ماجرای حمله اعراب به ایران
خلیفه دوم تصمیم حمله به ایران را گرفت
فتوحاتي است كه زمان خليفه دوم پديد آمد و نقش اميرالمؤمنين عليه السلام در اين فتوحات. اول از نفرتي كه مردم ما نسبت به غاصبان خلافت دارند استفاده كردند، اين طور مطرح ميكنند كه ايران داراي تمدن عظيمي بود. حمله كردند و تمدن ايران را از بين بردند و ايران آسيب ديد. توسط كي، خليفه دوم. خب شيعه هم او را قبول ندارد و كينه و نفرتش بيشتر ميشود. منتها طوري القا ميكنند كه ورود اسلام توسط او بود و اسلام باعث ضربه خوردن فرهنگ و تمدن ايران شد. بعد كه بتوانند اين را در ذهن جواني كه مطالعات كافي ندارد جا بيندازند، به سراغ اين ميآيند كه در اين فتوحات اميرالمؤمنين نقش اساسي داشت. طرحهاي نظامي اميرالمؤمنين عليه السلام بوده كه خليفه دوم اجرا ميكرد و ايران نابود شد. اميرالمؤمنين عليه السلام كه همه چيز ما ايرانيها است، اگر جوان بيمطالعه ما تحت تأثير اينها قرار بگيرد، اعتقادش از بين ميرود. اگر شما بتوانيد در قالب فيلم، در آن عرصه اين مطلب را تبيين بكنيد كه خليفه بدون هيچ گونه مشورتي تصميم را ميگرفت. او در اين كه به ايران، روم، مصر حمله بكنند، با احدي مشورت نميكرد اما چه تاكتيكي اتخاذ شود كه مسلمانها پيروز شوند و شكست نخورند يا حداقل ضايعات باشد، شوراي نظامي تشكيل ميداد. از اميرالمؤمنين عليه السلام هم دعوت ميكرد. حضرت خود با اين گونه فتوحات مخالف بود. دليل ما براي مخالفت حضرت چيست. وقتي خودش به خلافت رسيد، همه اينها را متوقف كرد. حضرت اين روش را قبول نداشت. منتها حالا كه دست او نيست و اينها تصميم گرفتهاند. اگر او تاكتيكهاي نظامي مناسب ندهد، خليفه با جهل خودش به گونهاي عمل ميكند كه اسلام ضربه ميخورد. اسلام ضربه ميخورد. اينجا صحبت خليفه نيست. دوتا ابرقدرت هستند. ايران و روم، حمله ميكنند و مدينه را ميگيرند. اصلاً اساس اسلام نابود ميشود. اينجا اميرالمؤمنين عليه السلام براي حفظ اسلام تدابير نظامي را كه او درخواست ميكند، در اختيارش قرار ميدهد ولي حضرت با اصل فتوحات به اين شيوه مخالف است. اينها را ميتوان در قالب.
امامین حسنین در حمله به ایران حضور نداشتند
حالا يك بحث جديدي هم مطرح كردند. متأسفانه يكي از سياسيون ما كه خيلي هم خودش را عالم و برجسته ميداند، اخيراً اين نقل غلط در تاريخ را كه برخي از منابع سني گفتهاند، براي خوشايند بعضي از علماي اهل تسنن كه با او ديدار داشتند، بر زبان آورده كه امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام در اين فتوحات ايران حضور داشتند. يعني اصلاً امام حسن با ايرانيها جنگيده. در اين جنگها حضور داشته و ايراني را كشته. ايرانياي كه به عشق امام حسن و امام حسين و اهل بيت عليهم السلام زنده است، اگر اين را ببيند و اصل قرار بدهد، ذهنيت او خراب خواهد شد. حال آن كه اين نقل قابل قبول نيست. اصلاً در نفس نقلها ايراد وجود دارد. خراسان و گرگان زمان عثمان فتح شده، فرمانده لشگر عثمان و فرمانرواي كوفه فاسقي است كه قرآن او را مذمت كرده و او را فاسق خوانده. وليد اين عقبه برادر مادري عثمان است. حالا معنا دارد كه معصوم تحت امر يك شرابخوار فاسق بخواهد بيايد و گرگان را فتح بكند. كه چي؟. پول كلاني توي جيب خليفه و عوامل او برود. آن مفاسد اقتصادي كه زمان خليفه سوم سر او را به باد داد. اصلاً معصوم ما مخالف بود. معلوم است كه نقل غلط است. اگر ما به اين نقلها اعتماد بكنيم، امام حسن عليه السلام با اميرالمؤمنين عليه السلام مخالف است. در منابع سنيها آمده. ميگويند در جريان قيام بر ضد عثمان، امام حسن عليه السلام تمايلات عثماني داشت و با اميرالمؤمنين عليه السلام مخالف بود. به حضرت ميگويد، به تو گفتم اين كار را بكن و گوش نكردي. آنجا گفتم اين كار را بكن نكردي. امام حسن دارد به پدر بزرگوارش خط ميهد و انتقاد ميكند كه چرا شما به نظرات من بها ندادي. شيعه كجا يك چنين حرف بيمبنايي را ميپذيرد. معصومي در برابر معصومي بايستد و به امام خود خرده بگيرد. اين اصلاً شيعه نيست تا چه برسد به اين كه بخواهد امام و معصوم باشد. اينها در تاريخهايي كه اهل تسنن نوشتهاند هست. اينها ميگويند امام حسن هم در اين فتوحات آمده. كاملاً غلط و بيمبنا است.