سيد صادق حجازي از پيشگامان مبارزه با رژيم پهلوي در همدان

از قصه‌ی ما
نسخهٔ تاریخ ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۲۴ توسط ابوالفضل بکرای (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

سيدصادق حجازي در سال 1300 شمسي در خانواده فرهنگي در استان همدان چشم به جهان گشود. او پس از اتمام تحصيل و با مدرك فوق ديپلم به استخدام آموزش و پرورش درآمد. سيد صادق حجازي از سال 1322 به عنوان معلم رياضي و پس از آن در كسوت مدير مدرسه به مردم خدمت كرد. وي در زمينه تربيت به همان اندازه كه دقت را پيشه خود ساخته بود، در موضوع تعليم هم حساسيت و توجه بسياري داشت. رهبر معظم انقلاب اسلامي در سال 1387 در نكوداشت اين معلم خستگي‌ ناپذير پيامي صادر كرده بودند كه در بخشي از آن پيام آمده بود: «اينجانب ايشان را از ده‌ها سال پيش همواره به وي‍‍ژگي‌هاي ممتاز شناخته و قدردان وجود با بركت ايشان بوده‌ام و مي‌باشم. خداوند اين مرد مومن با اخلاص را محفوظ دارد و جوانان آموزش و پرورش را توفيق ثبات قدم و اخلاص عنايت فرمايد.» سيد صادق حجازي از جمله مبارزان همدان عليه رژيم پهلوي بود كه با ورود آيت‌الله مدني به همدان در سال 1341، همواره و در همه جا و تمام صحنه‌هاي مبارزه در كنار وي بود و در واقع نقش ميزباني او را بر عهده داشت.

در اسناد ساواك گزارش‌هاي متعددي وجود دارد كه از مبارزات‌ وي عليه رژيم پهلوي و رابطه‌ تنگاتنگ او با آيت‌الله مدني حكايت دارد.

1832136 150.jpg
6833 926.jpg

افشاگري عليه ‌ماركسيست‌ها

سيد صادق حجازي علاوه بر مبارزه با رژيم پهلوي، با گروه‌هاي چپ و ماركسيست‌ها هم مبارزه مي‌كرد، چنانكه خود مي‌گويد: «فعاليت چپي در فرهنگ چندان رونقي نداشت؛ تعداد معدودي از آنان جلسه‌اي داشتند. يك روز يكي از آن‌ها كه از دبيران با سابقه همدان بود، به بنده گفت ما يك جلسه‌هايي داريم، شما بيايد اينجا. ما هم رفتيم، ديديم سه چهار نفر ديگر هم بودند. يك نامه خواندند كه كميته شماره 125، همه‌اش الكي بود و دو تا كميته هم نداشتند و جوان‌ها را فريب مي‌دادند. گفتم آقاجان اول بگوييد ببينم هدفتان چيست، من بدانم چه مي‌خواهيد بكنيد. ديدند من اصلا جلوي ديگران را هم مي‌گيرم. گفتند: نه بايد جلسه تشكيل دهيم، اسم بنويسيد، بعد به شما مي‌گوييم. خلاصه ما هم جلسه‌شان را به هم زديم و آمديم به ديگران هم گفتيم كه اين‌ها دروغ مي‌گويند.»

شروع فعاليت‌هاي سياسي عليه رژيم پهلوي

در سال 1341 با آمدن آيت‌الله مدني به همدان و مبارزه‌ وي با رژيم پهلوي، فعاليت سياسي حجازي نيز آغاز شد. حجازي درباره‌ شروع فعاليت‌هاي مبارزاتي خود مي‌گويد: «نحوه‌ ورود به فعاليت‌هاي سياسي ما با آمدن آيت‌الله مدني به همدان كه ما در خدمت وي بوديم، شروع شد و ما به پيروي از منويات مقدس ايشان به مبارزه با رژيم پهلوي پرداختيم. در عين حال مبارزات ما مورد توجه ساواك قرار گرفته بود. مبارزات ما به رهبري آيت‌الله مدني در همدان شروع شد، زماني كه ايشان با انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي به مخالفت پرداخت، ما نيز با وي همراه و پيرو او بوديم، به همين سبب، مورد توجه ساواك قرار گرفتيم و آن‌ها ما را خواستند و تهديد كردند و پرونده تشكيل دادند.» از آن پس فعاليت‌هاي سيد صادق حجازي به شدت تحت كنترل قرار مي‌گيرد به‌طوري كه در يكي از گزارش‌هاي ساواك درباره واكنش مردم همدان به قتل حسنعلي منصور مي‌گويد: «درباره‌ هدف گلوله قرار گرفتن آقاي نخست‌وزير، يك عده‌اي در همدان اظهار خوشحالي مي‌كردند؛ مثلا آقاي حجازي مدير دبستان علمي اظهار مي‌كرد: خوب بود اين گلوله به بالاتر اصابت كند؛ چون در تهران هزاران 'منصور' وجود دارد. اگر به شاه اصابت مي‌كرد، همه خلاص مي‌شديم.»

فعاليت‌هاي فرهنگي و تربيتي در دوران رژيم پهلوي

حجازي علاوه بر همراهي و همكاري با روحانيون بيشتر مبارزاتش در زمينه‌ تعليم و تربيت و آموزش نسل جوان جامعه براساس تربيت و اخلاق اسلامي بود كه رژيم پهلوي هم از اين نظر نسبت به وي حساس شده بود. او در اين‌باره مي‌گويد: «ما يك جلسه‌ فرهنگي داشتيم كه در آن دانش‌آموزان و دانشجوياني كه قبلا محصل خود ما بودند، شركت مي‌كردند و حدود بيست‌ ـ سي نفر بودند، البته به طور مخفي در را باز مي‌كرديم، مي‌آمدند درون منزل و در يك اتاقي براي آن‌ها درباره‌ مباحث اخلاقي و فرهنگي صحبت مي‌كرديم، سعي مي‌كرديم كه جنبه مبارزاتي نباشد تا بتوانيم جلسه را ادامه بدهيم و اين جلسه را ما داشتيم تا روزي كه تبعيد شديم.»

تبعيد به ايرانشهر در سال 1349

منزل سيدصادق حجازي يكي از مراكز اجتماع انقلابيون بود و اين موضوع هم حساسيت ساواك را برانگيخته بود. وي در اين رابطه مي‌گويد: «منزل ما محلي براي گردهمايي انقلابيون و روحانيون بود. آقايان علما كه به خانه‌ ما مي‌آمدند، غالباً از مبارزان بودند؛ آقاي رباني شيرازي، آقاي مدني كه هميشه منزل ما بودند، دوستان ايشان كه از مبارزان با طاغوت بودند، هميشه در منزل ما بودند... ايشان در جلسه‌هايي كه در منزل ما و ديگر مبارزان تشكيل مي‌شد، تمام مطالب رژيم طاغوت، پدر و پسر پهلوي را اين‌ها به اسم معاويه و يزيد، قشنگ توجيه مي‌كردند و توضيح مي‌دادند. ما هم هميشه دنبال ايشان بوديم. ديگر قهراً اگر خودمان هم مستقيم كاري نمي‌توانستيم انجام بدهيم، چون دنبال ايشان بوديم، در ساواك هميشه مي‌گفتند افرادي كه به دنبال مبارزه با شاه و تشكيلات آن هستند، هميشه در منزل ايشان بودند؛ يعني منزل ما. يكي از جرم‌هاي ما از نظر آنها همين بود كه ما به افرادي كه جنبه مبارز داشتند، بيشتر محبت مي‌كرديم و نزديك بوديم و اين موجب حساسيت ساواك مي‌شد.» كنترل شديد ساواك، سيدصادق حجازي را از مبارزه بازنداشت و او در مدارس نيز به فعاليت‌هاي انقلابي خود ادامه داد. تا اينكه اين فعاليت‌ها باعث شد وي در سال 1349 دستگير و تبعيد شود. حجازي خود در اين رابطه مي‌گويد: «در مدرسه هم، عكس شاه را مي‌خواستند بزنند، ما نمي‌گذاشتيم و يك كارهايي هم مثلا، پيشاهنگ‌هاي آن دوره كه يك وسيله فساد در جوان‌ها بود، ما تشكيل نمي‌داديم و هي فشار مي‌آوردند. بالاخره ما تا اندازه‌اي در اين قسمت بر خلاف آنها بوديم؛ تا اينكه در سال 1349، ما را به جرم همين فعاليت‌هاي سياسي كه سواي فعاليت‌هاي فرهنگي بود، به ايرانشهر تبعيد كردند.» سيد صادق حجازي در 23 مهر ماه 1349، از سوي كميسيون حفظ امنيت اجتماعي همدان، به اتهام اخلال در نظم، به يك سال و نيم تبعيد در ايرانشهر محكوم شد. وي درباره‌ جريان و مدت تبعيدش به شهرستان ايرانشهر مي‌گويد: «روز نهم آبان 1349 مأموران ساواك به مدرسه‌ علمي آمدند، ما را بردند ژاندارمري و آنجا گفتند شما بايد به ايرانشهر برويد. يك سال اولش به صورت تبعيد بودم؛ اما بعداً به فرهنگ آنجا منتقل شدم و يك سال هم به اين نحو آنجا ماندم و بعداً در دادگاه تجديد نظرخواهي، بي‌گناه شناخته شديم و به همدان بازگشتيم.» سيد صادق حجازي بعد از بازگشت از تبعيد به مبارزات خود عليه رژيم پهلوي ادامه داد.

شركت فعال حجازي در جلسات فرهنگيان همدان عليه رژيم پهلوي

حجازي ضمن اداره‌ جلسه فرهنگيان، با فرهنگيان ديگر همچون سيد كاظم اكرمي، برادران قايمي و آزاديان نيز ارتباط داشت. علاوه بر جلسات دانش‌آموزي، جلسه ديگري از سوي فعالان سياسي فرهنگي و بازار تشكيل مي‌شد. در اين جلسه، آقايان متكلم، سيدصادق حجازي، برادران قايمي و تعدادي از بازاريان، از جمله محمد ابراهيم درفشي، برادران حسيني (دباغ)، سراج و يزدي، در آن شركت داشتند. در اين جلسه، هماهنگي‌هاي لازم براي فعاليت در سطح شهر همدان و چگونگي استفاده از امكانات مالي و معنوي افراد به عمل مي‌آمد.

اعلاميه آيت‌الله مدني به قلم سيد صادق حجازي

پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، نظام ارباب و رعيتي در ايران، تا اندازه‌اي محدود و از اقتدار خوانين و ملاكين كاسته شد. در اين ميان اعتراضات در همدان بالا گرفت. آيت‌الله مدني براي جلوگيري از هر گونه اغتشاش و ناآرامي، اعلاميه‌اي خطاب به دهقانان و روستاييان در 18 اسفند ماه 1358 صادر كرد و آنان را به حفظ آرامش و سپردن امور به حكومت براي احقاق حق خود دعوت كرد. سيد صادق حجازي كه نويسنده‌ اعلاميه‌ بود، درباره چگونگي صدور اين اعلاميه مي‌گويد: «عده‌اي از رعايا كه با مالك روستاي خود اختلاف داشتند و ادعاي تقسيم اراضي مكانيزه‌ مالك را مي‌كردند، در ستاد، خدمت آيت‌الله مدني رسيدند و پس از بيان موضوع قرار شد كه از 30هكتار زمين مكانيزه، 20 هكتار به رعايا و 10 هكتار در اختيار مالك بماند. فرداي آن روز مالك مذكور پيش بنده آمد و جريان را توضيح داد كه اگر چنين كاري بشود، رعاياي ديگر نيز مابقي را متصرف و چاه‌هاي آب را تخريب مي‌كنند. من گفتم كه بايد خود آيت‌الله مدني در اين مورد تصميم بگيرد. از طرف ديگر ديدم حرف مالك زمين‌ها حسابي است. به همين دليل، دو نفري پيش آيت‌الله مدني رفتيم؛ وي در همان ابتدا ناراحت شد و اجازه‌ ادامه بحث را نداد؛ اما فرداي آن روز كه آقاي مدني منزل ما بود، گفتم حاج آقا آن بنده‌ خدا ديروز حرف درستي مي‌خواست بزند، شما توجه نكرديد؛ او منظورش اين بود كه ما اگر آن 20 هكتار را به رعيت بدهيم، ديگر در ده مي‌ريزند چاه‌هاي آب را پر از سنگ مي‌كنند، موتورها را مي‌شكنند و ديگر كشت نمي‌شود. الان امام دستور داده كشت غله بشود، ما گندم احتياج داريم؛ ايشان نيز متوجه قضيه شد. من يك اعلاميه‌اي نوشتم و ايشان پس از خواندن، آن را امضا كرد و سپس اعلاميه توسط خود ما و مالكين در روستاها توزيع گرديد.»

منابع

نحوه آغاز مبارزات سیدصادق حجازی با رژیم پهلوی مركز اسناد خاطراتي از سيد صادق حجازي را منتشر كرد مروری بر فعالیت‌های انقلابی مرحوم سیدصادق حجازی