۲۴۰
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «حال و هوای عجیبی در چایخانه بود. لباسهای خونی را که میدیدیم دلمان کباب می...» ایجاد کرد) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
حال و هوای عجیبی در چایخانه بود. لباسهای خونی را که میدیدیم دلمان کباب میشد. سر تشتها همه اشک میریختند. یک وقتهایی در جیب لباسها انگشتر، تسبیح و حتی پلاک پیدا میکردیم! | حال و هوای عجیبی در چایخانه بود. لباسهای خونی را که میدیدیم دلمان کباب میشد. سر تشتها همه اشک میریختند. یک وقتهایی در جیب لباسها انگشتر، تسبیح و حتی پلاک پیدا میکردیم! | ||
'''خاطرات خانم زینب شاملو؛ از خواهران ستاد پشتیبانی جنگ در تهران''' | |||
==روز دیدنی== | ==روز دیدنی== | ||
[[پرونده:زینب-شاملو-زنان-پشتیبانی-جنگ-کمک-های-مردمی-به-جبهه-ها-1024x1024.jpg|بندانگشتی|زنان پشتیبان جنگ]] | [[پرونده:زینب-شاملو-زنان-پشتیبانی-جنگ-کمک-های-مردمی-به-جبهه-ها-1024x1024.jpg|بندانگشتی|زنان پشتیبان جنگ]] |
ویرایش