ناشناس

تفاوت میان نسخه‌های «مطالبه‌گری برای حل مشکل کوشکک»

از قصه‌ی ما
۱۵۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۴۹
بدون خلاصه ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «== معرفی == '''مصطفی نوروزی''' متولد هفده شهریور 1362 شیراز است. پدرش اصالتی خرم‌آب...» ایجاد کرد)
 
سطر ۲۸: سطر ۲۸:
مصطفی از قناعتیان قول گرفت که در دادگاه هم حرف‌هایش را تکرار کند اما بعد از آن روز دیگر نتوانست او را پیدا کند، انگار آب شده بود رفته توی زمین! تا این‌ که روز دادگاه فرا رسید:«قاضی گفت حتما باید این بنده خدا را بیاوری، دلسرد شدم و رفتم بیرون. خیلی جالب بود که خانم قناعتیان را دستبند به دست و به جرم سرقت به دادگاه آورده بودند، فورا به قاضی اطلاع دادم و او هم دستور داد شاهد را بیاورند. خانم قناعتیان همه چیز را برای دادگاه توضیح داد و گفت من جز خوبی از آقای نوروزی ندیده‌ام. بعد قاضی حیدری با این که ماجرا را فهمید اما به خانم شیوا اعتمادنسب یک فرصت دیگر داد و گفت باید یک شاهد دیگر بیاوری وگرنه پرونده را مختومه اعلام می‌کنم!»
مصطفی از قناعتیان قول گرفت که در دادگاه هم حرف‌هایش را تکرار کند اما بعد از آن روز دیگر نتوانست او را پیدا کند، انگار آب شده بود رفته توی زمین! تا این‌ که روز دادگاه فرا رسید:«قاضی گفت حتما باید این بنده خدا را بیاوری، دلسرد شدم و رفتم بیرون. خیلی جالب بود که خانم قناعتیان را دستبند به دست و به جرم سرقت به دادگاه آورده بودند، فورا به قاضی اطلاع دادم و او هم دستور داد شاهد را بیاورند. خانم قناعتیان همه چیز را برای دادگاه توضیح داد و گفت من جز خوبی از آقای نوروزی ندیده‌ام. بعد قاضی حیدری با این که ماجرا را فهمید اما به خانم شیوا اعتمادنسب یک فرصت دیگر داد و گفت باید یک شاهد دیگر بیاوری وگرنه پرونده را مختومه اعلام می‌کنم!»
خانم اعتمادی برای دادگاه بعدی به یک معتاد سابقه‌دار مقداری پول داد تا شهادت دروغ بدهد. این درحالی بود که آقای نوروزی به خاطر نفوذی که در محله داشت همه چیز را فهمید و حتی می‌دانست چند ساعت قبل از دادگاه، شاهد جدید کجا آرایشگاه رفته، چقد پول داده و از چه مارک ادکلنی استفاده کرده! جلسه بعدی دادگاه شروع شد و شاهد جدید صحبت کرد و بعد آقای نوروزی همه‌ی اطلاعاتی که از او به دست آورده بود را ریخت روی دایره و گفت این آقا همین الآن فلان قدر شیشه کشیده! بنابراین قاضی شاهد جدید را فاقد صلاحیت دانست. دیگر شاکی‌های آقای نوروزی کلانتری و سپاه بودند که ادعا داشتند مصطفی نوروزی مخل امنیت محله شده است:«به قاضی گفتم قسم حضرت عباسشان را باور کنیم یا دم خروس؟ گفت چطور؟ من هم نامه‌ای را که در آن نیروی انتظامی از ما درخواست کمک کرده بود را به قاضی نشان دادم و متوجه شد که شکایت نیروی انتظامی با این نامه تناقض دارد. با این حال قاضی حیدری به جای این که بنویسد به من تهمت زده‌اند، پرونده را مختومه اعلام کرد.»
خانم اعتمادی برای دادگاه بعدی به یک معتاد سابقه‌دار مقداری پول داد تا شهادت دروغ بدهد. این درحالی بود که آقای نوروزی به خاطر نفوذی که در محله داشت همه چیز را فهمید و حتی می‌دانست چند ساعت قبل از دادگاه، شاهد جدید کجا آرایشگاه رفته، چقد پول داده و از چه مارک ادکلنی استفاده کرده! جلسه بعدی دادگاه شروع شد و شاهد جدید صحبت کرد و بعد آقای نوروزی همه‌ی اطلاعاتی که از او به دست آورده بود را ریخت روی دایره و گفت این آقا همین الآن فلان قدر شیشه کشیده! بنابراین قاضی شاهد جدید را فاقد صلاحیت دانست. دیگر شاکی‌های آقای نوروزی کلانتری و سپاه بودند که ادعا داشتند مصطفی نوروزی مخل امنیت محله شده است:«به قاضی گفتم قسم حضرت عباسشان را باور کنیم یا دم خروس؟ گفت چطور؟ من هم نامه‌ای را که در آن نیروی انتظامی از ما درخواست کمک کرده بود را به قاضی نشان دادم و متوجه شد که شکایت نیروی انتظامی با این نامه تناقض دارد. با این حال قاضی حیدری به جای این که بنویسد به من تهمت زده‌اند، پرونده را مختومه اعلام کرد.»
[[رده: اهالی شیراز]]
[[رده: مطالبه گری]]
[[رده: مصطفی نوروزی]]
[[رده: کوشکک]]
[[رده: انقلابی]]
۱۴

ویرایش