علاقه شدید به پدر
از قصهی ما
به گفته حاج عیسی: حاج احمد آقا علاقه بسیاری به حضور در حرم امام داشت و شبهای بسیاری را در آنجا بيتوته میکرد. یکی دو نفر هم همراه ایشان بودند و حقیر هم توفيق معیت با ایشان را داشتم. برخی شبها مرا صدا میکردند و میگفتند به حرم امام برویم. ایشان تا نزدیک نماز صبح دعا و راز و نیاز میکردند و بازمیگشتند. گاهی هم در ساختمانی که در حرم دو اتاق داشت حضور داشتند و جلسات و گفتگوهایشان همان جا انجام میشد. ناهار با شام را هم گاهی در همان خانه میل میکرد. اگر ملاقاتی خصوصی داشت خودش و مهمانش به اتاق دیگر میرفتند و کسی را بیرون نمیکرد، این قدر از خود گذشته بود. من هم در اتاق دیگر منتظر میماندم و اگر وقت نماز میشد. همان جا نماز میخواندم و وقتی نماز تمام میشد میدیدم ایشان به من اقتدا کرده است.
- ↑ حاج عیسی