برادر شهید مدافع حرم

از قصه‌ی ما

برادر ابوعلی

برادر شهید مدافع حرم مرتضی عطایی یا همان ابوعلی که چند ماه بعد از حضور برادرش در سوریه؛ با مکافات فراوان خود را به سوریه رساند.

هدف مهدی عطایی که بعدها در سوریه به حاج مهدی مشهور شد، حضور نظامی بود. اما در بدو ورود در شهر تازه آزاد شده نبل با مجموعه‌ای آشنا می‌شود که مشغول بازسازی نبل و الزهرا و همچنین کارهایی در حلب هستند. او که برای ماندن در سوریه چاره‌ای جز همکاری با آنها ندارد، با این گروه شروع به کار میکند. بعد از مدتی از کاری که مشغول به آن است خیلی احساس رضایت میکند. و در آن ماندگار میشود. کم کم با ستاد پشتیبانی لشکر فاطمیون مرتبط میشود و برخی از نیازهای لشکر فاطمیون را تامین میکند و از این طریق در هزینه های جبهه مقاومت صرفه جویی جدیی می‌شود. ضمن اینکه تعداد زیادی از زنان و مردان سوری که جنگ آنها را بی خانمان و بیکار کرده بود. مشغول می‌شوند. تهیه آب شرب خطوط نبرد( با توجه به اینکه مسلحین اولین جایی که پس از از دست دادن یک شهر تخریب میکردند؛ زیر ساختها و آلوده کردن آب آن شهر بود) با احداث دو کارگاه بزرگ تسویه آب. تهیه لباس در دو کارگاه بزرگ خیاطی برای رزمندگان، نانوایی، شیرینی پزی، تهیه لوازم التحریر، کشت انواع محصولات با فاضلاب کارگاه‌های تسویه آب، کارگاه بزرگ پتوشویی . بسیاری کارهای دیگر بخشی از اقداماتی است که او در 18 ماه حضور بدون مرخصی آش در سوریه انجام داده است. و به واسطه‌ی آن نهصد نفر زن و مرد مشغول به کار و زندگی شدند. این نوع اقدامات همان حلقه مفقوده‌ای است که معمولا در کشورهای در حال جنگ به آن توجه نمی‌شود. و جمهوری اسلامی با نگاه صلحطلبانه خود نسبت به ناآرامی های منطقه، با وجود سربازانی مثل مهدی عطایی، به آن توجه نمود. مهدی عطایی حتی بعد از شهادت برادرش، مرتضی، و برای مراسمات به ایران نیامد. در دمشق روی برادر را بوسید با او خداحافظی کرد و به دوستانی که از او میخواستند با همان پرواز به همراه برادرش به ایران برگردد گفت: در سوریه کار روی زمین مانده زیاد دارم.

منبع

دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی