لباس ساده

از قصه‌ی ما
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۴۴ توسط Root (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «وقتی برای خرید می رفتیم، بیشتر دنبال لباس های ساده بود با رنگ های آبی آسمانی یا سبز کم رنگ. از رنگ هایی که توی چشم می زد، بدش می آمد. یک بار '''لباس سرخ آبی پوشیدم'''؛ چیزی نگفت؛ ولی از قیافه اش فهمیدم خوشش نیامده. می گفت « لباس باید ساده باشه و تمیز»...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

وقتی برای خرید می رفتیم، بیشتر دنبال لباس های ساده بود با رنگ های آبی آسمانی یا سبز کم رنگ. از رنگ هایی که توی چشم می زد، بدش می آمد. یک بار لباس سرخ آبی پوشیدم؛ چیزی نگفت؛ ولی از قیافه اش فهمیدم خوشش نیامده. می گفت « لباس باید ساده باشه و تمیز» از بوی تمیزی ِ لباس خوشش می آمد. از آرایش هم خوشش نمی آمد. می گفت «این مرباها چیه زنها به سرو صورتشون می مالن؟»