تمام سیاهههای عمومی
از قصهی ما
نمایش یکجای تمام سیاهههای موجود در قصهی ما. میتوانید با انتخاب نوع سیاهه، نام کاربری (حساس به کوچکی و بزرگی حروف) و صفحههای تغییریافته (حساس به بزرگی و کوچکی حروف)، نمایش را محدودتر سازید.
- ۱۴ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۳۸ Root بحث مشارکتها صفحهٔ چشم هاش پف كرده بود را ایجاد کرد (صفحهای تازه حاوی «مدتی بود، حساس شده بود'''. زود عصبانی می شد.''' دو سه بار حرفمان شده بود. رفتم پیش رئیس ستاد، گله کردم. دیدم حاج مهدی را صدا کرد و برد توی سنگر. یک ساعت آنجا بودند. وقت ِ بیرون آمدن، چشم های مهدی پف کرده بود. برگشتم پیش رئیس ستاد گفت «دلش پر بود. فرماند...» ایجاد کرد)