۳۹
ویرایش
تفاوت میان نسخه‌های «مقداد»
از قصه‌ی ما
بدون خلاصه ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «== دوران کودکی == شهید مقداد معلمیان در شهریور 1363 در روستای گرجی محله بهشهر از...» ایجاد کرد) |
|||
| (یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
| سطر ۱: | سطر ۱: | ||
[[پرونده:Mohandes.jpg|بندانگشتی|مهندس شهید]] | |||
== دوران کودکی == | == دوران کودکی == | ||
شهید مقداد معلمیان در شهریور 1363 در روستای گرجی محله بهشهر از استان مازنداران در خانواده ای فرهنگی، کشاورز، متدین و انقلابی به دنیا آمد. پدرش معلم و مادرش خانه دار بود. او اولین فرزند خانواده بود و بعد از خود چهار خواهر داشت. چون پدرش معلم حرفه و فن بود وی از کودکی با این کتاب مانوس بود و قدری هم مطالب آن را می فهمید. زمان جوشکاری یا سیم کشی ساختمان توسط پدرش در سن 5 - 6 سالگی به راحتی ابزار و نحوه کار را می دانست و حتی کمی کمک می کرد. از 7 سالگی همه نمازهاهایش را می خواند و اکثر روزهای ماه مبارک رمضان در خفا از والدین روزه می گرفت. | شهید مقداد معلمیان در شهریور 1363 در روستای گرجی محله بهشهر از استان مازنداران در خانواده ای فرهنگی، کشاورز، متدین و انقلابی به دنیا آمد. پدرش معلم و مادرش خانه دار بود. او اولین فرزند خانواده بود و بعد از خود چهار خواهر داشت. چون پدرش معلم حرفه و فن بود وی از کودکی با این کتاب مانوس بود و قدری هم مطالب آن را می فهمید. زمان جوشکاری یا سیم کشی ساختمان توسط پدرش در سن 5 - 6 سالگی به راحتی ابزار و نحوه کار را می دانست و حتی کمی کمک می کرد. از 7 سالگی همه نمازهاهایش را می خواند و اکثر روزهای ماه مبارک رمضان در خفا از والدین روزه می گرفت. | ||
| سطر ۶: | سطر ۷: | ||
== دوران شغلی == | == دوران شغلی == | ||
بعد از پایان تحصیلات دانشگاهی چون بورسیه سپاه پاسداران بود به محل ( فاوا ) معرفی شد. در آنجا شروع به فعالیت مربوط به رشته تخصصی خود یعنی برق با گرایش مخابرات کرد. همچنین در ماموریت های شهرستانی شرکت می نمود. اما بخش اعظم کارشان مربوط به تحقیقات مخابراتی بود که با چند تن از همکاران در مجموعه ای کار و زندگی می کردند. بعد از چندی به همراه همکارانش برای ماموریت تحقیق در بخش مخابرات به خارج اعزام تا با بهره گیری از اساتید بتوانند مهارت بهتری جهت پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی بردارند. آنها چند نفر بودند که بر روی ساخت ماهواره، پهباد، موشک و.... کار می کردند. | بعد از پایان تحصیلات دانشگاهی چون بورسیه سپاه پاسداران بود به محل ( فاوا ) معرفی شد. در آنجا شروع به فعالیت مربوط به رشته تخصصی خود یعنی برق با گرایش مخابرات کرد. همچنین در ماموریت های شهرستانی شرکت می نمود. اما بخش اعظم کارشان مربوط به تحقیقات مخابراتی بود که با چند تن از همکاران در مجموعه ای کار و زندگی می کردند. بعد از چندی به همراه همکارانش برای ماموریت تحقیق در بخش مخابرات به خارج اعزام تا با بهره گیری از اساتید بتوانند مهارت بهتری جهت پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی بردارند. آنها چند نفر بودند که بر روی ساخت ماهواره، پهباد، موشک و.... کار می کردند. | ||
هر وقت مادر مقداد نگران کشور می شد به او دلداری می داد که مادرجان نگران نباش ما در حال ساخت چیزی هستیم که اگر مگسی در اسرائیل پرواز کند ردش را می گیریم و می زنیم. | |||
== شهادت == | == شهادت == | ||
تا اینکه در اسفند سال 1388 برای تاییدیه اختراعشان در قالب یک گروه یازده نفره به سمت ارمنستان پرواز می کنند. دقایقی بعد هواپیمایشان در آسمان قزوین سقوط می کند و مشتی خاکستر از جنازه مقداد به آغوش خانواده بر می گردد. | تا اینکه در اسفند سال 1388 برای تاییدیه اختراعشان در قالب یک گروه یازده نفره به سمت ارمنستان پرواز می کنند. دقایقی بعد هواپیمایشان در آسمان قزوین سقوط می کند و مشتی خاکستر از جنازه مقداد به آغوش خانواده بر می گردد. | ||
