ماجرای مستند ساختن ما

از قصه‌ی ما

دانشکده برق چند سالی بود، همایشی را برگزار میکرد. فکر کنم سال ۹۴ اولین سالی بود که این همایش در تمام دانشکده های فنی برگزار میشد. قرار بود یک برنامه مشترک بین دانشکده ها برگزار شود و در آن برنامه یک مستند پخش شود. دو گروه برای مستند دواطلب بودند. گروه ما پذیرفته نشد اما قرار شد ما مستند را برای دانشکده خودمان بسازیم. ماجراهای ساختن این مستند از نداشتن امکانات و مجوز فیلمبرداری، از دعواهای من و دوستم سر وقت نماز و برجام که مسئله روز کشور بود، از امامزاده صالح و قزوین و پارک جمشیدیه رفتن برای فیلمبرادری، از خراب شدن ماشین و بلد نبودن تدوین فیلم و شب ماندن در دانشگاه برای تدوین، از پیدا کردن اتفاقی دو مدیر شرکت که زمان جنگ در پشت جنگ خدمات مهندسی می دادند، از استرس رسیدن مستند به آخرین روز همایش و آخرین ساعت برنامه، از اینکه ما نمیدانستیم رندر گرفتن از فیلم خودش زمان میخواهد و همین باعث شد مستند دقیقه نود برسد، تا مستندی ک خوب شد و به نظرم خوبتر از مستند انتخاب شده بود، به نظرم سوژه هایی است که ارزش پرداختن دارد. [۱]

  1. حاجاقای اجرلو