۱۳۹
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «== معرفی == محمدکاظم ناصری متولد سال 1332 در شیراز است. وی فعالیت های جدی خود را د...» ایجاد کرد) |
|||
سطر ۱۰: | سطر ۱۰: | ||
*نذر امام حسین | *نذر امام حسین | ||
برای تعزیه یاران حسین، نیاز به دو سکو داشتیم. به یکی از ادارات مراجعه کردیم، در پاسخ گفتند که سکوهای ما چوبی است و بچهها آن را تخریب میکنند. با بچه ها به محله شیشهگری رفتیم تا تعدادی بلوک برای ساختن سکو بخریم. تازه حقوق گرفتهبودم. هنگام تسویهحساب، از فروشنده خواستم که مقداری تخفیف بدهد. چون تعداد کمی بلوک هم سفارش دادهبودیم، این سوال من کنجکاوی فروشنده را دوچندان کرد و پرسید: " این مصالح را برای چه کاری میخواهید؟" جواب دادم: " قصد نداشتم این قضیه را مطرح کنم اما چون پرسیدی، میگویم. به این بلوک ها برای اجرای تعزیه نیاز داریم." فروشنده گفت: " چرا زودتر نگفتی؟" و بدون اینکه سوال بیشتری بپرسد یا تحقیق کند، تعدادی بلوک هم اضافه کرد. به کارگرش هم گفت که بلوک ها را با وانت به مقصدمان برساند. بدون اینکه پولی بابت آنها بگیرد. بلوک ها را استفاده کردیم و تعزیه هم اجرا شد. | برای تعزیه یاران حسین، نیاز به دو سکو داشتیم. به یکی از ادارات مراجعه کردیم، در پاسخ گفتند که سکوهای ما چوبی است و بچهها آن را تخریب میکنند. با بچه ها به محله شیشهگری رفتیم تا تعدادی بلوک برای ساختن سکو بخریم. تازه حقوق گرفتهبودم. هنگام تسویهحساب، از فروشنده خواستم که مقداری تخفیف بدهد. چون تعداد کمی بلوک هم سفارش دادهبودیم، این سوال من کنجکاوی فروشنده را دوچندان کرد و پرسید: " این مصالح را برای چه کاری میخواهید؟" جواب دادم: " قصد نداشتم این قضیه را مطرح کنم اما چون پرسیدی، میگویم. به این بلوک ها برای اجرای تعزیه نیاز داریم." فروشنده گفت: " چرا زودتر نگفتی؟" و بدون اینکه سوال بیشتری بپرسد یا تحقیق کند، تعدادی بلوک هم اضافه کرد. به کارگرش هم گفت که بلوک ها را با وانت به مقصدمان برساند. بدون اینکه پولی بابت آنها بگیرد. بلوک ها را استفاده کردیم و تعزیه هم اجرا شد. | ||
[[پرونده:3-2-768x550.jpg|100*60px|قاب|وسط|دستاندر کاران تعزیه یاران حسین، اوایل دهۀ ۶۰، سالن دبیرستان احمدی]] | |||
* آدمک های ناکام | * آدمک های ناکام | ||
سال 58 یا 59 بود. مناسبت 13 آبان را درپیشداشتیم. ظاهرا مدت زیادی از امضای قرارداد کمپ دیوید نمیگذشت. بین همه شعارها، شعار " مرگ بر سه مفسدین، کارتر و سادات و بگین" زیاد استفاده و تکرار میشد. ما هم تصمیم گرفتیم 3 آدمک با صورت این سه نفر بسازیم و در همایش روز 13 آبان به آتش بکشیم. آنزمان من همزمان مسئول واحد نمایش در معاونت پرورشی آموزش و.پرورش ناحیه 3 و 4 بودم. مراکزی به نام خانه دانشآموز بود که کلاسهای مختلفی در آنجا برگزار میشد؛ از جمله کلاس تئاتر. یک کارگاه عروسکسازی هم به مدد همین کلاس های تئاتر راه انداختیم. دانشآموزانی که فعالیت داشتند، آنجا جمعشدند و به کمک کاغذ و مقوا و کارتن و ... جثه این 3 عروسک را ساختیم. در واقع از زبالههای کاغذی و ... بیشترین استفاده را کردیم. آقای کراری هم معلم حقالتدریس نقاشی بود و صورتهای این 3 آدمک را نقاشی کرد. نهایتا این آدمکها به حدی غول پیکر شدند که در روز مراسم، به کمک جرثقیل و روی ستونی کنار میدان شهرداری نصب شدند. جایگاه سخنرانی مراسم هم بام ساختمان شهرداری بود. | سال 58 یا 59 بود. مناسبت 13 آبان را درپیشداشتیم. ظاهرا مدت زیادی از امضای قرارداد کمپ دیوید نمیگذشت. بین همه شعارها، شعار " مرگ بر سه مفسدین، کارتر و سادات و بگین" زیاد استفاده و تکرار میشد. ما هم تصمیم گرفتیم 3 آدمک با صورت این سه نفر بسازیم و در همایش روز 13 آبان به آتش بکشیم. آنزمان من همزمان مسئول واحد نمایش در معاونت پرورشی آموزش و.پرورش ناحیه 3 و 4 بودم. مراکزی به نام خانه دانشآموز بود که کلاسهای مختلفی در آنجا برگزار میشد؛ از جمله کلاس تئاتر. یک کارگاه عروسکسازی هم به مدد همین کلاس های تئاتر راه انداختیم. دانشآموزانی که فعالیت داشتند، آنجا جمعشدند و به کمک کاغذ و مقوا و کارتن و ... جثه این 3 عروسک را ساختیم. در واقع از زبالههای کاغذی و ... بیشترین استفاده را کردیم. آقای کراری هم معلم حقالتدریس نقاشی بود و صورتهای این 3 آدمک را نقاشی کرد. نهایتا این آدمکها به حدی غول پیکر شدند که در روز مراسم، به کمک جرثقیل و روی ستونی کنار میدان شهرداری نصب شدند. جایگاه سخنرانی مراسم هم بام ساختمان شهرداری بود. |
ویرایش