با چادر در هندوستان، درس خواندم.

از قصه‌ی ما
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۳۴ توسط Root (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «از نوجوانی علاقه‌مند بودم برای افرادی که مسلمان نیستند از اسلام رحمانی صحبت کنم. تا اینکه پس از مقطع کارشناسی به پیشنهاد خانواده و مخصوصاً برادرم که در هندوستان دانشجو بود، تصمیم گرفتم برای ادامه‌ تحصیل به خارج از کشور بروم. بُعدِ دیگر هدفم...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

از نوجوانی علاقه‌مند بودم برای افرادی که مسلمان نیستند از اسلام رحمانی صحبت کنم. تا اینکه پس از مقطع کارشناسی به پیشنهاد خانواده و مخصوصاً برادرم که در هندوستان دانشجو بود، تصمیم گرفتم برای ادامه‌ تحصیل به خارج از کشور بروم. بُعدِ دیگر هدفم از رفتن به خارج از کشور، دعایی بود که در اولین عمره دانشجویی از خدا خواستم و در قالب استجابت آن، فرصتی برایم به وجود آمد تا به عنوان یک مسلمان، از اسلام رحمانی برای دوستانم که از ادیان مختلف بودند، بگویم.

توسل هندوها به حضرت علی

هندوستان کشور پرجمعیتی است که از کل جمعیت آن تقریباً حدود ۲۵۰ میلیون نفر مسلمان هستند. طبق قوانین دولت هند، شیعیان نیز از احترام برخوردارند به‌ طوری‌ که مساجد و حسینیه‌هایی برای برگزاری مراسم مذهبی دارند حتی در سراسر هندوستان، روز عاشورا تعطیل است و در عزاداری‌های شیعیان، بعضی هندوها نیز شرکت می‌کنند. حیدرآباد نیز یکی از شهرهایی است که شیعیان زیادی در آن زندگی می‌کنند و مکانی دارد به نام بارگاه کوه مولا علی که یکی از اماکن مقدس شیعیان است و جالب اینجاست که در این مکان، اهل سنت حتی هندوهایی دیده‌ می‌شوند که برای نذر و توسل به حضرت علی به این منطقه می‌آیند. شیعیان این مکان را بسیار جالب درست کرده‌اند. به عنوان مثال، قسمتی به نام حضرت عباس است که در نزدیکی آن یک برکه کوچک درست شده و در کنار آن، مشک بزرگی دیده می‌شود که روی آن، نام سکینه به یاد دختر گرامی امام حسین(ع) نوشته شده است. شلوغ‌ترین زمان در بارگاه کوه مولاعلی، مربوط به شب ۱۳ رجب می‌شود که جمعیت زیادی برای توسل و دعا و جشن به مناسبت میلاد حضرت علی(ع) به این مکان می‌آیند.

تصمیم گرفتم با چادر به هند بروم

قبل از ورودم به هندوستان از من سؤال می‌کردند که به عنوان یک خانم چادری در هند چه پوششی را انتخاب خواهم کرد و زمانی‌که جواب من به آنها چادر بود، با تعجب می‌گفتند ممکن است برایت سخت باشد.ممکن است هندوها با این پوشش تصور کنند تروریست هستی و این امنیتت را به خطر می‌اندازد. شاید این تفکر در بعضی افراد هموطن به خاطر اسلامی‌هراسی باشد که دشمنان اسلام در دنیا راه انداخته‌اند و مسلمانان را نگران می‌کند تا مبادا مورد سوءقصد قرار گیرند، اما من حجاب را دوست دارم و به آن به عنوان یک ارزش از طرف خداوند اعتقاد دارم، بنابراین با توکل به خدا و با توجه به فرمایش امام خمینی(ره) که فرمودند: «حجاب مصونیت است.» تصمیم خودم را گرفته بودم که حتماً حجاب و البته چادر را در هندوستان نیز حفظ کنم که به یاری خداوند موفق هم شدم. نه تنها برخورد نامناسبی ندیدم بلکه هندوها نیز بسیار احترام می‌گذاشتند، به طوری ‌که کاملاً متوجه ارزش قائل شدن‌شان و احترام‌شان به یک خانم محجبه ‌می‌شدم. این برای من بسیار جالب بود و کاملاً از نزدیک شاهد آن بودم که چطور حجاب یک خانم، تعیین‌کننده حد مرزی برای یک نامحرم است و او را متوجه می‌سازد که نباید وارد حریم یک خانم محجبه شود و زمانی که این پیام حجاب را که حتی مردان هندو مذهب نیز متوجه آن بودند می‌دیدم، زیبایی حجاب را برایم دوچندان می‌کرد.

من را یاد بانوی مقدس می‌اندازی!

یکی از همکلاسی‌های مسیحی‌ام می‌گفت پوشش من، او را به یاد بانوی مقدس مذهبش می‌اندازد. یک روز هم یکی از کارمندان دانشگاه که مسلمان بود از من درخواست آوردن چادر از ایران را داشت تا آن را به همسرش هدیه بدهد. دوست مسلمان دیگری هم که اصلاً حجاب نداشت از من یک ‌چادر می‌خواست. دوستان مسلمان و هندو از من می‌خواستند که چادر بپوشند تا ببینند چه شکلی می‌شوند.

چطور عبادت می‌کردم

رفتار هندوها در ماه رمضان برایم جالب بود.کاملاً می‌دانستند که در این ماه مسلمانان به چه صورت روزه می‌گیرند حتی بعضی از آنها بسیار ملاحظه می‌کردند تا مقابل مسلمان روزه‌دار آشکارا چیزی نخورند. احترام به ادیان مختلف بین مردم هندو تبدیل به یک فرهنگ و عقیده شده است که این اتحاد از طرف دولت نظارت و مدیریت می‌شود. اگرچه در سال‌های اخیر، وهابیت نفوذ بسیار گسترده‌ای در هند کرده که این اتحادِ بین ادیان مختلف را به خطر می‌اندازد.

در دانشگاه چون مسجد یا مکانی برای نماز نبود، نماز را در یکی از کلاس‌های خالی می‌خواندم. مواقعی هم که بیرون از منزل می‌رفتیم اگر مسجدی نبود با توجه به قبله‌نمایی که همراه داشتیم در کناری نماز می‌خواندیم که برای بعضی هندوها تعجب‌انگیز بود اما هرگز بی‌احترامی ندیدم. برای بعضی مسلمانان هم قابل تحسین بود و اگر مسجدی پیدا می‌کردیم یا مساجد شیعیان بود که به نماز می‌ایستادیم یا مساجد اهل تسنن بود که طبق عقایدشان، خانم‌ها اجازه ورود نداشتند، بنابراین در گوشه‌ای از حیاط مسجد، به نماز می‌ایستادیم. [۱] [۲]

  1. روزنامه جوان؛ مصاحبه با مرضیه کردافشاری
  2. سایت رهیافتگان