از تولد در کربلا تا تولید ماسک در یزد

از قصه‌ی ما

معرفی

طیبه دهقان از شیعیان ایرانی ساکن کربلاست که به دستور حسن البکر به همراه خانواده از عراق به ایران بازگردانده می‌شوند. ایشان مادر شهید سیلانیان می باشد. خانم دهقان 11 فرزند دارد که فرزندان شان در دوران انقلاب به شدت فعال بودند و خود ایشان نیز با اینکه سواد چندانی نداشتند از بانوان فعال انقلابی بوده و علی رغم مسیر دور در بسیاری از تظاهرات ها شرکت کرده و خاطرات جذاب و شیرینی دارند.

طیبه دهقان

فعالیت های انقلابی

همان روزهایی سخت ابتدایی بازگشت به ایران تلاش او برای کمک و همراهی با نهضت امام خمینی، او را به یکی از زنان موثر در محله برای مدیریت وهدایت مبارزه با رژیم شاهنشاهی تبدیل شود، تاجایی که عامل اتحاد زنان محل برای مبارزه و پناهگاه امن مبارزان برای پنهان کردن مجسمه ی پایین کشیده شده می شود.

فرزندان

فرزندان این مادر انقلابی نیز تحت تاثیر تربیت او برای دفاع از کشور داوطلب شده و با اصرار به جبهه اعزام می‌شوند. سه نفر از فرزندان ایشان با وجود سن کم به جبهه‌های جنوب و غرب کشور اعزام می‌شوند و در نهایت یکی از این فرزندان مفقودالاثر و دو فرزند دیگر جانباز شدند. پیکر شهید جاسم سیلانیان بعد از سال‌ها چشم انتظاری باز می گردد و باعث ارامش خاطر مادری چشم انتظار می‌شود.

فعالیت ها در زمان جنگ

در دوران جنگ در محله نعیم آباد به عنوان نفر اصلی پشتیبانی جنگ انواع فعالیت های خدماتی و تدارکاتی را برای جنگ انجام می داده است من جمله شست و شوی لباس ها و پتوی رزمندگان. ایشان در همان دوران به دلیل فعالیت های قراوان به عنوان مسئول پایگاه نعییم آباد مشخص می شود و به دلیل نبود مکان پایگاه خودش و یکی از دوستانش خانه شان را به عنوان مکان پایگاه قرار می دهند که به دلیل مخالفت سپاه مجبور می شوند محل دیگری را پایگاه کنند و اینگونه می شود که قسمتی از از زمین مسجد را با دستان خالی و سنگ اندازی ارگان های دولتی مثل شهرداری می سازند و به پایگاه تبدیل می کنند. خانم دهقان علی رغم سن بالا حافظه بسیار قوی و روحیه بالایی دارد و خاطرات جذابی از دوران پتشیبانی جنگ و ساخت و فعالیت های پایگاه دارد. به اضافه اینکه ایشان در دوران کرونا پایگاه را به محل خیاطی تبدیل می کند.

فعالیت های بعد از جنگ

با اتمام جنگ، وارد عرصه فرهنگی و اقتصادی شده و شروع به ایجاد پایگاهی در محله نعیم آباد یزد می‌کند، از آنجایی که برای فعالیت‌های بانوان محل جای خاصی وجود نداشته و بیشتر جلسات و کلاس ها در منزل خودشان و یکی از دوستانشان تشکیل می شده است. بعد از چند سال تصمیم به ساختپایگاهی در محل می گیرند که با مشکلات زیادی روبرو می شوند اما مثل گذشته مشکلات نمی تواند مانع فعالیت این بانوی قهرمان انقلابی شود و با کمک دوست قدیمی و همراهی همسرانشان با دست خالی شروع به ساختن ساختمان پایگاه محل می‌کنند و اجر به اجر را خودشان روی هم می‌گذارند و پایگاه محل را می‌سازند پایگاهی که برای سال‌ها محل آموزش‌های دینی، فرهنگی، سوادآموزی و... می‌شود. در برحه ای از زمان مهدکودک می‌شود و در زمانی دیگر کارگاه خیاطی برای تولید لباس کار و کارآفرینی بانوان محل و این اواخر هم کارگاهی برای تولید ماسک و لباس بیمارستانی برای کمک به بیمارستان‌های شهر در مبارزه با بیماری کرونا.

منبع

آرشیو دفتر تاریخ شفاهی یزد