خمس

از قصه‌ی ما
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۱۶ توسط Root (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «روزی آقا فرمود: چند نفر از بازاریان تهران به نجف مشرف شدند و جهت پرداخت خمس اموال خود خدمت شیخ انصاری(قدس سره) رسیدند، وقتی وضع ساده خانه و بی آلایش شیخ را دیدند، آهسته به یکدیگر می گفتند''': این است معنی پیشوا و مقتدا. یعنی علی گونه زیستن، نه مانن...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

روزی آقا فرمود: چند نفر از بازاریان تهران به نجف مشرف شدند و جهت پرداخت خمس اموال خود خدمت شیخ انصاری(قدس سره) رسیدند، وقتی وضع ساده خانه و بی آلایش شیخ را دیدند، آهسته به یکدیگر می گفتند: این است معنی پیشوا و مقتدا. یعنی علی گونه زیستن، نه مانند ملا علی کنی با خانه بیرونی و اندرونی و با تشکیلات و تشریفات آن چنانی. » شیخ در حال نوشتن بود، و کاملاً به سخنان آنان توجه داشت، نخست کلمه خیلی زننده ای به آنها گفت، سپس فرمود: چه می گویید؟ من با چند نفر طلبه سروکار دارم و نیازی به تشریفات بیش از این ندارم، اما آخوند ملا علی کنی با امثال ناصرالدین شاه سر و کار دارد. اگر آن گونه نباشد ناصرالدین شاه به خانه اش نمی رود، آخوند ملا علی این کارها را برای حمایت از دین انجام می دهد. »