ناشناس

تفاوت میان نسخه‌های «خادم قرآن»

از قصه‌ی ما
۶۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۳۳
بدون خلاصه ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «پرونده:448194 929.jpg|بندانگشتی|تصویر استاد محمدعلی محمودی بر دیوار مسجدجامع سبز...» ایجاد کرد)
 
سطر ۲: سطر ۲:
روحانی نبود؛ اما کمی که پا به سن گذاشت، گاهی عمامۀ زردی می‌بست. سال۱۲۹۴ در سبزوار به دنیا آمد. اسمش را محمدعلی گذاشتند؛ پسری که گویا به دنیا آمده بود تا خادم قرآن باشد.  
روحانی نبود؛ اما کمی که پا به سن گذاشت، گاهی عمامۀ زردی می‌بست. سال۱۲۹۴ در سبزوار به دنیا آمد. اسمش را محمدعلی گذاشتند؛ پسری که گویا به دنیا آمده بود تا خادم قرآن باشد.  


پدربزرگش از استادان قرآن و خودش از هفت‌سالگی شاگرد '''شیخ‌حسن قاری‌زاده''' در دارالحفاظ مسجد جامع بود. در نوجوانی، برای بهره‌مندی بیشتر از استادان قرآن، در سفرهای ده‌بیست‌روزه به مشهد می‌رفت و در جلسات استادانی همچون شیخ‌عباسعلی و حافظیان شرکت می‌کرد. پانزده‌ساله بود که شیخ‌حسن قاری‌زاده از دنیا رفت و محمدعلی در مقام استادی، مدیریت جلسات قرائت قرآن دارالحفاظ را بر عهده گرفت.  
پدربزرگش از استادان قرآن و خودش از هفت‌سالگی شاگرد '''شیخ‌حسن قاری‌زاده''' در [[پاتوق قرآنی|دارالحفاظ]] [[مسجد جامع سبزوار|مسجد جامع]] بود. در نوجوانی، برای بهره‌مندی بیشتر از استادان قرآن، در سفرهای ده‌بیست‌روزه به مشهد می‌رفت و در جلسات استادانی همچون شیخ‌عباسعلی و حافظیان شرکت می‌کرد. پانزده‌ساله بود که شیخ‌حسن قاری‌زاده از دنیا رفت و محمدعلی در مقام استادی، مدیریت جلسات قرائت قرآن دارالحفاظ را بر عهده گرفت.  


برای امرار معاش پیشۀ کفاشی و گیوه‌دوزی را پیش گرفت. بیست سال در این کار بود و بعدها با کمک یکی از شاگردانش وارد بازار فرش شد. برای کارهای دارالحفاظ از جیب خودش خرج می‌کرد.  در جذب جوانان و نوجوانان مهارت عجیبی داشت. در جلسات روخوانی، شش‌دانگِ حواسش به کسی بود که قرآن می‌خواند. کاملاً محو آیات قرآن می‌شد.   
برای امرار معاش پیشۀ کفاشی و گیوه‌دوزی را پیش گرفت. بیست سال در این کار بود و بعدها با کمک یکی از شاگردانش وارد بازار فرش شد. برای کارهای دارالحفاظ از جیب خودش خرج می‌کرد.  در جذب جوانان و نوجوانان مهارت عجیبی داشت. در جلسات روخوانی، شش‌دانگِ حواسش به کسی بود که قرآن می‌خواند. کاملاً محو آیات قرآن می‌شد.   
۳۰۶

ویرایش