گزیده ای از خاطرات شهید باهنر

از قصه‌ی ما
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۱۶ توسط Root (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «، جلسات مختلفی داشتند، من گهگاهی همراهشان به اداره تحقیقات می‌رفتم و می‌دیدم که ایشان برای اینکه کتب موردنظر در بهترین کیفیت باشند چه مباحث طولانی با صاحب‌نظران فن داشتند. اگر کسی یک مرور کلی به فهرست کتب منتشره در آن زمان داشته باشد یا خودش...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

، جلسات مختلفی داشتند، من گهگاهی همراهشان به اداره تحقیقات می‌رفتم و می‌دیدم که ایشان برای اینکه کتب موردنظر در بهترین کیفیت باشند چه مباحث طولانی با صاحب‌نظران فن داشتند. اگر کسی یک مرور کلی به فهرست کتب منتشره در آن زمان داشته باشد یا خودش در آن روزگار کتابها را مطالعه کرده باشد به خوبی به ارزش کار آن شهید پی خواهد برد. به جرات می‌توان گفت آن کتابها نقش تعیین کننده‌ای در آشنایی نسل جوان با معارف اسلام ناب محمدی(ص) داشته‌اند چرا که قبل از آن کتب دینی به گونه‌ای بود که نه تنها معارف اصیل اسلام را مطرح نمی‌کرد بلکه در صدد تحریف آنها هم بود. این فعالیت از حدود سالهای ۱۳۴۴ ، ۱۳۴۵ تا سال ۱۳۵۷ به طور مستمر ادامه داشت و تا سال ۱۳۶۰ هم آن کتابها در مدارس و دانشگاهها تدریس می‌شد. خاطرم هست در سال ۵۷ ایشان یک روز مرا صدا زدند و گفتند: ناصر، بیا یک چیز جالب نشانت بدهم. وقتی من خدمتشان رفتم یک کتاب دینی در دستشان دیدم که بخش اعظم آن را با خط قرمز علامت‌گذاری کرده بودند. پدرم گفت: اگر خط کشی این کتاب حذف شود، اجازه انتشار کتاب را می‌دهد. تفسیر آیات و احادیث بود که خط کشیده بودند. آنها تازه متوجه شده بودند که حتی در گزینش آیات و احادیث هم نکاتی مدنظر پدرم بوده است. آیات بیشتر مربوط به جهاد، قتال، مبارزه با طاغوت، امر به معروف و نهی از منکر بود، البته به فضل خداوند و پیروزی انقلاب اسلامی آن نیست شوم و تهدید جدی را از بین برد.