«نگاه شیشه‌ای»؛ روزهای انقلاب و حماسه از قاب دوربین یک تصویربردار

از قصه‌ی ما
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۱۲ توسط مجید یوسفی همدان (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''«نگاه شیشه‌ای»؛ روزهای انقلاب و حماسه از قاب دوربین یک تصویربردار''' پرون...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

«نگاه شیشه‌ای»؛ روزهای انقلاب و حماسه از قاب دوربین یک تصویربردار

269 300 450.jpg

روزهای حماسه و مقاومت ماجراهای بسیاری دارد. ماجراهایی که باوجود گذشت سال‌ها هنوز ناگفته مانده و این بار یکی از فیلمبرداران آن روایت می‌کند.

در بین آدم‌هایی که دستی در جنگ داشته‌اند؛ گاه به کسانی برمی‌خوریم که نقششان نادیده یا ناگفته مانده است. کسانی که با خواندن خاطراتشان پی می‌بریم؛ ناشنیده‌های بسیاری از جنگ وجود دارد که هنوز به گوش ما نخورده است.

حسن آذری موفق، تصویربردار تلویزیون با شروع انقلاب از صحنه‌های تظاهرات مردمی فیلم تهیه کرده و در این راه خطراتی از سر می‌گذراند .با آغاز جنگ تحمیلی هم فیلم‌های متعددی از مناطق جنگی تهیه کرده و یک بار مجروح می‌شود.

«نگاه شیشه‌ای» زندگی و خاطرات حسن آذری موفق، تصویربردار تلویزیون از مبارزات انقلابی و دوران دفاع مقدس است که محسن مطلق آن را تدوین کرده است.

در بخشی از «نگاه شیشه‌ای» که به عملیات مرصاد اشاره دارد؛ می‌خوانیم: «... شهر را ترک کردیم. در حومه شهر دیدیم که گروهی جمع شده‌اند. به سمت آن‌ها رفتیم و با منظره اعدام عده‌ای از منافقین روبرو شدیم. آن‌ها را با طناب به ستون‌های آهنی یک ساختمان نیمه کاره دار زده بودند. به این صحنه‌ها در شهر کرند هم برخوردیم. از جنگل‌های اطراف هنوز صدای تیراندازی و انفجار می‌آمد که مربوط به درگیری با منافقین بود.

وسایل را به داخل جنگل بردیم تا از صحنه درگیری‌ها فیلم بگیریم. دو نفر را پیدا کردند که علی رغم لباس بسیجی‌ که به تن داشتند؛ قیافه‌شان به بسیجی‌ها نمی‌خورد. من کمی به آن‌ها شک کردم. پای یکی از آن‌ها تیر خورده بود که من مشغول فیلمبرداری از او شدم، اما دیگری به طرف من آمد و با عجله جلوی لنز دوربین را گرفت و گفت: «برای چی فیلم برمی داری؟ نباید فیلم بگیری».

اما من با سماجت او را عقب زدم و خواستم دوباره فیلمبرداری کنم که او سلاح کشید و به طرف من گرفت...».

معرفی کتاب

کتاب حاوی خاطرات یک فیلمبردار خبری است که بخشی از آن به وقایع قبل از انقلاب و بخش عمده آن به وقایع انقلاب و جنگ تحمیلی اختصاص دارد. راوی خاطرات, قبل از انقلاب در 'تلویزیون 'مشغول به کار می شود .وی پیش از انقلاب همراه با گروه خبری و به منظور تهیه فیلم به کشورهای سوریه, لبنان, ترکیه, هند, پاکستان, افغانستان, ویتنام, هنگ کنگ و تایلند مسافرت می کند. پس از آن, با شروع انقلاب, از صحنه های تظاهرات مردمی فیلم تهیه نموده در این راه خطراتی از سر می گذراند .با آغاز جنگ تحمیلی نیز فیلم های متعددی از مناطق جنگی تهیه می کند و یک بار نیز مجروح می شود. بخش عمده این خاطرات به دوران دفاع مقدس اختصاص دارد. در صفحات پایانی عکس هایی از راوی در مراحل مختلف زندگی به چاپ رسیده است.

این کتاب در 263 صفحه و 4 فصل شامل تولد تا انقلاب، انقلاب تا جنگ، جنگ و مجروحیت و حج و جنگ در 263 چاپ شده است.

منابع

«نگاه شیشه‌ای»؛ روزهای انقلاب و حماسه از قاب دوربین یک تصویربردار نگاه شیشه ای: خاطرات شفاهی حسن آذری موفق