوم دیماه ۵۷ به منظور کمک به حفاظت جان امام (ره) به تهران اعزام می گردند. همراهی این گروه با سایر مرتبطین حلقه کرمانشاه در تهران نهایتاً منجر به تشکیل کمیته مسجد قبا زیر نظر آیت ا... شهید دکتر مفتح می گردد.

پس از پیروزی انقلاب

با پیروزی انقلاب اسلامی شهید جعفری اردوگاه پیش آهنگی خضر زنده را به پادگان آموزش نظامی تبدیل کرده نیروهای پادگانهای خورین و چغانرگس را در آنجا مستقر و با عنوان «پاسداران انقلاب اسلامی» شروع به فعالیت می نمایند. این پادگان همینک با نام پادگان شهید منتظری بزرگترین پادگان آموزشی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کشور است.

این شهید بزرگوار در ابتدای پیروزی انقلاب با همکاری و قضاوت آیات عظام عبدالجلیل جلیلی، شهید بهاءالدین کنگاوری(محمدی عراقی)، و عبدالخالق عبدالهی دادگاهی اسلامی برای اجرای حدود و اعمال تعزیرات شرعی تشکیل می دهند که هسته اولیه دادگاه انقلاب کرمانشاه می گردد.

آزادسازی پادگان سنندج

در اوایل اسفند ماه ۵۷ شهید جعفری به خدمت امام راحل (ره) رسیده گزارشی از نیروهای آموزش دیده در پادگانهای خورین و چغانرگس و خضرزنده، ارائه و امعان نظر امام (ره) برای تجهیز تسلیحاتی این نیروها و راه اندازی یک نیروی نظامی مستقل – که در واقع همان پیشنهاد تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توسط شهید جعفری(رضوان الله تعالی علیه)به امام خمینی(ره) بود- و توجه بیشتر مسوولان به مسائل کردستان را تقاضا می نمایند که منجر به ارجاع ایشان به آیت ا... حسن لاهوتی و شهید سپهبد ولی ا... قرنی از سوی امام (ره) می گردد. آیت ا... لاهوتی در اسفند ماه ۵۷ برای دیدار از پادگان خضرزنده و اقدامات به عمل آمده به کرمانشاه سفر می نمایند و با تشدید درگیری ها در کردستان و سقوط منطقه شهری سنندج و محاصره پادگان آن به وسیله گروهکها، تسلیحات گسترده این پادگان در شرف تصرف گروهکهای معاند با نظام قرار می گیرد –که اگر نبود آن فرماندهی شهید جعفری و رشادتهای نیروهای تحت امر ایشان، و پادگان سنندج به تصرف گروهک ها در می آمد به قول خود شهید، با نقشه ی از نیل تا فرات صهیونیسم کردستان برای همیشه از حاکمیت جمهوری اسلامی ایران خارج می شد.- فلذا شهید سپهبد قرنی با ارائه اختیارات تام در مسائل ارتش غرب کشور به شهید سعید جعفری، ورود نیروهای آموزش دیده ایشان را به عرصه دفاع طلب می نمایند. شهید جعفری با استقرار در هوانیروز کرمانشاه و هماهنگی عملیات هوایی از پایگاه شهید نوژه عملیات سنندج را آغاز نموده با خاموش کردن آتش نیروهای مهاجم به پادگان و هلی برد نیروهای آموزش دیده پادگان خضرزنده به درون پادگان تحت محاصره سنندج نخستین عملیات نظامی انقلاب اسلامی را در ۲۸ اسفند ماه ۱۳۵۷ با موفقیت کامل رهبری می نماید. در این عملیات پر خطر نظامی با به شهادت رسیدن نخستین شهیدان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهید امیر شاهرضایی و برادران امیر و حسین اشک تلخ پادگان سنندج و تسلیحات آن از سقوط حتمی نجات می یابد و شهر سنندج از تصرف گروهک ها خارج می گردد. در فروردین ۵۸ پس از آزادی و تامین سنندج شهید جعفری نیروهای مبارز سنندج را همراه با گروه میثم به سمت مهاباد گسیل می دارند تا به صورت مردمی در شهر وارد و در پایگاههایی مستقر گردیده متصرفین شهر و پادگان مهاباد را به عقب برانند. این نیروها به مدت چند ماه تا رسیدن به هدف مورد نظر در مهاباد مستقر و در دو گروه فرهنگی و نظامی مشغول به فعالیت می گردند.

پراکندگی نیروهای ضد انقلاب و عناصر وابسته به پالیزبان و... در شهرستانهای «کرند و گهواره» نیز در آن زمان منجر به عدم امنیت در منطقه می گردد. ارتباط نزدیک شهید جعفری با بزرگان قومی آن مناطق و طرح واگذاری تامین منطقه به ایشان، اغتشاشات دراز مدت را بدون درگیری و مداخله نظامی خاتمه می دهد.

غائله پاوه

در اوایل مرداد ۵۸ با سقوط پایگاه سپاه در مریوان به دست گروهکها و قتل عام خانواده پاسداران منطقه، شهید سعید جعفری با تقویت سران محلی مدافع انقلاب و ایجاد حرکت از روستا به شهر این نیروها (طرح و مدیریت یکی از نزدیکان شهید) منجر به محاصره شهر و قطع ارتباط گروهکها با نیروهای خارج گردیده باورود شهید دکتر مصطفی چمران به منطقه به نمایندگی از دولت و مذاکره ایشان با شهید جعفری با سران گروهکها نیروهای متهاجم مریوان را به سمت پاوه ترک می نمایند. حضور این نیروهای غیر متعهد در پاوه و بروز برخی رفتارهای زننده آنها مردم مسلمان پاوه را به واکنش واداشته منجر به تحصن اعتراض آمیز مردم در فرمانداری شهر می گردد. متقابلاً هواداران گروهکها نیز تحصنی را به منظور اعمال فشار بر دولت در قوری قلعه ترتیب می دهند. در آن فضای متشنج شهید جعفری در اقدامی شجاعانه با همراهی آیات عظام اشرفی، کاظمی و خرمشاهی در جمع مردم متحصن در فرمانداری پاوه حضور می یابند و با سخنرانی و اعلام حمایت از متحصنین شخصاً خطر مذاکره با سران گروهکها را در قوری قلعه به جان می خرد و سعی در ختم غائله نموده موضع مردم پاوه را تثبیت می نمایند. پيروزي مذاكرات به نفع مردم پاوه و ورود شهيد چمران به اين شهر منجر به خشم معاندان و محاصره و حمله مسلحانه آنها به پاوه گرديد. شهيد جعفري -که در حقیقت متصدی امر پاوه و حلقه ی ارتباطی نظام با پاوه بودند و حقیقتاً و بدون اغرق اگر ایشان نبودند پاوه و به تبع آن کردستان و کرمانشاه از ایران جدا می شد و به خاطر همین اهمیتش بود که امام(ره) با پیگیری های شهید بزرگوار، برای آزادسازی پاوه برای ارتش فرمان صادر نمودند- در دو مرحله تسليحات و نيروهاي جان بر كفي را به فرماندهي شهيد آيت شعباني و آقاي عبدالعلي بوچانپور به درون حلقه محاصره پاوه اعزام و پي گيري وسيعي را با همراهي آيت ا... مجتبي حاج آخوند جهت صدور فرمان امام (ره) خطاب به ارتش براي نجات پاوه ايفا مي نمايد.

آزادسازی روانسر و کامیاران

در شهريور ۵۸ شهيد جعفري با اعزام نيروهاي سپاه به روانسر، دشمنان انقلاب را بدون درگيري به عقب نشيني از آن شهر وادار می نمایند.

این شهید بزرگوار و مجاهد ربانی -که زبان از بیان خدماتشان به اسلام واقعاً عاجز بوده و یکی از همرزمانش به حق و بدون اغراق سیدالشهدای کرمانشاه نامیده است- در ديماه ۵۸ با تشكيل (گروه سلمان) و تدوين طرح يك عمليات چريكي و پارتیزانی پيچيده به فرماندهي شهيد ابوالحسن ياري که مخالفین زیادی این طرح ایشان داشت ولی شهید به دلیل تلفات غیرنظامیان طرح مخالفین با وجود آسانی آن طرح ها مصرانه بر طرح خویش پافشاری نموده -بعد از اجرای طرح و موفقیت آن به نبوغ نظامی شهید پی بردند- كامياران را در اوج نا اميدي ها بدون تلفات شهري و با تقديم كمتر از ۱۲ شهيد آزاد مي نمايد.

تاسیس پیشمرگان کرد مسلمان

از ديگر اقدامات شهيد گرفتن امان نامه از امام(ره) براي برخي از افرادي است كه از زمان طاغوت با جرايم كوچك به عراق گريخته بودند و رژیم بعثی عراق از آنها برای انجام یک سری اعمال خرابکارانه علیه جمهوری اسلامی بیگاری می کشید. اين طرح منجر به بازگشت اين آوارگان به كشور و رفع يكدست ناهنجاري هاي اجتماعي در منطقه و نيز همراهي بسياري از آنان با انقلاب در مقاطع بعدي خصوصاً در سازمان(پيشمرگان كرد مسلمان) گرديد که خود این شهید عزیز مؤسس این تشکل انقلابی بود. طرح تشكيل(پیشمرگان كرد مسلمان) با محوريت سران كرد رانده شده از ایران و دريافت كنندگان امان نامه ها و حمايت شهيد چمران و علامه احمد مفتي زاده نيز توانست تفاوت كرد و كفر را در كردستان آشكار نمايد.

اسكان مهاجران كردي كه در خطر قتل و غارت گروهكها قرار داشتند –چون گروهک ها همه ی کردهای طرفدار انقلاب را قتل عام می کردند- در شهر كرمانشاه از ديگر اقدامات ايشان بود.

خدمت ديگر این سید الهی آن بود كه در مسير تأليف قلوب طوايف محلي تعدادي از افراد ذي نفوذ و نيازمند منطقه را نيز مورد حمايت مالي نظام قرار دادند.

اقدامات فرهنگی-سیاسی

استاد شهيد سعيد جعفري همزمان در عرصه سياسي مبارزه وسيعي را عليه گروهكها التقاطي و مجاهدين خلق و ساير گروهكهاي ماركسيستي سامان داد. قدرت مناظره سعيد در اين مسير بسيار موثر و نزديكي ايشان با جامعه روحانيت كرمانشاه بسيار راه گشا بود. همچنين شهید با برگزاري دروس تفسير قرآن كريم و نهج البلاغه و سخنراني در مساجدخصوصاً برگزاري جلسات هفتگي مسجد معتضدي و دعاي كميل مسجد بروجردي و افشاگري در مورد ماهيت بني صدر و نيز با متشكل كردن و برافراشتن نام حزب ا... و تدارك تاسيس نهضت اسلامي دانشجويان غرب كشور به عنوان نخستين اتحاديه دانشجويي و نامزدي در انتخابات اولين دوره مجلس شوراي اسلامي در پاوه نقش بي بديلي در عرصه هاي سياسي و فرهنگي منطقه ايفا نمود. در دور اول انتخابات مجلس شوراي اسلامي كرمانشاه كه با نفوذ و تقلب سازمان مجاهدين خلق در فرمانداري كرمانشاه سید محمد سعید جعفری را رد صلاحیت کرده، سه نفر از نامزدهاي منافقين و گروهک ها را به مرحله دوم انتخابات معرفي نمودند، استاد شهيد سعيد جعفري با دعوت از مردم به تحصن در فرمانداري از ورود آنها به مجلس جلوگيري به عمل آورد.

برگزاري مراسم ديدار حزب ا... و روحانيت كرمانشاه با امام(ره) و ديدار امام جمعه وقت سنندج و جمعي از برادران اهل سنت و ديدار طايفه اهل حق با امام(ره) و ديدار جهت اخذ امان نامه ها و ملاقات در مساله كردستان و تشكيل نيروي نظامي و بيان مطالب خصوصي با امام(ره) در مورد عدم سلامت وابستگان آيت ا... منتظري در اواخر سال ۵۸ از مهمترين ديدارهاي اين شهيد با امام(ره) است. ارتباط شهيد با مجلس اعلاي شيعيان لبنان و سفر آقاي عبدالامير قبلان به كرمانشاه و نيز ارتباط با حزب الدعوه الاسلاميه عراق خصوصاً علامه سيد مرتضي عسگري از پيش از پيروزي انقلاب اسلامي و همكاري با حزب اسلامي رعد افغانستان پس از پيروزي و صدور نشريه عاشورا در افغانستان از اقدامات سیاسی-فرهنگي شهيد است در حوزه ی خارج از کشور.

از پیش بینی جنگ تحمیلی تا بسیج نیروهای مردمی

استاد شهيد و این فرمانده دلیر يكسال پيش از آغاز جنگ تحميلي با نگاشتن نامه اي تحركات جبهه عراق و خطر حمله قريب الوقوع آنان را به رئيس جمهور وقت گوشزد مي نمايد ولی با بي توجهي او روبرو مي گردد. پيرو اين روشنگري ها نيروهاي مردمي كرمانشاه در آذر ماه ۵۸ كنسولگري عراق را كه مشغول نقشه برداري و جمع آوري اطلاعات از منطقه است تصرف مي نمايند و اسنادي را نيز در اختيار آن شهيد قرار مي دهند. شهيد جعفري در مصاحبه خويش با روزنامه اطلاعات در اسفند ۵۸ بار ديگر بر خطر حمله عراق تصريح نموده و با وجودی که در این زمان هیچ گونه مسئولیت رسمی در کشور نداشت (چون با آماج تهمت هایی که مهدی هاشمی و باندش، گروهک ها و ... به آن بزرگوار نسبت دادند ایشان را از فرماندهی سپاه کرمانشاه کنار گذاشتند) تنها از روی احساس تکلیف، از تابستان ۵۹ رأساً دو مجموعه را به سركردگي شهيدان مفقودالاثر امير سالمي و داوود رضواني در مرزهاي خسروي و گيلانغرب مستقر مي نمايد تا آخرين تحركات دشمن را به صورت روزانه به ايشان گزارش نمايند. متأسفانه با هجوم ارتش عراق به ایران این دو گروه که در نزدیک ترین خط مرزی ایران با عراق مستقر بودند با مقاومت محدودی متلاشی و دو فرمانده غیور آن به شهادت می رسند. استاد شهید با سخنرانی های متعدد در کرمانشاه به دعوت عمومی و بسیج نیروهای مردمی به جهاد اهتمام نموده شخصاً با جمعی از یاران و شاگردان جان بر کف خویش به عنوان نخستین گروه پیشتاز در مبارزه و جهاد به جبهه ی دشمن در حال پیشروی می شتابند و در حالی که دشمن از سرپل ذهاب گذشته است با آنان روبرو می شوند. راهبرد سردار شهید و همرزمان او در این نبرد نابرابر اجرای عملیات چریکی و وارد کردن ضربات متعدد بر پایگاه ها و مراکز نظامی و ماشین های زرهی دشمن در طول شب به منظور افزایش خسارت و تلفات مهاجمان و عدم امکان پیشروی و زمین گیری ماشین جنگی دشمن است. یکماه مقاومت سرسختانه این گروه اندک که با حمایت هوانیروز کرمانشاه خصوصاً رشادتهای شهیدان علی اکبر شیرودی و احمد کشوری و یحیی شمشادیان پشتیبانی می گردد منجر به زمین گیر شدن سپاه سوم عراق در دشت ذهاب و نهایتاً تخلیه و عقب نشینی آنها از منطقه شهری سرپل ذهاب و انتقال جبهه مقاومت ایران به ارتفاعات قراویز در غرب سرپل ذهاب می گردد. در تمام این مدت درسهای نهج البلاغه شهید در خط مقدم نیز ادامه می یابد. او پاسدار توأم جبهه های جنگ و فرهنگ بود.

شهادت

عاقبت در ۴ آبان ۱۳۵۹ در شب خجسته عید غدیر ولایت مرتضوی در خط مقدم جنگ و ارتفاعات قراویز به اجداد پاک و شهید خویش تأسی نموده پس از عمری کوتاه اما بسیار پربرکت در حال سجده جان به جان آفرین تسلیم می نماید. علمای کرمانشاه بر پیکر او چندین نماز می گذراند و مردم کرمانشاه با شکوه ترین تشییع را در خاطره ی این شهر برای او بر پا می کنند. در بیان شأن و منزلت شهید جعفری(اعلی الله مقامه)همین قدر کافی است که مزاری که امروز شهید جعفری در آن آرمیده است در حقیقت مزاری است که آیت الله نجومی 18 ماه قبل از شهادت شهید جعفری برای خود تهیه ومهیا کرده بود ولی بعد از شهادت شهید جعفری بر اساس علاقه اي غير قابل توصيف که به این شهید والامقام داشت مزار خود را به این شهید تقدیم نمود وسنگ مزارش را شخصاً با قلم بی نظیرشان اینگونه نوشتند:

«درود بر تو ای عزیز روزگار و ای اباصالح؛ لَقَد عَشتَ سعیداً و متَّ سعیداً و سَتَبعَثَ بعداً حَیّاً سعیداً.»

جستارهای وابسته

شیر مرد کوچک!

اولین عملیات نظامی پس از انقلاب اسلامی

"پاسداران انقلاب اسلامی کرمانشاه" قبل از پیروزی انقلاب!

منابع