ناشناس

تفاوت میان نسخه‌های «صفحهٔ اصلی»

از قصه‌ی ما
۴٬۵۴۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۵ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۰
بدون خلاصه ویرایش
سطر ۳۴: سطر ۳۴:
جمیله  قرنجیک از سال ۹۰ با انگیزه فراوان و بدون هیچ نوع آموزشی شروع به یادگیری چاپ باتیک کرد. چاپ باتیک روشی برای ایجاد طرح بر روی پارچه از طریق نوعی موم یا چسب است.
جمیله  قرنجیک از سال ۹۰ با انگیزه فراوان و بدون هیچ نوع آموزشی شروع به یادگیری چاپ باتیک کرد. چاپ باتیک روشی برای ایجاد طرح بر روی پارچه از طریق نوعی موم یا چسب است.


==روستا==
1. «هوجقان»:
«هوجقان» روستایی خوش آب و هوا در نزدیکی شهرستان مرند است.
ساکنان این روستا از زمان های دور، به بافت پارچه ویژه ای به نام «بز» مشغول بودند که به آغ بز(بز سفید) معروف بوده اما از حدود ۵۰ سال پیش به بعد با آمدن پارچه های جدید، صنعت بزبافی در روستا از بین رفت و جای خود را به بافت انواع فتیله، کمربند اسلحه و... داد و در سال های اخیر بافت لوازم مورد نیاز مبل هم در سطح روستا رونق پیدا کرده که در کنار آنها چندین کارخانه بزرگ نخ تابی نیز مشغول فعالیت هستند.
اما مردم این دیار از قدیم الایام، با بافتن فتیله‌ های چراغ، تولیدات خود را به سراسر کشور عرضه می‌ کردند، اما با کم سو شدن چراغ های نفتی و جایگزین شدن وسائل مدرن گازسوز، صنعت فتیله بافی دیگر مشتری چندانی ندارد؛ بعد از کم رونق شدن آن صنعت، مردم صنعت‌ گر این روستا به بافتن «فانوسقه» یا کمربندهای نظامی و نوار کفش پرداختند، مردم این روستا با این صنعت نقش مهمی در دوران [[دفاع مقدس]] ایفا کردند و به کمک رزمندگان آمدند.
2. روستای «فشتکه»:
لیلا گلزار اهل روستای فشتکه شهرستان رشت است که در روستای خود مانده و بهورز و مسوول خانه بهداشت است، این خانم ایده ای برای زباله های روستا اجرا کرده و موفق بوده است. این ایده را به کمک زنان روستا از سال 99 پیگیری کرده است.
حالا مردم این روستا زباله ها را تفکیک می‌کنند و زباله‌های تر را کمپوست کرده و مورد استفاده کشاورزی قرار می‌دهند.
یکی از ویژگی های روستاها در قدیم این بوده که هیچوقت مفهومی به اسم زباله وجود نداشت، زیرا همه چیز کاربردی بوده، یا  درنهایت خوراک دام و طیور می‌شده است، اما درحال حاضر روستاها از فرهنگ اصیل خود فاصله گرفته و تولید کننده زباله شده‌اند.
3. «عرقیات گیاهی روستای شنه»:
سیدطالب طاهری از تولید کنندگان موفق عرقیات گیاهی در روستای 'شنه ' خرمشهر استان خوزستان است.
این کارآفرین  سال 1381 قصد داشت تا با خرید خودرو، مسافر کشی کند، اما وقتی برای خرید خودرو به شیراز می‌رود یکی از بستگانش به او توصیه‌ی این کار  تولیدی را می کند.
او تصمیم می‌گیرد به جای خرید خودرو سرمایه 17 میلیون تومانی خود را صرف تولید کند.
حالا او یک کارآفرین موفق است که زمینه اشتغال دیگران را هم فراهم کرده است.
4. «روستای حاجی بیگی»
مسعود نبی‌دوست یکباره شهر و روزنامه نگاری را رها میکند و رهسپار روستا می شود. بعد از ماه ها گشتن در روستاهای خراسان روستای حاجی بیگی را انتخاب میکند. ایشان با خانواده‌اش در روستای حاج بیگی زندگی میکند. او حالا با مردم ان روستا ادغام شده و برای آبادانی حاجی بیگی تلاش میکند.
عروسک های بومی این روستا احیا شدند، و با سیستم یاریگری خود آن روستا کف خیایان ها را سنگفرش کردند، آقای نبی دوست حالا کشاورزی می‌کند، هندوانه و گندم دیم می کارد. روی موضوع توسعه روستایی( توسعه بومی) تحقیق میدانی میکند. حالا
او نظرات محققانه و کارشناسانه ای در موصوع روستا، مدیریت زوستا، سیاست گذاری، و توسعه روستایی دارد


==کتابدار==
==کتابدار==