۱۰۳
ویرایش
حسین عباسپور (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «'''آیتالله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی''' (۱۳۳۱- ۱۳۹۹ ه.ق یا ۱۲۹۳-۱۳۵۸ ه.ش)، از عل...» ایجاد کرد) |
حسین عباسپور (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۹: | سطر ۹: | ||
خاندان عبدالوهاب چه در زبانها و چه در کتابهایی که در شرح حال آنان نگارش یافته است به دو نام «قاضی طباطبائی» و «شیخ الاسلامی» (منصب شیخ الاسلامی از مهمترین مسئولیتهائی بود که از طرف سلاطین اسلام به یکی از علمای بزرگ و مجتهدین عالیرتبه برای رسیدگی به امور مهمّ کشوری واگذار میشد. شیخ الاسلام در اکثر وظایف با منصب قضا شرکت داشت و بلکه میتوان گفت مانند قاضی القضات (عالیترین مقام قضایی کشور) بوده و بر حسب اختلاف زمان دایره فعالیتش محدود و یا توسعه یافته است. این پست و مقام در عهد پادشاهان عثمانی در ترکیه و سلاطین «آق قویونلو» در ایران اهمیت زیادی داشته است. مشهور و معروف بودهاند دلیلش این است که اکثر مردان این دودمان با عظمت از عالمان و بزرگان دین و سیاست بودند و سالیان درازی به امر قضاوت و حلّ و فصل امور اجتماعی و مردمی اشتغال داشتند. | خاندان عبدالوهاب چه در زبانها و چه در کتابهایی که در شرح حال آنان نگارش یافته است به دو نام «قاضی طباطبائی» و «شیخ الاسلامی» (منصب شیخ الاسلامی از مهمترین مسئولیتهائی بود که از طرف سلاطین اسلام به یکی از علمای بزرگ و مجتهدین عالیرتبه برای رسیدگی به امور مهمّ کشوری واگذار میشد. شیخ الاسلام در اکثر وظایف با منصب قضا شرکت داشت و بلکه میتوان گفت مانند قاضی القضات (عالیترین مقام قضایی کشور) بوده و بر حسب اختلاف زمان دایره فعالیتش محدود و یا توسعه یافته است. این پست و مقام در عهد پادشاهان عثمانی در ترکیه و سلاطین «آق قویونلو» در ایران اهمیت زیادی داشته است. مشهور و معروف بودهاند دلیلش این است که اکثر مردان این دودمان با عظمت از عالمان و بزرگان دین و سیاست بودند و سالیان درازی به امر قضاوت و حلّ و فصل امور اجتماعی و مردمی اشتغال داشتند. | ||
== معرفی اجمالی == | == معرفی اجمالی == | ||
آیتالله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی، یکشنبه ششم جمادی الاولی سال ۱۳۳۱ هجری قمری در تبریز متولد شد. پدرش حاج سیدباقر مشهور به میرزا باقر و عمویش میرزا اسدالله از علمای بنام تبریز بودند و ایشان تحصیلات مقدماتی علوم دینی را در مدرسه طالبیه نزد آن دو فرا گرفت. | آیتالله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی، یکشنبه ششم جمادی الاولی سال ۱۳۳۱ هجری قمری در تبریز متولد شد. پدرش حاج سیدباقر مشهور به میرزا باقر و عمویش میرزا اسدالله از علمای بنام تبریز بودند و ایشان تحصیلات مقدماتی علوم دینی را در مدرسه طالبیه نزد آن دو فرا گرفت. | ||
وی در ۱۳۵۹ ه. ق جهت تحصیل در حوزه علمیه قم به شهر قم مشرف شدند تا از محضر آیات عظام سیدمحمد خوانساری، سیدمحمد حجت کوه کمری، سیدحسین بروجردی، سیدمحمدرضا گلپایگانی و امام خمینی کسب فیض نماید. | وی در ۱۳۵۹ ه. ق جهت تحصیل در حوزه علمیه قم به شهر قم مشرف شدند تا از محضر آیات عظام سیدمحمد خوانساری، سیدمحمد حجت کوه کمری، سیدحسین بروجردی، سیدمحمدرضا گلپایگانی و امام خمینی کسب فیض نماید. | ||
در سال ۱۳۶۹ هجری قمری شهید قاضی به نجف عزیمت کردند و نزد علمای برجستهای نظیر مرحوم آیتالله عبدالحسین رشتی، میرزا باقر زنجانی و بجنوردی، سیدمحسن حکیم، سیدابوالقاسم خویی و شیخ محمدحسین کاشف الغطاء به کسب علوم دینی پرداخت.[۵] وی از خود ثمراتی علمی در قالب آثار چاپ شده و چاپ نشده به جای گذاشت که بالغ بر ۵۰ مورد میباشد. | در سال ۱۳۶۹ هجری قمری شهید قاضی به نجف عزیمت کردند و نزد علمای برجستهای نظیر مرحوم آیتالله عبدالحسین رشتی، میرزا باقر زنجانی و بجنوردی، سیدمحسن حکیم، سیدابوالقاسم خویی و شیخ محمدحسین کاشف الغطاء به کسب علوم دینی پرداخت.[۵] وی از خود ثمراتی علمی در قالب آثار چاپ شده و چاپ نشده به جای گذاشت که بالغ بر ۵۰ مورد میباشد. | ||
سطر ۱۵: | سطر ۱۵: | ||
== دوران کودکی و نوجوانی == | == دوران کودکی و نوجوانی == | ||
بعد از تسلّط رضا خان بر مقدّرات کشور ایران، بساط ظلم و ستم و اسلام ستیزی را در کشور گستراند که میرفت تمام مقدّسات را از بین ببرد، که در این میان مردم به رهبری روحانیت آگاه، در سراسر مملکت عَلَم مخالفت بر افراشتند و در مقابل اعمال خلاف شرع و ضد انسانی حکومت شوریدند. در این میان شهر تبریز مثل همیشه پرچمدار علم مخالفت بود و در آن زمان سیدمحمدعلی نوجوانی ۱۶ ساله از پدرش و عالمان شهر راه و رسم مبارزه را فرا میگرفت. | بعد از تسلّط رضا خان بر مقدّرات کشور ایران، بساط ظلم و ستم و اسلام ستیزی را در کشور گستراند که میرفت تمام مقدّسات را از بین ببرد، که در این میان مردم به رهبری روحانیت آگاه، در سراسر مملکت عَلَم مخالفت بر افراشتند و در مقابل اعمال خلاف شرع و ضد انسانی حکومت شوریدند. در این میان شهر تبریز مثل همیشه پرچمدار علم مخالفت بود و در آن زمان سیدمحمدعلی نوجوانی ۱۶ ساله از پدرش و عالمان شهر راه و رسم مبارزه را فرا میگرفت. | ||
در سال ۱۳۴۷ ق. به دنبال قیام مردم تبریز به دستور حکومت دست نشانده و تحمیلی رضا خان پهلوی سیدمحمدعلی به همراه پدر گرامیش راهی تبعیدگاه شد و به مدت دو ماه ناگزیر به اقامت اجباری در تهران گردید و از آنجا بار دیگر به مشهد مقدس تبعید شد و یکسال در آنجا، دوران تبعید خود را گذراند. دژخیمان پهلوی به این مقدار هم رضایت ندادند و در غیاب آقا میرزا محمدباقر دستور دادند که خانهاش را در تبریز خراب نموده و جزو خیابان سازند بدون اینکه ضرر و زیان وی را جبران نمایند. | در سال ۱۳۴۷ ق. به دنبال قیام مردم تبریز به دستور حکومت دست نشانده و تحمیلی رضا خان پهلوی سیدمحمدعلی به همراه پدر گرامیش راهی تبعیدگاه شد و به مدت دو ماه ناگزیر به اقامت اجباری در تهران گردید و از آنجا بار دیگر به مشهد مقدس تبعید شد و یکسال در آنجا، دوران تبعید خود را گذراند. دژخیمان پهلوی به این مقدار هم رضایت ندادند و در غیاب آقا میرزا محمدباقر دستور دادند که خانهاش را در تبریز خراب نموده و جزو خیابان سازند بدون اینکه ضرر و زیان وی را جبران نمایند. و این اولین تجربه مبارزاتی سیدمحمدعلی بود. | ||
سیدمحمدعلی قاضی از همان دوران جوانی، به ماهیت ضد مذهبی رژیم پهلوی پی برد. او که خود در ۱۶ سالگی طعم تبعید و ستم را چشیده بود و ظلم و ستم بر مردم را دیده بود، تصمیم قاطع بر مبارزه علیه استبداد گرفت و در این راه کمر همت بر بست. | سیدمحمدعلی قاضی از همان دوران جوانی، به ماهیت ضد مذهبی رژیم پهلوی پی برد. او که خود در ۱۶ سالگی طعم تبعید و ستم را چشیده بود و ظلم و ستم بر مردم را دیده بود، تصمیم قاطع بر مبارزه علیه استبداد گرفت و در این راه کمر همت بر بست. | ||
== تحصیل در قم == | == تحصیل در قم == | ||
سطر ۳۴: | سطر ۳۴: | ||
== فعالیتهای سیاسی و مذهبی == | == فعالیتهای سیاسی و مذهبی == | ||
← قبل از انقلاب اسلامی | ← قبل از انقلاب اسلامی | ||
←← سخنرانی و پخش اعلامیه | ←← سخنرانی و پخش اعلامیه | ||
سال ۱۳۴۲ شمسی در تاریخ ایران آغاز مبارزات امام خمینی با سخنرانی علیه استکبار و تبعید ایشان بود و به دنبال آن یاران امام خمینی، به تبعیت از وی در سراسر کشور قد علم کردند و پرچم جهاد و مبارزه بر افراشتند، در این مبارزه، آیتالله قاضی طباطبائی سهم بسزائی در بر انگیختن احساسات مردم داشت. وی با سخنرانیهای آتشین و پخش اعلامیههای ضد رژیم، مردم تبریز را به صحنه پیکار آورد و با این عمل شجاعانه خود، شعله بر خرمن دشمن انداخت و حال زارشان را پریشانتر ساخت. چرا که طاغوتیان به خوبی میدانستند، قیام آذربایجان یعنی به حرکت در آمدن کل ایران، و این همان کابوسی بود که دژخیمان همواره از آن وحشت داشتند. | سال ۱۳۴۲ شمسی در تاریخ ایران آغاز مبارزات امام خمینی با سخنرانی علیه استکبار و تبعید ایشان بود و به دنبال آن یاران امام خمینی، به تبعیت از وی در سراسر کشور قد علم کردند و پرچم جهاد و مبارزه بر افراشتند، در این مبارزه، آیتالله قاضی طباطبائی سهم بسزائی در بر انگیختن احساسات مردم داشت. وی با سخنرانیهای آتشین و پخش اعلامیههای ضد رژیم، مردم تبریز را به صحنه پیکار آورد و با این عمل شجاعانه خود، شعله بر خرمن دشمن انداخت و حال زارشان را پریشانتر ساخت. چرا که طاغوتیان به خوبی میدانستند، قیام آذربایجان یعنی به حرکت در آمدن کل ایران، و این همان کابوسی بود که دژخیمان همواره از آن وحشت داشتند. | ||
←← زندان و تبعید به تهران | ←← زندان و تبعید به تهران | ||
در پی جوش و خروش امت مسلمان، سازمان ضد امنیّت با هماهنگی «علی دهقان» استاندار وقت آذربایجان، و «حسن مهرداد» رئیس ساواک تبریز، سید را دستگیر و به پادگان زرهی تهران بردند و بعد از آن به سیاهچال مخوف قزل قلعه تحویل دادند که دو ماه و نیم ماندگار شدند و بعد از آزادی از زندان هم کسی حق رفتوآمد و تماس با ایشان را نداشت و همواره زیر نظر و مراقبت شدید مأموران ساواک بود. و در تهران به عنوان تبعیدی زندگی میکرد. | در پی جوش و خروش امت مسلمان، سازمان ضد امنیّت با هماهنگی «علی دهقان» استاندار وقت آذربایجان، و «حسن مهرداد» رئیس ساواک تبریز، سید را دستگیر و به پادگان زرهی تهران بردند و بعد از آن به سیاهچال مخوف قزل قلعه تحویل دادند که دو ماه و نیم ماندگار شدند و بعد از آزادی از زندان هم کسی حق رفتوآمد و تماس با ایشان را نداشت و همواره زیر نظر و مراقبت شدید مأموران ساواک بود. و در تهران به عنوان تبعیدی زندگی میکرد. | ||
←← حمایت از خط امام خمینی | ←← حمایت از خط امام خمینی | ||
سید طباطبایی، قبل از پیروزی انقلاب، همواره به عنوان یکی از یاران وفادار امام و حامیان وی ظاهر میشدند و به ایفای نقش میپرداختند. یکی از مهمترین نقشهای ایشان حمایت از خط و مشی امام خمینی (رحمةاللهعلیه) در مخالفت با طرح لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود که بر اساس آن به زنان حق رای داده میشد و قید اسلام از شرایط انتخابشوندگان و انتخابکنندگان حذف میشد و به جای قسم به قرآن، قسم به کتاب آسمانی کفایت میکرد.[۹] این طرح مخالفت حوزه علمیه قم، مراجع تقلید خصوصا امام خمینی (رحمةاللهعلیه) را برانگیخت. بر همین اساس علمای تبریز، اعلامیههایی را صادر کردند که آیتالله قاضی از جمله امضاءکنندگان آن اعلامیهها بود. | سید طباطبایی، قبل از پیروزی انقلاب، همواره به عنوان یکی از یاران وفادار امام و حامیان وی ظاهر میشدند و به ایفای نقش میپرداختند. یکی از مهمترین نقشهای ایشان حمایت از خط و مشی امام خمینی (رحمةاللهعلیه) در مخالفت با طرح لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود که بر اساس آن به زنان حق رای داده میشد و قید اسلام از شرایط انتخابشوندگان و انتخابکنندگان حذف میشد و به جای قسم به قرآن، قسم به کتاب آسمانی کفایت میکرد.[۹] این طرح مخالفت حوزه علمیه قم، مراجع تقلید خصوصا امام خمینی (رحمةاللهعلیه) را برانگیخت. بر همین اساس علمای تبریز، اعلامیههایی را صادر کردند که آیتالله قاضی از جمله امضاءکنندگان آن اعلامیهها بود. | ||
←← مدیریت واقعه طالبیه | ←← مدیریت واقعه طالبیه | ||
از دیگر وقایعی که آیتالله طباطبایی از آن در جهت پیشبرد اهداف انقلاب بهره برد، واقعه مدرسه طالبیه تبریز بود. این واقعه از اینجا شروع شد که اعلامیه امام در مدرسه طالبیه روی دیوار نصب شد که ماموران شهربانی وقتی خواستند اعلامیه را پاره کنند، با مقاومت طلاب مدرسه مواجه شدند و این درگیری به بازار کشیده شد و با شورش مردمی که از مسجد مقبره بیرون آمده بودند، محاصره نیروهای شهربانی شکسته شد. در اثر این حادثه بود که آیتالله قاضی اعلامیهای صادر کردند و فردای آن روز آن را با خط سرخ در تمام شهر منتشر کردند. | از دیگر وقایعی که آیتالله طباطبایی از آن در جهت پیشبرد اهداف انقلاب بهره برد، واقعه مدرسه طالبیه تبریز بود. این واقعه از اینجا شروع شد که اعلامیه امام در مدرسه طالبیه روی دیوار نصب شد که ماموران شهربانی وقتی خواستند اعلامیه را پاره کنند، با مقاومت طلاب مدرسه مواجه شدند و این درگیری به بازار کشیده شد و با شورش مردمی که از مسجد مقبره بیرون آمده بودند، محاصره نیروهای شهربانی شکسته شد. در اثر این حادثه بود که آیتالله قاضی اعلامیهای صادر کردند و فردای آن روز آن را با خط سرخ در تمام شهر منتشر کردند. | ||
سطر ۴۸: | سطر ۴۹: | ||
محرم ۱۳۴۲ همزمان بود با رویداد فجایع مدرسه فیضیه و مدرسه طالبیه تبریز که به همینجهت شاه و علماء رو در روی یکدیگر قرار گرفتند. آیتالله قاضی و علماء در این محرم به تبعیت از امام، تاکید بر استراتژی افشاگری علیه رژیم را از طریق مجالس روضه و وعظ و سخنرانی قرار داده بودند. در اثر اتخاذ این استراتژی بود که با دستگیری امام، بازار تبریز به حالت تعطیلی درآمد. | محرم ۱۳۴۲ همزمان بود با رویداد فجایع مدرسه فیضیه و مدرسه طالبیه تبریز که به همینجهت شاه و علماء رو در روی یکدیگر قرار گرفتند. آیتالله قاضی و علماء در این محرم به تبعیت از امام، تاکید بر استراتژی افشاگری علیه رژیم را از طریق مجالس روضه و وعظ و سخنرانی قرار داده بودند. در اثر اتخاذ این استراتژی بود که با دستگیری امام، بازار تبریز به حالت تعطیلی درآمد. | ||
در پی سخنرانی امام (رحمةاللهعلیه) و دستگیری ایشان در سال ۱۳۴۲، اقبال عمومی و مردم چنان بود که مراجع تقلید بایستی اقدامی در خصوص رهایی امام انجام میدادند. لذا بر همین اساس بود که جمع کثیری از علما به سمت تهران حرکت کردند. در این میان آیتالله قاضی به تهران نیامد. مهمترین دلیل ایشان این بود که با وجود آیات عظامی چون آیتالله میلانی، آیتالله شریعتمداری، آیتالله مرعشی نجفی، ایشان نمیتوانست تاثیر چندانی در قضایا داشته باشد، در ثانی نقشی که میتوانست در راستای پیشبرد اهداف نهضت در این موقعیت زمانی در تبریز ایفا کند به مراتب مهمتر از نقشی بود که میتوانست در تهران داشته باشد. | در پی سخنرانی امام (رحمةاللهعلیه) و دستگیری ایشان در سال ۱۳۴۲، اقبال عمومی و مردم چنان بود که مراجع تقلید بایستی اقدامی در خصوص رهایی امام انجام میدادند. لذا بر همین اساس بود که جمع کثیری از علما به سمت تهران حرکت کردند. در این میان آیتالله قاضی به تهران نیامد. مهمترین دلیل ایشان این بود که با وجود آیات عظامی چون آیتالله میلانی، آیتالله شریعتمداری، آیتالله مرعشی نجفی، ایشان نمیتوانست تاثیر چندانی در قضایا داشته باشد، در ثانی نقشی که میتوانست در راستای پیشبرد اهداف نهضت در این موقعیت زمانی در تبریز ایفا کند به مراتب مهمتر از نقشی بود که میتوانست در تهران داشته باشد. | ||
←← دشمنی با اسرائیل | ←← دشمنی با اسرائیل | ||
دشمنی با اسرائیل از ویژگیهای بارز ایشان بود که به تأسی از امام آن را در منابر و اعلامیههای خود تبلیغ و هویدا میساخت. ایشان به پیروی از امام و همراه با علمای دیگری پس از سومین جنگ بین اعراب و اسرائیل تلاشهای فراوانی در قالب صدور اعلامیه مبنی بر لزوم جمعآوری کمکهای مردمی برای آسیب دیدگان و آوارگان فلسطینی به انجام رساندند. | دشمنی با اسرائیل از ویژگیهای بارز ایشان بود که به تأسی از امام آن را در منابر و اعلامیههای خود تبلیغ و هویدا میساخت. ایشان به پیروی از امام و همراه با علمای دیگری پس از سومین جنگ بین اعراب و اسرائیل تلاشهای فراوانی در قالب صدور اعلامیه مبنی بر لزوم جمعآوری کمکهای مردمی برای آسیب دیدگان و آوارگان فلسطینی به انجام رساندند. | ||
سطر ۵۳: | سطر ۵۵: | ||
در تبریز در سال ۵۲ برای تغذیه حرکتهای ضد رژیم اعم از چاپ و نشر اعلامیه، کمک به خانوادههای زندانیان سیاسی، مساعدت به فعالانی که مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شده بودند و... صندوقی به نام مجاهدین اسلامی زیر نظر ایشان تاسیس گردید تا از این طریق به بارور شدن نهضت کمکی کرده باشد. | در تبریز در سال ۵۲ برای تغذیه حرکتهای ضد رژیم اعم از چاپ و نشر اعلامیه، کمک به خانوادههای زندانیان سیاسی، مساعدت به فعالانی که مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شده بودند و... صندوقی به نام مجاهدین اسلامی زیر نظر ایشان تاسیس گردید تا از این طریق به بارور شدن نهضت کمکی کرده باشد. | ||
ارتباط با دانشجویان در راستای مبارزه با رژیم یکی دیگر از فعالیتهای ایشان بود که وی در کارهای خود آن را مد نظر قرار داده بود. | ارتباط با دانشجویان در راستای مبارزه با رژیم یکی دیگر از فعالیتهای ایشان بود که وی در کارهای خود آن را مد نظر قرار داده بود. | ||
دوران تبعید | دوران تبعید | ||
آیتالله قاضی به خاطر مبارزات بیامانش، سالهائی از عمر پر برکت خود را در زندانها و تبعیدگاهها سپری کرد که یکی از محلّهای تبعید وی بافت کرمان بود. | آیتالله قاضی به خاطر مبارزات بیامانش، سالهائی از عمر پر برکت خود را در زندانها و تبعیدگاهها سپری کرد که یکی از محلّهای تبعید وی بافت کرمان بود. | ||
سطر ۶۳: | سطر ۶۶: | ||
مأمور مغرور و خودباخته، با زبونی و ترس از اتاق بیرون رفت و آیتالله قاضی با این عمل شجاعانه خود بار دیگر ثابت کرد که سر نیزه در مقابل نیروی پرتوان ایمان و استقامت محکوم به شکست است. | مأمور مغرور و خودباخته، با زبونی و ترس از اتاق بیرون رفت و آیتالله قاضی با این عمل شجاعانه خود بار دیگر ثابت کرد که سر نیزه در مقابل نیروی پرتوان ایمان و استقامت محکوم به شکست است. | ||
بعد از بافت کرمان ایشان را به زنجان تبعید کردند و بعد از اتمام آن در تاریخ ۱۳۴۸/۰۹/۰۶ به تبریز مراجعت کرد. | بعد از بافت کرمان ایشان را به زنجان تبعید کردند و بعد از اتمام آن در تاریخ ۱۳۴۸/۰۹/۰۶ به تبریز مراجعت کرد. | ||
بسترسازی قیام ۲۹ بهمن | بسترسازی قیام ۲۹ بهمن | ||
مقاله توهینآمیزی که در روزنامه رسمی و کثیرالانتشار اطلاعات به چاپ رسید و در آن نسبت به ساحت امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، هتاکی شد و در پی آن مردم قم، دست به تظاهرات زدند و سیل خشم و نفرت بر علیه حکومت به راه انداختند و در پاسخ، حکومت وقت ایران مردم قم را به گلوله بسب و بسیاری را به شهادت رساند. | مقاله توهینآمیزی که در روزنامه رسمی و کثیرالانتشار اطلاعات به چاپ رسید و در آن نسبت به ساحت امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، هتاکی شد و در پی آن مردم قم، دست به تظاهرات زدند و سیل خشم و نفرت بر علیه حکومت به راه انداختند و در پاسخ، حکومت وقت ایران مردم قم را به گلوله بسب و بسیاری را به شهادت رساند. | ||
سطر ۷۰: | سطر ۷۴: | ||
مردان تبریز با استفاده از این حماسه سرنوشتساز خود چنان ضربهای بر پیکر دشمنان اسلام و قرآن آوردند که تا به امروز نظیرش را ندیده بودند. | مردان تبریز با استفاده از این حماسه سرنوشتساز خود چنان ضربهای بر پیکر دشمنان اسلام و قرآن آوردند که تا به امروز نظیرش را ندیده بودند. | ||
== بعد از انقلاب اسلامی == | == بعد از انقلاب اسلامی == | ||
امامت جمعه تبریز | امامت جمعه تبریز | ||
با پیروزی انقلاب اسلامی، آیتالله قاضی طی حکمی از سوی امام در سال ۱۳۵۸ به عنوان امام جمعه و نماینده تامالاختیار امام در تبریز منصوب شد. مهمترین کارکرد آقای قاضی را باید رهبری جریانها و فضای سیاسی تبریز همسو با فضای انقلاب در قالب ایجاد امنیت و ثبات، تحرک بخشیدن به سازندگیها، رفع کدورتها و رفع نواقص دانست. به عنوان مثال در اواخر خرداد ۵۸ تعدادی از همافران دست به تحصن زدند و خواستههایی را مطرح کرده بودند که با تلاشهای وی، دست از تحصن برداشتند. | با پیروزی انقلاب اسلامی، آیتالله قاضی طی حکمی از سوی امام در سال ۱۳۵۸ به عنوان امام جمعه و نماینده تامالاختیار امام در تبریز منصوب شد. مهمترین کارکرد آقای قاضی را باید رهبری جریانها و فضای سیاسی تبریز همسو با فضای انقلاب در قالب ایجاد امنیت و ثبات، تحرک بخشیدن به سازندگیها، رفع کدورتها و رفع نواقص دانست. به عنوان مثال در اواخر خرداد ۵۸ تعدادی از همافران دست به تحصن زدند و خواستههایی را مطرح کرده بودند که با تلاشهای وی، دست از تحصن برداشتند. | ||
تأثیرگذاری در حزب جمهوری اسلامی | |||
با تاسیس حزب جمهوری اسلامی، آیتالله قاضی با صدور اعلامیههایی مردم را تشویق به عضویت در آن میکرد. در قم از طرف دفتر امام اعلام شد که «حزب جمهوری اسلامی را حضرت آیتالله العظمی امام خمینی تایید میفرمایند و حضرت مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آیتالله قاضی طباطبایی نماینده امام هستند.» | با تاسیس حزب جمهوری اسلامی، آیتالله قاضی با صدور اعلامیههایی مردم را تشویق به عضویت در آن میکرد. در قم از طرف دفتر امام اعلام شد که «حزب جمهوری اسلامی را حضرت آیتالله العظمی امام خمینی تایید میفرمایند و حضرت مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آیتالله قاضی طباطبایی نماینده امام هستند.» | ||
تأکید بر وحدت اسلامی | |||
آیتالله قاضی یکی از عالمان روشنبین و ژرفنگری بود که همیشه بر وحدت اسلامی تأکید داشت و در فرصتهای مناسب با رفتار مدبرانه در جهت تحقق بخشیدن هرچه بیشتر وحدت بین مسلمانان جهان میکوشید. | آیتالله قاضی یکی از عالمان روشنبین و ژرفنگری بود که همیشه بر وحدت اسلامی تأکید داشت و در فرصتهای مناسب با رفتار مدبرانه در جهت تحقق بخشیدن هرچه بیشتر وحدت بین مسلمانان جهان میکوشید. | ||
او میگوید: «یاد دارم در زمانی که از سوریه برگشته وارد عراق شدم و غروب نزدیک بود، توقف کردیم که نماز مغرب ادا کنیم و حرکت نماییم، وضو گرفته در صحن خانه وسیعی حصیر اندخته خواستم مشغول نماز باشم دیدم عدهای از جوانان اهل تسنن آمدند و در چند قدمی ایستادند، فهمیدم که میخواهند بدانند که چطور سجده خواهم کرد! من هم در موقع سجده پیشانی را بر بالای حصیر گذاشتم و سایر رفقا نیز اغلب از من تبعیّت کردند، بعد از فراغت از نماز چند نفر از آنها جلوه آمده از حقیقت سجده بر تربت کربلا که بعضی از همراهان نماز گذاشته بودند، سئوال کردند، واقع امر را به آنها بیان کردم، بسیار قانع شده و امتنان بجا آوردند و اظهار نمودند که به ما جور دیگر تلقین کردهاند.» (نظیر این جریان در دمشق اتفاق افتاده بود) | او میگوید: «یاد دارم در زمانی که از سوریه برگشته وارد عراق شدم و غروب نزدیک بود، توقف کردیم که نماز مغرب ادا کنیم و حرکت نماییم، وضو گرفته در صحن خانه وسیعی حصیر اندخته خواستم مشغول نماز باشم دیدم عدهای از جوانان اهل تسنن آمدند و در چند قدمی ایستادند، فهمیدم که میخواهند بدانند که چطور سجده خواهم کرد! من هم در موقع سجده پیشانی را بر بالای حصیر گذاشتم و سایر رفقا نیز اغلب از من تبعیّت کردند، بعد از فراغت از نماز چند نفر از آنها جلوه آمده از حقیقت سجده بر تربت کربلا که بعضی از همراهان نماز گذاشته بودند، سئوال کردند، واقع امر را به آنها بیان کردم، بسیار قانع شده و امتنان بجا آوردند و اظهار نمودند که به ما جور دیگر تلقین کردهاند.» (نظیر این جریان در دمشق اتفاق افتاده بود) | ||
سطر ۸۳: | سطر ۸۸: | ||
فردای آن روز مردم مصیبزده آذربایجان پیکر آن شهید را تشییع کردند و در آرامگاه خانوادگی واقع در مسجد مقبره به خاک سپردند. | فردای آن روز مردم مصیبزده آذربایجان پیکر آن شهید را تشییع کردند و در آرامگاه خانوادگی واقع در مسجد مقبره به خاک سپردند. | ||
[[پرونده:Jpg.jpg|قاب|چپ]] | [[پرونده:Jpg.jpg|قاب|چپ]] | ||
== | == پیام امام خمینی == | ||
بسم الله الرحمن الرحیم | بسم الله الرحمن الرحیم | ||
انا لله و انا الیه راجعون | انا لله و انا الیه راجعون | ||
سطر ۱۳۹: | سطر ۱۴۴: | ||
۴۳. مقالات متعدد چاپ شده در مجلات عربی چاپ صیدا (لبنان) [۲۲] | ۴۳. مقالات متعدد چاپ شده در مجلات عربی چاپ صیدا (لبنان) [۲۲] | ||
ایشان علاوه بر آثار فکری، آثار اجتماعی و عمرانی بسیاری هم از خود به یادگار گذاشتهاند. | ایشان علاوه بر آثار فکری، آثار اجتماعی و عمرانی بسیاری هم از خود به یادگار گذاشتهاند. | ||
[[رده: عناصر]] | |||
[[رده: شهید ترور]] | |||
[[رده: شهید محراب]] | |||
[[رده: روحانیت مبارز]] | |||
[[رده: انقلاب اسلامی]] | |||
[[رده: امام جمعه]] |
ویرایش