تمام وجود خود را وقف جبهه کرد

از قصه‌ی ما
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۴۷ توسط Root (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «آشنایی من با شهید بابایی از سال 1360 آغاز شد که معاونت استانداری اصفهان را داشتم و ایشان هم فرمانده اژدر شکاری بود. او روحیه عجیبی داشت و به نظرم تمام مدیران ارشد آن موقع جذب این مرد شده بودند. یکی از زیباترین یادگارهایی که از شهید بابایی دارم و ه...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

آشنایی من با شهید بابایی از سال 1360 آغاز شد که معاونت استانداری اصفهان را داشتم و ایشان هم فرمانده اژدر شکاری بود. او روحیه عجیبی داشت و به نظرم تمام مدیران ارشد آن موقع جذب این مرد شده بودند. یکی از زیباترین یادگارهایی که از شهید بابایی دارم و هنوز هم برایم عجیب است، اینکه او تمام وجود خود را وقف جبهه می‌کرد و چقدر راحت، از فضای کعبه و طواف کردن و عرفات و منا و کنار قبر پیغمبر بودن و تمام این زیبایی‌ها گذشت و همه اینها را فدای زیبایی دیگری کرد که برایش اصل بود و دیدیم که خدا هم چه زیبا شهادت را نصیب ایشان کرد. [۱]

  1. حسین رضایی