۱٬۲۵۶
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «[http://www.diyareaftab.ir/news/36588/ شهید «اکبر چهرهقانی»] نمونه بارز یک جوان برومند، شجاع...» ایجاد کرد) |
|||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایششده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
[http://www.diyareaftab.ir/news/36588/ شهید «اکبر چهرهقانی»] نمونه بارز یک جوان برومند، شجاع و باهوش بود که تمام زندگی خود را وقف دفاع از اسلام و خاک وطن خود کرد و در اوج روزهای قیام ملت ایران علیه رژیم طاغوت مبارزه را بر تحصیل بر انگلستان ترجیح داد. | [http://www.diyareaftab.ir/news/36588/ شهید «اکبر چهرهقانی»] نمونه بارز یک جوان برومند، شجاع و باهوش بود که تمام زندگی خود را وقف دفاع از اسلام و خاک وطن خود کرد و در اوج روزهای قیام ملت ایران علیه رژیم طاغوت مبارزه را بر تحصیل بر انگلستان ترجیح داد. | ||
مقام معظم رهبری در بیان خاطرهآزادسازی سوسنگرد از شهید چهرقانی به عنوان یک جوان خوش روحیه و برازنده شهادت یاد کرده است. | |||
کتاب سوسنگرد به جای منچستر زندگی و شهادت اکبر چهرقانی را از زبان خانواده و همرزمان روایت می کند. | |||
[https://bityl.co/4jkU شهید چمران] در نوشتهای تأثیرگذار، احساس خود نسبت به شهادت همرزم و همراهش، شهید اکبر چهرهقانی را به رشته تحریر درآورده است. | [https://bityl.co/4jkU شهید چمران] در نوشتهای تأثیرگذار، احساس خود نسبت به شهادت همرزم و همراهش، شهید اکبر چهرهقانی را به رشته تحریر درآورده است. | ||
شهید اکبر چهرهقانی در سال ۱۳۳۷ در محله نارمک تهران متولد شد. پس از پایان تحصیلات مقدماتی، تصمیم داشت تا برای ادامه تحصیل به انگلستان برود که این تصمیم با اوجگیری انقلاب اسلامی و خیزش مردمی علیه رژیم پهلوی همراه شد. در نتیجه وی که آماده رفتن شده و حتی منزلی را در انگلیس اجاره کرده و اجاره بهای آن را هم از قبل پرداخت کرده بود، از رفتن منصرف شد. | شهید اکبر چهرهقانی در سال ۱۳۳۷ در محله نارمک تهران متولد شد. پس از پایان تحصیلات مقدماتی، تصمیم داشت تا برای ادامه تحصیل به انگلستان برود که این تصمیم با اوجگیری انقلاب اسلامی و خیزش مردمی علیه رژیم پهلوی همراه شد. در نتیجه وی که آماده رفتن شده و حتی منزلی را در انگلیس اجاره کرده و اجاره بهای آن را هم از قبل پرداخت کرده بود، از رفتن منصرف شد. | ||
سطر ۱۸: | سطر ۲۰: | ||
اکبر! تو میدانی که هر کس محافظ من شد، در صحنههای خطر، آماج تیر بلا گردید؛ «ناصر» فداکارم، «حجازی» کاردانم و «محسن» عزیزم که محافظ من شدند، هر یک به ترتیب از پا در آمدند. من دیگر نمیخواستم محافظی برای خود بگیرم، معتقد بودم که خدای بزرگ کفایت میکند؛ اما تو اصرار میکردی و مرا تنها نمیگذاشتی و میخواستی همیشه با من باشی و با جان خود از من محافظت کنی و در این راه، الحق، به عهد خود وفا کردی. | اکبر! تو میدانی که هر کس محافظ من شد، در صحنههای خطر، آماج تیر بلا گردید؛ «ناصر» فداکارم، «حجازی» کاردانم و «محسن» عزیزم که محافظ من شدند، هر یک به ترتیب از پا در آمدند. من دیگر نمیخواستم محافظی برای خود بگیرم، معتقد بودم که خدای بزرگ کفایت میکند؛ اما تو اصرار میکردی و مرا تنها نمیگذاشتی و میخواستی همیشه با من باشی و با جان خود از من محافظت کنی و در این راه، الحق، به عهد خود وفا کردی. | ||
تو رفتی و ما را داغدار کردی. تو رفتی و ما از نور وجود تو محروم شدیم. تو رفتی و ما را در غم و درد، تنها گذاشتنی؛ اما اطمینان داریم که تو در ملکوت اعلی، در کنار اصحاب حسین (ع)، به زندگی جاوید خود رسیدهای و مشمول رحمت خدا شدهای، و امتحان سخت و خطرناک حیات را با بهترین نتیجهها، با پیروزی بهپایان رساندهای و سرافراز و سعادتمند، در حلقه زنجیر تکامل حسینیان قرار گرفتهای و لوح سرنوشت خود را با خون شهادت گلگون کردهای.» | تو رفتی و ما را داغدار کردی. تو رفتی و ما از نور وجود تو محروم شدیم. تو رفتی و ما را در غم و درد، تنها گذاشتنی؛ اما اطمینان داریم که تو در ملکوت اعلی، در کنار اصحاب حسین (ع)، به زندگی جاوید خود رسیدهای و مشمول رحمت خدا شدهای، و امتحان سخت و خطرناک حیات را با بهترین نتیجهها، با پیروزی بهپایان رساندهای و سرافراز و سعادتمند، در حلقه زنجیر تکامل حسینیان قرار گرفتهای و لوح سرنوشت خود را با خون شهادت گلگون کردهای.» | ||
[[پرونده:Download.jpg|بندانگشتی|شهید اکبر چهرقانی]] | [[پرونده:Download.jpg|بندانگشتی|شهید اکبر چهرقانی]] | ||
[[پرونده:Shahid-akbar-8.jpg|بندانگشتی]] | [[پرونده:Shahid-akbar-8.jpg|بندانگشتی]] | ||