ابتکار عجیب تانک‌ها

از قصه‌ی ما
نسخهٔ تاریخ ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۴۶ توسط Root (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «شب ساعت ۹ به خط مقدم در اطراف جاده شلمچه رسیدیم و احساس کردیم در محاصره دشمنیم. با فرماندهی تماس گرفتیم و وضعمان را توضیح دادیم، فرمانده گفت همگی همزمان با هم چراغ تانک‌هایتان را روشن و خاموش کنید. '''با هماهنگی تمام چراغ‌ها یکباره روشن و خاموش...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

شب ساعت ۹ به خط مقدم در اطراف جاده شلمچه رسیدیم و احساس کردیم در محاصره دشمنیم. با فرماندهی تماس گرفتیم و وضعمان را توضیح دادیم، فرمانده گفت همگی همزمان با هم چراغ تانک‌هایتان را روشن و خاموش کنید. با هماهنگی تمام چراغ‌ها یکباره روشن و خاموش ‌و در یک لحظه منطقه یکپارچه نور گشت و بعد سریع تاریک شد. انگار عراقی‌ها وحشت کردند. تیراندازی‌ها قطع شد و کمی بعد بسیاری‌شان خود‌ را تسلیم کردند.