ناشناس

تفاوت میان نسخه‌های «دوکوهه ی غرب کشور»

از قصه‌ی ما
۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۴۶
بدون خلاصه ویرایش
 
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۱ کاربر دیگر نشان داده نشده)
سطر ۸: سطر ۸:
بمباران رزمندگان مستقر در این پادگان در تاریخ های '''6 و 18 اسفندماه 1363''' که آماده ی اجرای عملیاتی در جنوب '''سومار''' بودند، ورق دیگری از تاریخ سراسر مظلومیت رزمندگان اسلام را ورق زد. این عملیات قرار بود همزمان با عملیات بدر در جنوب انجام شود که بنا بر دلایلی منتفی شد.  
بمباران رزمندگان مستقر در این پادگان در تاریخ های '''6 و 18 اسفندماه 1363''' که آماده ی اجرای عملیاتی در جنوب '''سومار''' بودند، ورق دیگری از تاریخ سراسر مظلومیت رزمندگان اسلام را ورق زد. این عملیات قرار بود همزمان با عملیات بدر در جنوب انجام شود که بنا بر دلایلی منتفی شد.  


'''سردار شاهویسی''' یکی از رزمنگانی که در طول جنگ در نقطه نقطه جبهه غری کشور جنگیده است، در روایتگری از مناطق جنگی غرب از '''سال ۶۳''' و بمباران پادگان با بمب های خوشه ای رژیم بعث اینچنین می‏گوید:
'''سردار شاهویسی''' یکی از رزمنگانی که در طول جنگ در نقطه نقطه جبهه های کشور جنگیده است، در روایتگری از مناطق جنگی غرب از '''سال ۶۳''' و بمباران پادگان با بمب های خوشه ای رژیم بعث اینچنین می‏گوید:
''«شدت حملات خیلی زیاد بود. بیشترین تلفات را هم دشمن در همان حمله به ما تحمیل کرد.» ''او به آن موقع برمی‏گردد. وقتی که مجروحان از شدت موج انفجار گوشت بدنشان از استخوان‏ها جدا شده بود: ''«تنها رگ بود و استخوان. با این حال هنوز زنده بودند و زجر می‏کشیدند.»
''«شدت حملات خیلی زیاد بود. بیشترین تلفات را هم دشمن در همان حمله به ما تحمیل کرد.» ''او به آن موقع برمی‏گردد. وقتی که مجروحان از شدت موج انفجار گوشت بدنشان از استخوان‏ها جدا شده بود: ''«تنها رگ بود و استخوان. با این حال هنوز زنده بودند و زجر می‏کشیدند.»
''
''
سطر ۵۰: سطر ۵۰:
[[رده:وقایع]]
[[رده:وقایع]]
[[رده:ملت قهرمان]]
[[رده:ملت قهرمان]]
[[رده:بمباران]]
[[رده:بمب‌باران]]
[[رده:پادگان]]
[[رده:پادگان]]
[[رده:دو کوهه]]
[[رده:دو کوهه]]