نشان توپوزیان

از قصه‌ی ما
نسخهٔ تاریخ ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۱۶ توسط ابوالفضل بکرای (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
50*50px

او زاده‌ی لبنان و «دره‌ی بقاع» است. دو برادر و پدرش در بمب‌باران اسرائیلی‌ها شهید می‌شوند. بعد از مریضی کشیش تبریز، او به‌عنوان پرستار راهی تبریز می‌شود و بعد از چند ماه، کشیش فوت می‌کند. مردم درخواست می کنند او را به‌عنوان خلیفه بفرستند و او در سال 1369 یا 1370 از طرف رهبر لبنان راهی تبریز می شود. تسلط به قرآن و همینطور چهار زبان زنده‌ی دنیا و ارتباط خوب و مؤثر با امام جمعه‌ی وقت(ملکوتی) و تلاش برای ارتباط موثر ارامنه و مسلمانان و شرکت موثر در پشتیبانی جنگ و کمک به رزمندگان و رسیدگی به وضع تمام ارامنه‌ی حاظر در تبریز از او چهره‌ای محبوب برای همه درست کرده بود. فعالیت‌های سیاسی او ازجمله مخالفت نرم و پنهانی با جذب دشمنان و خنثی کردن توطئه‌های آن‌ها ازجمله دیگر فعالیت‌های او بود. مدت دو ماه به‌عنوان خلیفه یک کلیسا عازم نیویورک شد و با راهپیمایی ارامنه و اعتصابشان دوباره به تبریز برگشتند. سخنرانی در مجمع جهانی مذاهب در ژنو به‌عنوان نماینده‌ی جمهوری‌اسلامی و کارشنکی و توهین منافقین علیه او، حضور و دوستی با سیدحسن نصرالله و برگزاری مراسم مشترک برای ترحیم «امام خمینی» با همکاری حزب الله لبنان هم از دیگر فعالیت‌های او به حساب می‌آید.همچنین خیلی از ارامنه مرگ او را مشکوک می دانند.