سوژه های تاریخی که به آنها پرداخته نشده

از قصه‌ی ما
نسخهٔ تاریخ ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۲۳ توسط ابوالفضل بکرای (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

غارت ها و ترور هایی که در زمان خلافت امام علی(ع) برای وحشت مردم انجام می شد

سوژه كه بسيار اهميت دارد و تا كنون به آن پرداخته نشده، غارات در عهد اميرالمؤمنين عليه السلام هستند. از خلافت حضرت بيشتر اين سه فتنه را براي من و شما گفته‌اند. غارات حمله‌هاي غافلگيركننده معاويه لعن الله و عوامل او به قلمروي اميرالمؤمنين عليه السلام است. جناياتي كه در قالب فرستادن گروههاي ترور و وحشت انجام مي‌دادند. اميرالمؤمنين عليه السلام را به شدت آزردند. بدترين و سخت‌ترين دوره زندگي اميرالمؤمنين عليه السلام بعد از جنگ نهروان تا موقع شهادت حضرت است كه يك سال، شايد يك سال و يكي دو ماه بيشتر طول نكشيد. اين غارتها در اين موقع اتفاق افتاده. سه هزار نفر، دو هزار نفر، چهار هزار نفر غافلگيرانه تا اعماق خلافت حضرت هجوم مي‌آوردند. حتي كشتار زائرين مكه و غارت اموال آنها. مردم كوتاهي مي‌كردند و اميرالمؤمنين عليه السلام را اطاعت نمي‌كردند تا به مقابله با اينها حركت كنند. به خصوص غارتي كه بصر ابن ابي ارتات لعنت الله عليه، سردار معروف معاويه در حمله به مدينه و مكه و بالاخص يمن انجام داد. جنايات هولناكي كه اميرالمؤمنين عليه السلام تا موقع شهادتش در قنوت نمازهاي خودش آن ملعون را لعنت مي‌كرد. البته بعدها نفرين حضرت گريبان او را گرفت و با ذلت و خواري جان داد. به اين بپردازيم كه اصلاً اكثر قاطع مردم ما خبر ندارند كه به اميرالمؤمنين عليه السلام چه گذشت؟.

قاصدی از طرف امام علی(ع) که معاویه در قصرش به خاک مذلت کشاند

يك داستان بسيار جذابي است. طرماه ابن عدي، فرستاده اميرالمؤمنين عليه السلام به سوي معاويه، براي پيشگيري از جنگ صفين است. داستان بسيار جذابي دارد. اگر شما داستان را بخوانيد، مي‌شود يك فيلم راجع به اين موضوع ساخت. خيلي جذاب و جالب است. از نحوه فرستادن او توسط اميرالمؤمنين عليه السلام تا برخورد او با اطرافيان معاويه و مقابله با معاويه و او چگونه معاويه را كه در اوج قدرت است، در دربار خود به خاك مذلت مي‌كشاند. با بحثهايي كه با او مي‌كند و چطور در اين مناظره مقابله با معاويه از دربار او پيروز بيرون مي‌آيد و خبر را براي حضرت مي‌برد. معاويه غبطه مي‌خورد. مي‌گويد اين كاش به جاي همه شمايي كه دور و بر من هستيد، من يكي مثل اين را داشتم. به عمرعاص و وليد ابن عقبه و امثال آنها مي‌گويد. داستان خيلي جذاب و جالبي دارد. مي‌تواند فيلمي ساخته بشود كه همين طرماه بعداً قصد پيوستن به امام حسين را دارد كه عده‌اي را مي‌رساند ولي خودش به سبب حادثه‌اي نمي‌تواند. حالا جالب است و مي‌شود به اين موضوعات پرداخت.

صلح امام حسن (ع)

راجع به امام مجتبي عليه السلام و بحث صلح آن وجود مقدس. متأسفانه اهل تسنن در طول تاريخ به اعتبار حديثي از پيغمبر كه فرموده، خداوند به واسطه فرزندم حسن بين دو گروه مسلمان صلح ايجاد مي‌كند. اين را اصل قرار دادند. حالا من در حديث تخصص ندارم كه آيا واقعاً اين مستند است و پيغمبر اين را فرموده يا نه. اگر هم فرموده باشد، معنايش اين نيست كه حسن عليه السلام با كناره‌گيري و دادن حاكميت اسلام به دست طلقاء باعث وحدت جامعه مي‌شود. همان گونه كه طبري برمي‌گردد و با افتخار سال چهل و يك هجري را عام الجماعت مي‌گويد. سال وحدت. چرا. چون حسن عليه السلام كناره‌گيري كرد و اوضاع دست معاويه افتاد. خدا را شكر مي‌كند كه در عالم اسلام دو دستگي از بين رفت و وحدت ايجاد شد. اين چه وحدتي است. چه ارزشي دارد. به قيمت كنار رفتن فرزند رسول خدا و حاكميت فرزند طلقا. محكوم به اعدام ديروزي رهبر جامعه اسلامي بشود. با توجه به اين تعبير هم كه حضرت آقا حفظه الله تعالي به كار بردند. پرشكوهترين نرمش قهرمانانه تاريخ و با توجه به حوادثي هم كه اين روزها دارد براي كشور ما رقم مي‌خورد. ايشان اخيراً از همين تعبير استفاده كردند و نرمش قهرمانانه را مطرح كردند. گروهي تصورشان اين است كه امام حسن عليه السلام تسليم شد. وقتي ديد زورش نمي‌رسد، كناره‌گيري كرد و همه چيز را به معاويه واگذار كرد. الآن هم ما در برابر غرب، چون از ابعاد گوناگون قابل مقايسه نيستيم، بايد تسليم بشويم و اصولمان را كنار بگذاريم و همه چيز را به آنها واگذار كنيم. حال آن كه اگر دقيق بشويم، مي‌بينيم امام مجتبي عليه السلام پيروز نهايي اين نرمش و سياست است. مي‌شود اين را در فيلم به خوبي تبيين كرد. معاويه لعن اللهي كه مثل آمريكاي امروز دم از صلح و جلوگيري از خونريزي مي‌زد. آمريكا چه مي‌گويد. مي‌گويد اگر دست ايران باز باشد، با سلاح اتمي صلح جهاني را به هم مي‌زند. چون ما صلح‌طلب هستيم، مي‌خواهيم جلويش را بگيريم. معاويه لعن اللهي كه آن غارتها را پديد آورد و آن جنايات را به وجود آورده بود. كسي كه لشگر كشيده و دارد به سوي امام حسن عليه السلام مي‌آيد، او صلح‌طلب مي‌شود و حالا ما اينجا مي‌گوييم، امام حسن عليه السلام چرا بايد جلوي او بايستد. بايد كناره‌گيري كند. اين ظلمي است كه به آن وجود مقدس روا داشته شده. منتها حضرت با پذيرش صلح در حقيقت معاويه را ناكام كرد كه مي‌توان اين را به خوبي در فيلم آورد. به خصوص با نكاتي كه راجع به كفر معاويه كه به طور قطع كافر بوده و در منابع اهل تسنن هم هست، اين مسأله را تبيين كرد كه امام حسن عليه السلام درست است كه از قدرت كناره گرفت ولي جلوي نابودي اسلام را گرفت.

از امام سجاد (ع)تا امام حسن عسکری(ع)

امام سجاد عليه السلام، دوره امام سجاد عليه السلام يك دوره بسيار پرتلاطم سياسي است. از يك طرف يزيد لعن الله هنوز خليفه است. حالا بخشهايي از آن در مختارنامه آمد ولي نه به طور كامل و جامع. عبدالله ابن زبير قيام كرده. مردم مدينه قيام مي‌كنند كه در اين فيلم اصلاً به آن پرداخته نشده بود. فاجعه حره پديد مي‌آيد. هتك حرمت مكه و بعد قيام توابين است. بعدی قيام مختار است. قيام خوارج است. خوارج چندين بار بر ضد امويان قيام كردند و موضع امام سجاد در قبال اينها. امام در اين دوره چه مي‌كند. بسيار جاي كار دارد و مي‌شود به خوبي به اين موضوع پرداخت. امام باقر عليه السلام و نهضت علمي‌اي كه آغاز مي‌كند. امام صادق عليه السلام در مقطعي كه خلافت اموي دارد ساقط مي‌شود و عباسيان روي كار مي‌آيند. چرا امام پيشنهاد ابوسلمه خلّال را براي به دست گرفتن خلافت را رد مي‌كند و داستانهاي مربوط به اين قضيه خيلي جذاب و جالب خواهد بود كه مي‌توان به آنها پرداخت. از امام كاظم عليه السلام تا امام عسگري سلام الله عليهم اجمعين، همه امامان ما در حصر و زندان هستند. منتها يكي مثل هارون خبيث به صورت علني امام كاظم عليه السلام را در زندان و سياهچال مي‌اندازد و يكي مثل مأمون همان كار پدر را در كاخ مي‌كند. امام رضا عليه السلام را در كاخ زنداني مي‌كند. امام جواد عليه السلام در كاخ زنداني مي‌شود. امام هادي و امام عسگري عليه السلام را عسگرين مي‌گوييم. در يك منطقه كاملاً نظامي تحت كنترل قرار مي‌گيرند. امام عسگري عليه السلام چنان محدود است كه حتي نمي‌تواند حج انجام بدهد. تنها امامي است كه حتي يك بار حج نكرده. مؤمنين و شيعه‌هاي زيرك وقتي به عمره مشرف مي‌شوند يا بعضاً اگر بار دوم يا سوم باشد، يك بار را به نيابت امام عسگري عليه السلام حج مي‌گذارند و عمره انجام مي‌دهند. خيلي برد بزرگي است. چون اگر شما يك خدمت كوچك به اين بزرگواران بكنيد، تا چندين برابر جبران نكنند كه دست بر نمي‌دارند. حالا كسي براي امامي كه حج نرفته، به نيابت او حج انجام بدهد، مي‌دانيد چقدر ارزش دارد. آن امام قطعاً در آخرت چگونه دست او را خواهد گرفت. و موارد متعددي كه در زندگي اين بزرگواران در آن حصر، ارتباط آنها با شيعه، سازمان وكالتي كه دارند، اينها را چه جوري رهبري مي‌كنند. در قالب روغن‌فروش و دوره‌گرد و خيارفروش در آن حصر و محاصره. چه جور امام زمان عليه السلام به دنيا مي‌آيد كه دستگاه جاسوسي خليفه متوجه نمي‌شود. در خانه امام جاسوس دارند. امام در قالب غلام و كنيز تحت كنترل است. امام عسگري عليه السلام پنج سال آن وجود مقدس را دور از چشم اينها نگه مي‌دارد. به خواص شيعه معرفي مي‌كند ولي حتي برادر امام نمي‌فهمد تا روز شهادت و تشييع امام و نماز خواندن بر امام عسگري عليه السلام. آن موقع معلوم مي‌شود امام زمان ارواحنا فداه به دنيا آمده. اينها همه سوژه‌هاي بسيار جالب و دقيقي است كه مي‌تواند چقدر به معرفت‌افزايي و بصيرت مردم ما كمك بكند.

منبع

تاریخ شفاهی دفتر جبهه انقلاب اسلامی..