ناشناس

تفاوت میان نسخه‌های «میروم اینها را به سربازان مملکتم یاد بدهم»

از قصه‌ی ما
بدون خلاصه ویرایش
سطر ۱: سطر ۱:
اون زمان وقتی می‌خواست بره سربازی اومد کتاب قرآن، نهج البلاغه؛ نهج الفصاحه، و رساله رو برداشت «کتاب‌های مذهبی» که بهش گفتم پسر تو میخوای بری سربازی اینارو میخوای کجا ببری؟ گفت میرم سربازی و اونجا هم اینارو به سربازی مملکتم یاد میدم.
[[شاهین دژ]] اون زمان وقتی می‌خواست بره سربازی اومد کتاب قرآن، نهج البلاغه؛ نهج الفصاحه، و رساله رو برداشت «کتاب‌های مذهبی» که بهش گفتم پسر تو میخوای بری سربازی اینارو میخوای کجا ببری؟ گفت میرم سربازی و اونجا هم اینارو به سربازی مملکتم یاد میدم.


به گزارش پایگاه خبری شهدای ناجا https://shohadanaja.com، جمشید در سال ۱۳۳۳ در روستای پاره علیا از توابع شهرستان شاهین دژ در خانواده ای مبارز و سخاوتمند و علی دوست دیده به جهان گشود. از نیروهای کمیته انقلاب اسلامی بود و حافظ امنیت مردم. سال 59 هنگام درگیری با حزب دمکرات بعداز تمام شدن گلوله هایش با تنی مجروح به دست این گروهک پلید افتاد که پس از شکنجه های فراوان او را به طرز فجیعی به شهادت رساندند. و اینگونه در مورخ 1359/2/5 این مجاهد فی سبیل الله دعوت حق را لبیک گفت و به سپاه شهیدان پیوست.
به گزارش پایگاه خبری شهدای ناجا https://shohadanaja.com، جمشید در سال ۱۳۳۳ در روستای پاره علیا از توابع شهرستان شاهین دژ در خانواده ای مبارز و سخاوتمند و علی دوست دیده به جهان گشود. از نیروهای کمیته انقلاب اسلامی بود و حافظ امنیت مردم. سال 59 هنگام درگیری با حزب دمکرات بعداز تمام شدن گلوله هایش با تنی مجروح به دست این گروهک پلید افتاد که پس از شکنجه های فراوان او را به طرز فجیعی به شهادت رساندند. و اینگونه در مورخ 1359/2/5 این مجاهد فی سبیل الله دعوت حق را لبیک گفت و به سپاه شهیدان پیوست.