۲۹
ویرایش
زهرا قوامی (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «حاج علی قمری: سرهنگ علی قمری از افتخارات ارتش است که 98 ماه سابقه ی حضور در جبه...» ایجاد کرد) |
زهرا قوامی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱۰: | سطر ۱۰: | ||
بعد نيرو كشيده شد به جفير ، جفير هم ما بالاخره ول نكرديم ، باز 7 تا ماشين داشتيم و ميرفتيم اونجا . از اونجا باز نيرو كشيده شد به جنوب ، فكر كنم حالا جنوب هويزه بود . بچهها كجا شهيد شده بودن . هنوز چيزهاشون ريخته بود هنوز جمع نكرده بودن كه اونجا هم 11 تا ماشين داشتيم . | بعد نيرو كشيده شد به جفير ، جفير هم ما بالاخره ول نكرديم ، باز 7 تا ماشين داشتيم و ميرفتيم اونجا . از اونجا باز نيرو كشيده شد به جنوب ، فكر كنم حالا جنوب هويزه بود . بچهها كجا شهيد شده بودن . هنوز چيزهاشون ريخته بود هنوز جمع نكرده بودن كه اونجا هم 11 تا ماشين داشتيم . | ||
بعد اومديم بالاخره اون بالاترش كه شهردار كرده بود آقاي ... ، اونجا هم باز تدارك كرديم ، باز اومديم چنانه و فكه . چنانه و فكه رو تدارك كرديم و از او راه اومديم عمليات عينخوش كه به حسابا عمليات پل چمسري بود و اينها ، با تنگه ابوغريب منتهي ميشد . كه بلنديهاي ابوغريب رو ما تدارك كرديم كه اتفاقا اشتباه هم رفته بوديم اگر بچههاي شناسايي ما رو نديده بودن رفته بوديم ، چيزي نداشتيم ، اي بر پل بوديم ، او بر پل ، كه بلند شد جلومون گفت زود برگرديد عقب ، كه نيروها ميگيرنتون . | بعد اومديم بالاخره اون بالاترش كه شهردار كرده بود آقاي ... ، اونجا هم باز تدارك كرديم ، باز اومديم چنانه و فكه . چنانه و فكه رو تدارك كرديم و از او راه اومديم عمليات عينخوش كه به حسابا عمليات پل چمسري بود و اينها ، با تنگه ابوغريب منتهي ميشد . كه بلنديهاي ابوغريب رو ما تدارك كرديم كه اتفاقا اشتباه هم رفته بوديم اگر بچههاي شناسايي ما رو نديده بودن رفته بوديم ، چيزي نداشتيم ، اي بر پل بوديم ، او بر پل ، كه بلند شد جلومون گفت زود برگرديد عقب ، كه نيروها ميگيرنتون . | ||
[[رده: حاج علی قمری]] | |||
[[رده: پشتیبانی جنگ]] | [[رده: پشتیبانی جنگ]] | ||
[[رده: جهاد فارس]] | [[رده: جهاد فارس]] | ||
[[رده: اهالی شیراز]] | [[رده: اهالی شیراز]] |
ویرایش