قریب از زبان دانشجویانش

از قصه‌ی ما
نسخهٔ تاریخ ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۲۶ توسط Root (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «دکتر عبدالحمید حسابی‌، استاد جراحی دانشگاه علوم پزشکی تهران‌ به عنوان یکی از شاگردان استاد قریب می گوید: '''تعجب نکنید که یک جراح چگونه شاگرد یک استاد بیماری‌های کودکان بوده است'''…؟ این شاگردی مربوط به دوران دانشجویی پزشکی است. در زمان ما دا...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

دکتر عبدالحمید حسابی‌، استاد جراحی دانشگاه علوم پزشکی تهران‌ به عنوان یکی از شاگردان استاد قریب می گوید: تعجب نکنید که یک جراح چگونه شاگرد یک استاد بیماری‌های کودکان بوده است…؟ این شاگردی مربوط به دوران دانشجویی پزشکی است. در زمان ما دانشجویان در سال چهارم باید یک دوره بیماری‌های اطفال را می‌گذراندند. منتهی وسعت طب اطفال و محدودیت دوره چند ماهه؛ دانشجویان علاقه‌مند آن دوره را راضی نکرد و همگی از دکتر قریب تقاضا کردند در دوران تعطیلات تابستان همه دانشجویان اجازه داشته باشند از محضر ایشان بهره‌مند گردند. از آنجا که بخش کودکان آن سال‌های بیمارستان هزار تختخوابی – امام خمینی فعلی – ‌با آن اطاق‌های کوچک و تخت‌های کوچکتر گنجایش آن همه دانشجو را نداشت و آمفی تئاتر بیمارستان را هم بعلت تعمیرات تابستانی در اختیار ما نمی‌گذاشتند دانشجویان از استاد خواهش کردند اگر ممکن است در فضای آزاد شمال بیمارستان تجمع کرده و استاد در مورد بیماران و مشکلات طب اطفال بحث نمایند . موافقت استاد شوری در دانشجویان برانگیخت، به طوری که غیر از دانشجویان سال چهارم آن زمان؛ بسیاری از کارورزان و دستیاران بخش‌های دیگر بیمارستان هم در این گردهمایی روزانه حضور می‌یافتند. دکتر قریب در فضای آزاد شمال بیمارستان روی صندلی می‌نشست و بقیه ایستاده یا نشسته روی زمین گرد ایشان حلقه می‌زدند و کودکان بیمار یک به یک روی برانکارد آورده شده و درباره بیماری‌های آنها بحث و مجادله می‌شد . این اجتماع خاطره‌انگیز که بسیاری از شاهدان آن خوشبختانه زنده هستند. آنچنان در فضای آموزشی آن ایام انعکاس پیدا کرد که مدتها نقل محافل پزشکی بود. تجمعی که بدین منظور نه قبل از آن برگزار شده بود و نه بعد از آن برگزار گردید.

دکتر قریب علاقه شدیدی به ادبیات دیرپای این سرزمین داشت. اشعار بسیاری حفظ بود که در مناسبت‌های مختلف بیان می‌کرد… در این بین ارادت او به سعدی و گلستان جایگاه خاصی داشت. استاد فوق‌العاده حاضر جواب بود و جملات قصار بسیار داشت. یکی از این جملات که هیچ وقت فراموش نمی‌کنم این بود که هرگاه دانشجویی سئوالی نامناسب و شاید نامربوط به موضوع مورد بحث مطرح می‌کرد؛ می‌گفت: « بچه‌ها توجه کنید که سئوال عاقلانه بهتر از جواب عاقلانه است» و بدنبال آن هم اضافه می‌کرد: « همیشه یادتان باشد که عقل چیز شریفی است»

یکی از عادات پسندیده استاد این بود که در جلسات علمی و کنفرانس ها از اول تا آخر می‌نشست و عقیده داشت که ترک زودهنگام جلسه سخنرانی اهانت به سخنران محسوب می‌شود.

و نیز دکتر ربانی با ذکر خاطرات دانشجویی خود در زمان حیات دکتر قریب چنین می گوید : یکی از ویژگی دکتر قریب که برای من جالب بود ادای احترام استادان و دانشجویان به استاد قریب بود به طوری که وقتی استاد در جمعی وارد می‌شود در رفتار همه نشانه احترام به استاد به چشم می‌خورد. ایشان در آموزش به قدری مسایل را راحت و ساده بیان می‌کردند که همه دانشجویان به خوبی درس را فرا می‌گرفتند و خود من هم با گذشت سال‌ها شاگردی در محضر استاد هنوز هم مشخصات رژیم تب روده‌ای را که ایشان آموزش دادند، بیاد دارم. زمانی که نماز خواندن در دانشگاه تهران کار آسانی نبود دکتر قریب بدون توجه به شرایط حاکم در کشور به اقامه نماز می‌پرداخت.