ناشناس

تفاوت میان نسخه‌های «خاطره ی آره می شناسمش!(شهید علی چیت سازیان)»

از قصه‌ی ما
صفحه‌ای تازه حاوی «دمدمای غروب یک مرد کُرد با زن و بچه اش مانده بودند وسط یه کوره راه. من و علی هم با تویوتا داشتیم از منطقه برمی گشتیم به شهر. چشمش که به قیافه ی لرزان زن و بچه ی کُرد افتاد، زد رو ترمز و رفت طرف اونا. پرسید: «کجا می رین؟» '''مرد کُرد گفت: «کرمانشاه»''' -...» ایجاد کرد
(صفحه‌ای تازه حاوی «دمدمای غروب یک مرد کُرد با زن و بچه اش مانده بودند وسط یه کوره راه. من و علی هم با تویوتا داشتیم از منطقه برمی گشتیم به شهر. چشمش که به قیافه ی لرزان زن و بچه ی کُرد افتاد، زد رو ترمز و رفت طرف اونا. پرسید: «کجا می رین؟» '''مرد کُرد گفت: «کرمانشاه»''' -...» ایجاد کرد)
 
(بدون تفاوت)